جزئیات پارتی شبانه استقلالی ها در سعادت آباد
ماجرای فرار استقلالی ها از پارتی شبانه
روز گذشته گزارشی منتشر شد مبنی براینکه در سال ۱۳۸۷, بازیکنان استقلال در یک پارتی حضور داشتند و گفته می شد یک مربی پرسپولیسی با سرمربی استقلال تماس گرفت و پارتی آبی ها را لو داد.
بعد از نزدیک به ۹ سال این ماجرای باورنکردنی فاش شد و حالا نظریجویباری سرپرست وقت استقلال هم آن را تأیید میکند. او در این باره توضیحات جالبی به میدهد.
ساعت یک و نیم، دو صبح بود
پارتی بچههای ما در اکباتان نبود. در یکی از شهرکهای اطراف سعادتآباد بود. شما به اشتباه نوشتید اکباتان ولی اصل داستان درست است. قشنگ یادم هست. ما داشتیم برنامه ۹۰ را تماشا میکردیم که گفتند این اتفاق افتاده. فکر کنم ساعت یک و نیم، دو صبح بود. بازیکنان ما در یک محفلی جمع شده بودند.
قلعهنویی شاکی بود
راستش یک پرسپولیسی به ما خبر نداد که بچهها رفتهاند پارتی. از جایی تماس گرفتند و خبر دادند که چنین اتفاقی افتاد و بروید سریع رسیدگی کنید. ما هم سریع از خانه زدیم بیرون و رفتیم که بچههای تیم را جمع کنیم. دیروقت بود و دو روز بعد هم بازی داشتیم. بازی ما با سایپا بود. اگر میبردیم که قهرمان میشدیم وگرنه پرونده قهرمانی بسته میشد. امیر قلعهنویی برای همین خیلی شاکی بود. خلاصه سریع رفتیم و فکر کنم سر موقع هم رسیدیم. البته خیلی خوب ماجرا را جمع کردیم.
امیر گفت خطرناک است
متأسفانه نگهبان ساختمان ما را خیلی دواند. مدام میفرستاد اینطرف و آنطرف. چند بار دست به سرمان کرد. این کار را کرد که چند تا از بچهها از مراسم بروند و ما نرسیم که همه را بگیریم. البته خوشبختانه یا بدبختانه موقعی رسیدیم که چندتا از بچهها داخل مهمانی بودند. قلعهنویی گفت علی تو نرو. یه وقت از ما عکس میگیرند و برایمان حرف درمیآورند. هی میگفت علی خطرناک است. گفتم امیرخان از ما گذشته دیگر. عکسمان هم دربیاید، میگویند اینها برای مهمانی نرفته بودند و کار دیگری داشتند. خلاصه آقای قلعهنویی داخل نیامد و من تنها رفتم. دیدم چند تا از بچهها هستند و همان جا گفتم مگر ما پسفردا بازی نداریم؟ کلاً آن شب با تدبیر قلعهنویی بود که توانستیم بچهها را گیر بیندازیم. البته چند نفر را همان شب فراری دادند. به یکی گفتند از آن طرف در برو، به یکی گفتند از این طرف برو تو را نمیبینند. فکر کنم ما بالا آمدیم نگهبانی خبر داده بود.
قلعهنویی گفت خجالت بکشید
آقای قلعهنویی بچهها را که دید، گفت خجالت بکشید. او بیشتر از این شاکی بود که ما دو روز بعد بازی داشتیم و این بازی تکلیف قهرمانیمان را مشخص میکرد. او روز بعد هم به بازیکنان خیلی تذکر داد و صحبتهایی هم کرد. گفت این همه مردم نگاهشان به ساق پای شماهاست بعد تا ساعت ۳، ۴ صبح به پارتی میروید؟ این چه کاری است؟
ردشان کردیم
به خاطر آن اتفاقات و البته فیلمی که بعداً از یکی از مهمانیهای بچهها منتشر شده بود، مشکلاتی پیش آمد. مدیرعامل باشگاه روی این چیزها خیلی حساس بود. باید محترمانه بچهها را از تیم کنار میگذاشتیم. نخواستیم در فضای بدی باشد. اگر توجه کرده باشید بعد از آن سال (سال ۸۷) یکسری از بازیکنان را رد کردیم. البته نمیشود گفت فقط به خاطر این مسائل بود. به هر حال میخواستیم تیم را جوانتر هم کنیم.
باعث دعوای امیر و مایلیکهن شد
سر ماجرای پارتی بچهها، بین مایلیکهن و قلعهنویی هم مشکل پیش آمد. بنده خدا قلعهنویی مشکلی با مایلیکهن نداشت و اگر لب خط شاکی بود به خاطر همان ماجرای مهمانی بود ولی متأسفانه همان مهمانی که هیچکس از آن خبر نداشت، باعث آن دعوای بعدی بین مایلیکهن و قلعهنویی شد ولی چه کنیم، فوتبال است دیگر. بالاخره این حاشیهها و جنجالها به وجود میآید.