مزایا و معایب زندگی با مرد کم رو آرام و خجالتی چیه؟
سلام
من قسمت هاى مختلف این وبلاگ دیدم که دوستان از معیاراشون براى ازدواج میگن و اکثرا میگن اولویت اولمون اخلاقه! خب چه جور اخلاقى مد نظر هست؟
راستش من خودم از بچگى عاشق مرداى آروم و منطقى میشدم مثلا یه عمو دارم که فوق العاده آدم مهربون و منطقیه و براى من حسابشون از تمام فامیل جداست، هر مشکلى برام پیش میاد میگم عموم بگه چیکار کنم همون کارو انجام میدم.
یه تار موى داداشم رو با تمام دنیا عوض نمیکنم و خیلى مهربونه ولى به اصطلاح یه اخلاقه مردونه اى داره که من خیلى براى همسر آیندم نمیپسندم مثلا بحث باهاشون فایده اى نداره حتى اگه خودشون بدونن اون کارو انجام نمیدم فقط براى اینکه راضى شن میگم باشه و با این باشه از بحث احتمالى جلوگیرى میشه.
فکر کنم براى همین ویژگى اخلاقی اکثر مرداى دور و ورم من جذب مرداى خیلى اروم میشم که فقط در مواقع ضرورى حرف میزنن ( از اقایون پر حرف و بدون عمل متنفرم )، خیلى راجع به همه چى اظهار نظر نمیکنن، صبرشون زیاده دیر عصبانى میشن، منم منم نمیکنن، مردونگى رو اطاعت بى چون و چراى اطرافیانشون نمیدونن،
نمیدونم چطور دقیق تر توضیح بدم در واقع بیشتر جذب آدماى خنثى و خجالتى تو جمعا میشم، ولى تا جایى که من دور و اطرافمو میبینم پره از پسرایى با هارت و پورت الکى و کسایى که به اصطلاح خودشون مردونگى دارن و از طرفى اکثر آدماى با این ویژگى اخلاقیه مد نظر من اکثرا کسایى هستن که سنى ازشون گذشته و پخته تر شدن!
از اقایون یه سوال دارم آیا این اخلاقى که میپسندم هست در واقعیت بین دوستاى کم سن و سالشون ؟ و چقدر قابل اطمینان هستن این افراد و آیا این ویژگى هاى اخلاقى نکته ى منفى هم توش هست براى زندگى مشترک ؟ اون افراد چه جور دخترایى رو میپسندن؟ شر و شور یا مثل خودشون آروم ؟ بین خانوما کسى هست که همسرشون این ویژگى رو داشته باشه و زندگى با همچین فردى چه ویژگى هاى مثبت و منفى داره؟
مزایا و معایب زندگی با مردی که اعتماد به نفس ندارد
اگر از زنان بپرسید حاضرند با مردی که دچار ضعف اعتماد به نفس است ازدواج کنند یا نه، مطمئنا جواب آنها منفی خواهد بود، اما دقیقا این همان کاری است که بسیاری از زنان انجام می دهند.
درواقع یک مرد با اعتماد به نفس پایین، ممکن است برای برخی از زنان جذاب هم باشد به خصوص اگر برخوردهای قبلی شان با مردان خودشیفته ای بوده باشد که فقط به خودشان فکر کرده اند و توجهی به آنها نداشته اند.
از دیدگاه زنی که با چنین مردانی برخورد داشته، ممکن است آنها حساس و علاقه مند جلوه کنند، البته از یک جهت این نتیجه گیری درست است و این مردان به عشقی که به آنها ابراز می شود، علاقه دارند، اما باید مراقب بود؛ این مرد با اعتماد به نفس پایین ممکن است تا آخرین ذره عشق را بگیرد و در مقابل چیزی به طرف مقابل ندهد.
هنگامی که «گریس» برای اولین بار «آدام» را دید، به نظرش مردی خجول و آرام رسید اما نمی دانست که این ظاهر ناشی از احساس ضعف شدید اعتماد به نفس آدام است. آدام یکی از مردهای بدون اعتماد به نفس بود و گرچه تحصیلات دانشگاهی داشت و به عنوان یک مهندس کار می کرد اما پیشرفت چندانی نکرده بود عملکرد او در محیط کار حداکثر در حد «رضایت بخش» بود؛ یعنی بسیار کمتر از حدی که برای پیشرفت شغلی لازم بود.
گریس که سابقه شکست های عاطفی هم داشت، 6 ماه پس از آشنایی، با آدام ازدواج کرد چون او شغلی ثابت داشت و به او وفادار بود. اما 6 ماه بعد، وضعیت به کلی تغییر کرد؛ آدام درمورد همه چیز بهانه گیری می کرد؛ از آشپزی و لباس های گریس گرفته تا نحوه صحبت کردن و شیوه بیان نظرهای او.
ابتدا سرزنش های آدام خیلی ملایم ابراز می شد اما با گذشت زمان، لحنش شدید شد و دیگر علنا گریس را مسخره می کرد. گاهگاهی هم به صورت انفجاری خشمگین می شد و شروع به داد و بیداد و پرتاب اشیاء می کرد و به گریس ناسزا می گفت. بدتر از همه اینکه هر چه گریس سعی می کرد بیشتر خود را با معیارهای آدام تطبیق دهد تا از خشم او در امان بماند، آدام بیشتر و با کوچک ترین بهانه به مرز انفجار می رسید. گریس بدون اینکه بداند، به دام بی ثباتی و ناامنی آدام و ادراکات تحریف شده اش افتاده بود.
قصد گریس این نبود که باعث شود بدترین احساسات یک مرد بی ثبات را برانگیزد و می خواست آرامش خانواده را حفظ کند، اما بدترین کاری که در برخورد با مردان دچار اعتماد به نفس پایین می توان انجام داد این است که به این احساس آنها پروبال بدهید و این کاری بود که گریس ناآگاهانه انجام می داد.
ویژگی های مرد با اعتماد به نفس پایین
بیماری افراد با شخصیت با اعتماد به نفس پایین نشانه های کلیدی ای دارد که باتوجه به آنها می توان فرد مبتلا را شناخت، درمورد آدام هم از ابتدا این نشانه ها در شخصیت او به چشم می خورد، گریس هم متوجه آنها شده بود، اما به آنها اهمیت نداده بود و فکر نمی کرد تاثیری در رابطه شان داشته باشد.
*نیاز مداوم به تایید و تصویب: گریس خیلی زود متوجه شد آدام به سرعت اعتماد به نفسش را از دست می دهد. او با کمترین مشکلی سخنانی مانند «چه کار احمقانه ای کردم» یا «همیشه بد می آورم» به زبان می آورد. گریس با شنیدن این حرف ها به آدام می گفت برداشت او درست نیست و او تحصیلات دانشگاهی و شغل خوبی دارد.
*تنگ کردن عرصه زندگی: هنگامی که گریس و آدام زندگی مشترکشان را شروع کردند، آدام می خواست همیشه با گریس باشد. حتی در خانه می خواست گریس همیشه کنارش باشد.
*حسادت و انحصارطلبی: گریس چندان اجتماعی نبود، اما با دوستان و خانواده اش رابطه نزدیکی داشت. چندان طول نکشید که آدام ابتدا به صورت نامحسوس از گریس درمورد زمان هایی که می خواهد با دوستان یا اعضای خانواده اش بگذراند، سوال کرد. به تدریج این مساله به مشکلی اساسی در رابطه آنها تبدیل شد، به طوری که هر وقت گریس به دیدار خواهرش می رفت یا دوستی او را به خانه اش دعوت می کرد، آدام مرتب تماس می گرفت. اگر هم دوست یا عضوی از خانواده گریس به خانه آنها تلفن می زد، اغلب «فراموش می کرد» پیغام او را به گریس برساند.
*بی اعتمادی: آدام به عنوان یک مرد دچار ضعف اعتماد به نفس، نه تنها درباره تمام روابط عادی گریس احساس حسادت می کرد، بلکه اصولا به دیگران بی اعتماد بود. او همیشه به انگیزه های دیگران شک داشت و معتقد بود از او سوءاستفاده می کنند. در نتیجه همیشه از دیگران انتقاد و به سرعت خطاهای آنها را پیدا و به آنها اشاره می کرد. گریس به خصوص از انتقادهای همسرش درمورد اعضای خانواده و دوستانش یا مورد سوال قراردادن انگیزه های آنها، بسیار ناراحت می شد، زیرا می دانست بر خلاف نظر آدام، این افراد واعقا دوستش دارن و به او توجه دارند.
زندگی با مرد دچار ضعف اعتماد به نفس
ممکن است بپرسید: «چرا اصولا فردی تن به شروع چنین رابطه ای می دهد؟» یک دلیل این است که نداشنت اعتماد به نفس شخصیتی خصوصیتی به اصطلاح «همه یا هیچ» نیست. رخی از مردان، مانند آدام، آنقدر بی ثبات و دچار ضعف اعتماد به نفس هستند که تقریبا ایجاد رابطه ای پایدار با آنها ناممکن است. از طرفی بسیاری از این مردان تا حدودی بی ثبات هستند، نه مانند آدام. در این موارد همسران فقط باید از انجام کارهایی که این بی ثباتی را تشدید می کند، بپرهیزند.
*مسوولیت ضعف اعتماد به نفس طرف مقابل را نپذیرد: گریس کاری را انجام داد که بسیاری از زنان در موقعیت او انجام می دهند؛ سعی کرد با اطمینان دادن مداوم به آدام و تغییر سبک زندگی برای تطبیق یافتن با او، با ضعف اعتماد به نفس همسرش کنار بیاید. او با انجام این کار ناآگاهانه مسوولیت نقص شخصیتی آدام را به دوش می گرفت. اگر مردی که قصد دارید با او ازدواج کنید، شباهت زیادی به توصیفی که از آدام کردیم، دارد، ابتدا باید این نقیصه را بشناسید. این احساس اعتماد به نفس پایین، قبل از آشنایی با شما هم در او وجود داشته و فقط خود او می تواند این مشکل را حل کند.
*شیوه زندگی تان را به خاطر ضعف اعتماد به نفس طرف مقابل تغییر ندهید: مرد با اعتماد به نفس پایین تمایل دارد عرصه زندگی را بر شما تنگ کند، همیشه در حال سرزنش دیگران باشد و به طور غیرعادی حسادت عاطفی از خود نشان دهد. چنین مردی ممکن است بخواهد شیوه زندگی تان را مطابق ذهنیات نادرست او تغییر دهید و به شما فشار آورد که روابطتان را حتی با اعضای خانواده تان، محدود کنید یا به کوچک ترین جزئیات سر و وضع شما کار داشته باشد. هرچه بیشتر زندگی تان را به دلیل حس اعتماد به نفس پایین او تغییر دهید، کمبود اعتماد به نفس او بهبود نمی یابد و حتی بدتر هم می شود، بنابراین از ابتدا نباید تن به چنین خواسته های غیرمنطقی ای بدهید. خبر خوب این است که می توان بر ضعف اعتماد به نفس فرد غلبه کرد، اما این کار فقط هنگامی قابل انجام است که شخص قبول کند دچار چنین شخصیتی است و باید برای حل این مشکل اقدام کند و از روان شناسان یا روان پزشکان کمک بخواهد.