در ادامه این گزارش آمده است: امروز نیز اتحاد نتانیاهو، ترامپ و محمدبن سلمان بخش مهمی از کنشگران منطقهای و فرامنطقهای در صحنه دیپلماسی را علیه روحیه جنگطلبانه و ماجراجویانه این «مثلث منفور» -حداقل بهصورت موقت- منسجم کرده است. این مثلث که در شتابزدگی، تصمیمات تند هیجانی و نداشتن پایگاه گسترده مردمی مشترکاند، خاورمیانه موجود را آرام برنمیتابند.
هنوز شوک کودتای مصر و موج اعتراضات بینالمللی به جنایات غزه در اوج بود که ناگهان توجه رسانهها از قربانیان غزه و فشار بر رژیم اشغالگر به داعش چرخید! جریانی تکفیری که دمشق و بغداد را با خطر جدی مواجه میکرد!
بعد از ختمشدن مسئله کردستان و شکست داعش، هنوز نشست درباره سوریه در سوچی تمام نشده بود که نخستوزیر لبنان گروگان گرفته شد و هنوز آرامش به بیروت برنگشته بود که آنها سعی ناکامی برای جدایی صالح از حوثیها و مشروعیتزدایی آنها را داشتند. و بعد از بیثمرشدن توطئهها در صنعا اینبار با محوکردن آرمان فلسطین و صهیونیزهکردن قبله پیشین اسلام تلاش در بیثباتسازی خاورمیانه را دارند. اما سؤال اینجاست که در تحلیل نهایی ماحصل این اقدامات که بخشی از آنها با هدف فشار بر ایران طرحریزی میشوند، چیست؟
همچنان که تروریستنامیدن ملت ایران که بیش از یک هزاره پرچمدار فرهنگ تمدن بودند و عبارتی جعلی به جای خلیجفارس تمامی ایرانیان را علیه «مثلث منفور» در داخل ایران منسجم کرد. امروز از پاپ فرانسیس و کشورهای اروپایی تا رهبر کرهشمالی و نماینده ژاپن در سازمان ملل یکصدا علیه آخرین اقدام ترامپ و نتانیاهو که احتمالا با چراغ سبز ولیعهد سعودی همراه بوده است، موضع گرفتند. پیش از این بعد از سخنرانی خشن و مضحک نتانیاهو و ترامپ علیه ایران و برجام نیز در سطح جهانی بخشی از سیاستمداران علیه آنان موضعگیری کردند.
در حقیقت برخلاف اهداف تعیینشده امروز نفوذ تهران در چهار پایتخت یادشده عربی یعنی بغداد، دمشق، بیروت و صنعا گستردهتر شده است. به چند دلیل اجماعی جهانی علیه نفوذ تاریخی ایران در خاورمیانه هنوز شکل نگرفته است.
اول: دست مخالفان ایران به خون مردم بیگناه آغشته است و اساسا مواضع ماجراجویانه و اقدامات هیجانی آنان مقبول جامعه جهانی نیست.
دوم: سپاه ایران یگانه نیروی انسانی است که هم به جنگهای نامنظم علیه تروریست بومی منطقه مسلط است و هم در مدت حضور خود در عملیات برونمرزی کوچکترین لکه ننگی از تجاوز و تعدی در کارنامه خود ندارد.
سوم: قدرتگرفتن مثلث منفور با حضور تیم حرفهای دکتر ظریف در دستگاه دیپلماسی کشور مقارن است. نهتنها تجربه برجام و دیگر مواضع معقول وزارت امور خارجه بلکه شخص وزیر از نوشتن مقاله در نیویورکتایمز تا واکنشها حرفهای به حوادث منطقه و توییتکردن به زبان عربی توانسته در نزد روشنفکران غربی و عربی جایگاه مناسبی پیدا کند و برخلاف گذشته تصویر معتدل، قدرتمند و مشروعی از ایران را در اذهان عمومی ایجاد کند.
نکته مهم اینجاست که دشمنان این تصویر مطلوب از ایران را برنمیتابند و با ضربهزدن به بازوهای ایران در منطقه سعی دارند ایران را وادار به گرفتن مواضع خشن و اقدامات نسنجیده کنند. هوشیاری حاکمیت و اتحاد مواضع مسئولان با وزارت امور خارجه مانند همیشه میتواند دسیسههای شوم دشمنان را بیثمر کند.
باید توجه داشت که مسئله قدس دیگر مسئله یمن و سوریه و کردستان عراق نیست، قدس این پتانسیل را دارد که سرمایهگذاریهای یک دهه نتانیاهو را یکباره از بین ببرد و اجماعی قدرتمند در خاورمیانه و جهان علیه او و دوستان نوورودش به سیاست رقم بزند.
امروز درقدرتماندن نتانیاهو، ترامپ و محمدبنسلمان محل تردید است؛ چراکه هرسه اقدامات خارجی ناکام، پروندهها سنگین و معارضان جدی در داخل کشورشان دارند در نتیجه برآناند که با ایجاد بحران خارجی و «تطمیع منفی» طرفداران باقیماندهشان را راضی نگه دارند و توجه مخالفانشان را به بحران جدید بیرونی معطوف کنند. اما گویی هر بار آنها بیشتر منزوی و منفور میشوند و مخالفانشان منسجم!
نقش مثلث منفور در تثبیت نفوذ ایران
غالبا در روند انقلابها یا ایجاد ائتلافهای بینالمللی، فاز اول، وجود یک قدرت منفور است که مخالفان متفاوت و حتی متضاد را متحد میکند. هیتلر آنچنان خطرناک و نفرتانگیز بود که استالین و روزولت (متضادترین قدرتهای جهان) علیه او متحد شدند.