جریانات، طیفها و احزاب سیاسی همواره با کارنامه و عملکردشان شناخته و قضاوت میشوند.
پر بیراه نیست اگر بگوییم یک جریان یا طیف سیاسی، هرگز و هیچگاه، چیزی بیرون از کردههای خویش نیست و میتوان عیار تمام گفتهها و مواضع مانیفستی جریانات سیاسی را با سنجه کارنامه آنها مشخص کرد.
فراکسیون اصلاحطلبان مجلس دهم شورای اسلامی، موسوم به «امید» یکی از گروههایی است که بایستی با تطبیق قاعده پیشگفته درباره آنها قضاوت کرد.
فراکسیونی که پس از اعتماد صد در صدی مردم تهران به فهرست انتخاباتی اصلاحطلبان در سال 94 و راهیابی چپها به مجلس دهم بعنوان نمایندگان مردم، تهران تشکیل شد.
رخدادی که در پیامد آن، اصلاحطلبان بلافاصله مارش پیروزی اکثریتی در انتخابات مجلس را نواختند و حتی به تلویح، مردمان سایر شهرهای ایران را نیز به دلیل رأی ندادن به اصلاحطلبان مذمت کرده و آنها را «عقبمانده سیاسی» هم نامیدند.[1]
یک ژست بزرگ پیروزی البته بدون هیچگونه تأثیرگذاری در مجلس، بدون تکیه زدن یک چهره اصلاحطلب در ریاست مجلس و بدون توانایی برای تأیید وزیر پیشنهادی مورد حمایت چپها...
در واقع دروغ بودن این پیروزی آنقدرها بزرگ بود که اصلاحطلبان پس از چندی آرام آرام زمزمه کنند که «راستش این است که ما پیروز انتخابات مجلس دهم نبودیم» و «توقع داریم آقای روحانی کارت زرد به برخی وزیران خود را به دل نگیرد»!
اما این افت و خیزهای سیاسی بخش کوچکی از پرونده فراکسیون امید و اصلاحطلبان در مجلس دهم است و این کارنامه بخش بزرگتری هم دارد...
*حبس منتقدان، سلفی حقارت، معارضه با شرع مقدس و دیگر هیچ...
همواره میتوان پرونده فعالیتهای یک طیف سیاسی یا یک فراکسیون را به شعوب مختلفی منقسم کرد اما حتی در این تقسیم هم رئوس هرم فعالیتهای محافل سیاسی قابل رؤیت است و نمیتوان آنها را از نظر دور داشت.
فراکسیون امید اصلاحطلبان و چهرههای آن در مجلس شورای اسلامی، که عملاً از اسفندماه سال 94 پا به مجلس شورای اسلامی گذاشتهاند، طی این مدت و تاکنون، عملاً و تنها 3 رفتار مهم را در کارنامه اجرایی خود برجا گذاشتهاند.
در واقع افکار عمومی فراکسیون امید را با این 3 مشخصه میشناسد و این رفتارها و حرکات تبدیل به شناسنامه جریان سیاسی خاص در مجلس شورای اسلامی شدهاند:
یکم: نخستین رفتاری که سند آن به نام فراکسیون امید و چپهای مجلس شورای اسلامی زده شد، ماجرای تقلّای اصلاحطلبان برای «تصویب طرح دوفوریتی زندان برای منتقدان رئیسجمهور روحانی» یا همان دولت بود.
قضیهای که اگرچه بنا به دلایلی نتوانست به یک قانون تبدیل شود و سران فراکسیون امید هم عملگری و امضای خود را در این قضیه سرآسیمه تکذیب کردند اما سندیت اخبار رسمی، حرفهای آنها را تکذیب کرد و مردم اکنون به روشنی در جریان شاهکار هوشمندانه! چپها در مجلس شورای اسلامی برای به محاق فرستادن منتقدان هستند.[2]
دوم: ماجرای دومی که از هرمهای بزرگ رفتار اصلاحطلبان در مجلس محسوب میشود ماجرای «سلفی حقارت» و تقلّای نمایندگان اصلاحطلب مجلس برای گرفتن عکس یادگاری با خانم فدریکا موگرینی بود.
رفتاری که حتی در رسانههای جهانی هم تقبیح شد و تحلیلگران خارجی از این گفتند که نمیدانند چرا نمایندگان مجلس ایران به گرفتن عکس یادگاری با یک زن پر سن و سال علاقه نشان میدادهاند؟!
رسوایی سلفی حقارت و پررنگی حضور یک روحانی اصلاحطلب و یک مقام وزارت خارجه آقای روحانی در آن به قدری زیاد بود که صاحبانش تا چند روز خود را از دید رسانهها پنهان کردند و هیچگاه هم نتوانستند دفاع درخوری از این رفتار سخیف بروز دهند.
سلفی حقارت دومین رفتاری بود که پس از ماجرای طرح دو فوریتی «حبس منتقدان دولت»؛ نگاهها را به سمت فراکسیون امید چرخاند.
و سوم: اصلاحطلبان مجلس شورای اسلامی، این روزها بدون هیچ اغراقی در حال گذاشتن آخرین خشتها در روی رأس سومین هرم کارنامه خود هستند.
آنها در حال تقلّا برای تصویب طرحی موسوم به «خروج بانوان از کشور در شرایط خاص بدون اذن ولی و همسر» هستند که قرار است با عملگری ویژه نمایندگان اصلاحطلب به صحن علنی بیاید و تصویب شود!
طرحی از رسوبات مجلس ششم که در زمان فعالیتهای تندروهای این مجلس در دستور کار تصویب قرار گرفت اما به دلیل مغایرت با شرع مقدس مورد مخالفت گسترده محافل مختلف کشور واقع شد و از دستور کار بازماند.
با این حال ولی چپهای مجلس دهم، چند سال پس از آن روزها، گویی خود را مکلّف به عمل به وصیت اسلاف خویش میدانند...
فاطمه ذوالقدر، از نمایندگان اصلاحطلب مجلس طی روزهای اخیر در این باره گفته است:
«این طرح به خروج بانوان در شرایط خاص و اضطرار میپردازد و به بانوان متأهل اجازه میدهد برای سفرهای زیارتی، المپیادها و مسابقات بینالمللی ورزشی یا شرکت در سمینارها و همایشها بدون اجازه همسر و با استعلام دستگاه مربوطه از کشور خارج شوند.»[3]
از وجوب و لزوم این طرح که بگذریم و به این سؤال که «این مسئله اولویت چند نفر از بانوان کشور است» هم که پاسخ ندهیم! اما مشخص نیست اصلاحطلبان مجلس به چه دلیلی قصد دارند مسئله شرعی «اذن ولی» را با حربه قانون از بین ببرند و برخی خانوادههای کشور را با چالشی به نام «خروج مادران و دختران و همسران از کشور» مواجه کنند؟
*سالی که نکوست از بهارش پیداست.../ ادامه حیات سیاسی جریان چپ با «سلفی حقارت»؟!
از قدیم و ندیم گفتهاند: «سالی که نکوست از بهارش پیداست...».
چپهای مجلس شورای اسلامی با این عملکردی که در مقابل چشم مردم تصویر کردهاند، یقینا طی ماههای و سالهای مانده تا پایان عمر مجلس دهم نیز مسیرهای بهتری را انتخاب نخواهند کرد و البته در پاسخ به چرایی بیتأثیری سیاسی هم اقلیّت بودن خود را بهانه میکنند.
در این میان اما میماند یک گزینه و آن اینکه تأثیر این رفتارهای عجولانه و بدون تدبیر در آینده سیاسی اصلاحطلبان و در سرنوشت دو انتخابات مهم پیش رو در سالهای 98 و 1400 چه خواهد بود؟!
آیا بزرگان اصلاحات قصد دارند با گفتمان «سلفی حقارت، حبس منتقدان و معارضه با شرع مقدس» به حیات سیاسی جریان چپ ادامه دهند؟!
باید منتظر ماند و تماشا کرد...