نگاهی به فیلم «76 دقیقه و 15 ثانیه با عباس کیارستمی» کاری از سیفالله صمدیان
فیلم مستند "76 دقیقه و 15 ثانیه با عباس کیارستمی" که در نامش اشاره به 76 سال و 15 روز حیات "عباس کیارستمی" فیلمساز، نقاش، عکاس، گرافیست، هنرمند چیدمان و ویدئو آرتیست، شاعر و... دارد، فیلمی که "سیفالله صمدیان" در مقام تهیه کننده و کارگردان دربارهی دوست و همکارش ساخته است. نوشته نگاهی به فیلم «76 دقیقه و 15 ثانیه با عباس کیارستمی»...
فیلم مستند “۷۶ دقیقه و ۱۵ ثانیه با عباس کیارستمی” که در نامش اشاره به ۷۶ سال و ۱۵ روز حیات “عباس کیارستمی” فیلمساز، نقاش، عکاس، گرافیست، هنرمند چیدمان و ویدئو آرتیست، شاعر و … دارد، فیلمی که “سیفالله صمدیان” در مقام تهیه کننده و کارگردان دربارهی دوست و همکارش ساخته است.
در فیلم “۷۶ دقیقه و ۱۵ ثانیه با عباس کیارستمی“، “مسعود کیمیایی“، “ژولیت بینوش”، “جعفر پناهی”، “علیرضا رییسیان”، “حمید آقایی”، “طاهره لادانیان”، “سولماز پناهی”، “زندهیاد حمیده رضوی” و … حضور دارند. این فیلم تاکنون در جشنواره های زیادی از جمله “ونیز”، “پوسان” و “فجر جهانی” و … به نمایش درآمده است. سیفالله صمدیان هنرمند عکاس و فیلمساز در فیلمهای “آ ب ث آفریقا”، “جادهها” و “پنج” بهعنوان تصویربردار با عباس کیارستمی همکاری داشته است. صمدیان در نشست نقد و بررسی این فیلم گفت: «کیارستمی یکی از بهترینهایی بود که جلوی دوربین من قرار گرفت، امیدوارم که دو یا سه قسمت دیگر به فیلم “هفتاد و شش دقیقه و پانزده ثانیه با کیارستمی” اضافه کنم.» به گفتهی او این مستند نخستین فیلم-پرتره است. فیلمی که یک ماهه تمام شد اما واقعیت این است که یک ماه در طول زمان طول کشید و ۲۵ سال در عمق زمان.
صمدیان در مستند “۷۶ دقیقه و ۱۵ ثانیه با عباس کیارستمی” با زندهیاد کیارستمی همراه میشود و بخشی از زندگی سرشار از هنر او را روایت میکند. کیارستمی نگاهی به شدت شاعرانه دارد، از عکس به فیلم میرسد و از فیلم به عکس. فیلم صمدیان ساده و روان است و مخاطب بعد از دیدن آن به آزاد و رها بودن کیارستمی بیشتر پی میبرد. او به سبب ایرانی بودن این هنرمند غرق خوشحالی و افتخار میشود و به سبب مرگ او غرق فقدان و ناراحتی. حسرت برای از دست رفتن مردی که عاشق هنر بود و دیدگاه خاص هنریاش در این مستند کاملا مشهود است. اما بیشک کیارستمی ردّ خود را بر زمان بر جای گذاشته است، ردّی که به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست و نخواهد بود.
در بخشی از فیلم مراحل ساخت “چیدمان هفت چنار” از ایدهپردازی آن با گذاشتن چند سیگار در کنار هم و کلنجار رفتن با آنها برای یافتن فاصله و سایهی مناسب تا اجرا و نصب آن را نشان داده میشود. این چیدمان بیش از یک دهه است که در طبقهی دوم خانهی هنرمندان خودنمایی میکند. ساسان توکلی با دوربین خود ۱۸۰ درجه دور درختها گشته و فریم به فریم از زوایای مختلف از آنها عکاسی کرده بود. بعد از این مرحله کار کامپیوتر بوده که این عکسها را مسطح کند و بعد عکسها به چاپ برسند و به گونهای روی لولههای PVC به قطر ۲۰، ۳۰ و ۴۰۰ چسبانده شوند که گویی تنههای چنار را برش دادهاند.
گفتنی است که ساخت این مستند به اصرار “آلبرتو باربرا” مدیر هنری جشنوارهی ونیز و “احمد کیارستمی” پسر بزرگ عباس کیارستمی به صمدیان پیشنهاد شد و در زمان کوتاهی که به جشنوارهی ونیز باقی مانده بود برای نمایش در این جشنواره آماده شد اما بعد از آن جشنوارههای دیگری هم خواستار نمایش آن برای بزرگداشت کیارستمی شدند. جالب است که یکی از منتقدان قدیمی ایتالیا اعلام کرد که جشنوارهی ونیز بهترین انتخاب را برای شروع داشت و زیباترین شکل از شروع یک جشنواره را شاهد بوده است. “۷۶ دقیقه و ۱۵ ثانیه با عباس کیارستمی” با زیرنویس انگلیسی و ایتالیایی به فستیوال ارائه شد و پوستر آن را رضا عابدینی با عکسی از سیفاله صمدیان – تنها عکس فیلم – طراحی و اجرا کرده است.
“دبورا یانگ” منتقد و نویسندهی سرشناس “نشریهی ورایتی” و منتقد نشریهی سینمایی “هالیوود ریپورتر” که سالها دبیر جشنوارهی “تائورمینا” در ایتالیا بوده است، فیلم “۷۶ دقیقه و ۱۵ ثانیه با عباس کیارستمی” را چنین توصیف کرد: «اصلا فکر نمیکردم فیلمی دربارهی کیارستمی ببینم که همهی حساسیتها و ویژگیهای فیلمسازی کیارستمی در آن رعایت شده باشد. این فیلم بازتاب سادگی، نگاه و مدرنیسم ذاتی خود کیارستمی است و نمونهی دیگری از تاثیر او بر فیلمسازی ایران است. سیفالله صمدیان در این مستند بدون مصاحبه و روایت، مخاطبان را به سکانسهایی از زندگی و کار کیارستمی در مقابل و پشت دوربین میبرد.» “تییری فرمو” گفت: «این یک مستند واقعی است و لحظات نابی از عوالم بسیار خاص و کارهای متنوع هنری کیارستمی را در خود دارد.»
عباس کیارستمیِ هایکو هم میسرود. قطعهی زیر از کتاب “باد و برگ” که در سال ۱۳۹۰ در قطع جیبی توسط “نشر نظر” به چاپ رسیده انتخاب شده است:
شب به موقع رسید
سپیده به موقع زد
خروس به موقع خواند
من بیموقع
خوابیدم.
در سال ۹۵ “مرجان صائبی” گفتگویی با عباس کیارستمی و “آیدین آغداشلو” را تحت عنوان کتابی به نام “خانهای با شیروانی قرمز” با “نشر ثالث” به چاپ رسانده است که بخشی از خاطرات شصت و اندی سال رفاقت این دو دوست دیرینه را بازگو میکند. کتابی که خواندن آن در شناخت بیشتر این دو استاد گرانقدر خالی از لطف نیست. این کتاب در میان مخاطبان در این مدت کوتاه به حدی مقبول واقع شد که به چاپ پنجم رسیده است.
عباس کیارستمی باب فیلمهایش جوایز بسیار زیادی را از آن خود کرد که از آن جمله میتوان به فیلم “طعم گیلاس” در سال ۱۹۹۷ که برندهی جایزهی نخل طلای جشنواره فیلم کن شد، اشاره کرد. بیشک او بر عدهی زیادی از مردم چه فیلمساز و چه غیر فیلمساز تاثیرات شگرفی گذاشته است. کسی که میتوان به تعداد همان سالهای فعالیتش و چه بسا فراتر از آن سالها، در مورد خودش و هنرش سخن گفت و از او آموخت. او یادآور بیت اول از شعر “قوی زیبا” اثر دکتر “مهدی حمیدی” است: شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد / فریبنده زاد و فریبا بمیرد.
یادش جاودان.
پاسخی بگذاید لغو پاسخ
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *دیدگاه
اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن
نام *
ایمیل *
وبسایت
لطفا پاسخ را به رقم وارد کنید: