ولنتاین های یواشکی/ از پدر و مادر غافل دلخوش عشق های یک روزه شده ایم
عشق و نیاز انسان به جنس مخالف غیر قابل انکار بوده که از دیرباز افراد در سنین مختلف درگیر آن می شوند اما درک واقعی بودن احساس شکل گرفته از جمله موضوعاتی ست که امروزه جوانان در مسیر آن با مشکلات زیادی رو به رو می شوند.
به گزارش فانوس، هدی نتاج: عشق و نیاز انسان به جنس مخالف غیر قابل انکار بوده که از دیرباز افراد در سنین مختلف درگیر آن می شوند اما درک واقعی بودن احساس شکل گرفته از جمله موضوعاتی ست که امروزه جوانان در مسیر آن با مشکلات زیادی رو به رو می شوند.
امروزه با نگاهی اجمالی به جوانان این مرز و بوم و روی کار آمدن روزهای خاصی چون ولنتاین و ... عشق های یک روزه باب محفل جوانان شده به طوریکه خود فرد نمی تواند تفاوت میان عشق و هوس زودگذر را درک کند.
به مناسبت های مختلف و در روزهای خاص چون ولنتاین چه گل و کادوهای آنچنانی که از سوی دختر و پسر خریداری نمی شود. در کوچه و خیابان شاهد 2 کفتر به ظاهر عاشق می شویم که در گوشه ای و به دور از جمعیت، در حال عشق ورزی واقعی و یا شاید هم دروغکی هستند.
اما ولنتاین یا روز عشاق چیست؟
بر اساس افسانههای گفته شده، در دوران فرمانروایی یکی از پادشاهان رومی به نام کلاودیوس دوم، کشیشی با نام ولنتاین زندگی میکرده است. بنابر اعتقادات این پادشاه مردان مجرد کارایی بیشتری نسبت به افراد متاهل در مبارزات جنگی از خود نشان میدادند و بنابراین اجازه ازدواج به هیچ جنجگوی رومی داده نمیشد. ولنتاین که با این اعتقاد به شدت مخالف بود به طور مخفیانه عقد سربازان را با دختران محبوبشان جاری مینمود. هنگامی که کلاودیوس این موضوع را فهمید، ولنتاین را به محکوم به مرگ کرد.
در سالهای اخیر برخی از ایرانیان متعصب، روز سپندار مذگان را جایگزین والنتاین کردهاند و این روز را برای خود جشن میگیرند بنابراین چه ولنتاین و چه سپندار مذگان، هر دو بهانهای است برای ابراز عشق و دوستی.
واضح است که «عشق» و جوشش آن در دل آدمی، از بزرگترین نعمتاتی ست که خداوند نصیب انسان می کند و مادامی این حس و حال خوب در افراد نمایان می شود که با فرد واقعی زندگی خود تا پایان عمر، پیمان ببندید.
تعیین یک روز خاص به نام روز عشاق از ناب ترین و زیباترین روزهای خداوند است که در آن روز با تمام عواطف و احساساتمان به دیدار یار رفته، ابراز عشق می کنیم.
اما کاش این روز مقدس را به هوا و هوس نکشانده و افراد را بازیچه احساس زودگذرمان نکنیم که با این اوصاف به طور حتم در سال های آینده به جای لذت بردن از این روز با نفرت از آن یاد خواهیم کرد.
در گذشته شاید چنین روزی وجود نداشت اما وقتی پای درد و دل پدربزرگ و مادربزرگ هایمان می نشینیم از عشق و ابراز علاقه یواشکیشان سخن می گویند.
با مروری بر خاطرات گذشته های دور، در حین تعریف وقایع، برق عشق از چشمان پر محبتشان ساطع می شود.
از سختی های به هم رسیدن تا زندگی زیر یک سقف در کنار پدرشوهر و مادرشوهر حرف می زنند.
به روزهای به ظاهر سخت اما خاطره انگیز امروز فکر می کنند و ابراز عشق هایی که به دور از چشم بزرگتر ها تنها به منظور احترام، سعی در پنهان کردن از بقیه داشته اند.
آن حس ناب و واقعی با تولد اولین فرزند داغ و داغ تر شده و کانون زندگیشان را تا به وقت کهن سالی پایدار نگه می دارد.
در تربیت فرزند پا به پای هم به مشکلات غلبه کرده تا کودک دلبندشان تبدیل به جوان رشید می شود. دیگر وقت آن رسیده عروس و داماد به جمعشان اضافه شود و لذت واقعی زندگی را بدور از دغدغه و نگرانی ادامه دهند.
با گذشت زمان، دیگر پدر پای کار کردن را ندارد و مادر نیز زانو درد و کمردردش او را زمین گیر کرده است. فرزندان به سراغ زندگی خود رفته و 5 شنبه ها در خانه پدری گرد هم جمع می شوند.
چند سال می گذرد. پدر و مادر فرتوت تر شده دیگر از پس رسیدگی به کارهای روزمره بر نمی آیند. فرزندان جلسه ای تشکیل می دهند. هر کدام از وضعیت فعلی پدر و مادر خسته شده و از کار و زندگی افتادنشان و اعتراضات خانواده خود می گویند.
در نهایت همه به این جمع بندی می رسند که بهتر است برای زجر کمتر پدر و مادر و رسیدگی به اموراتشان، آنها را به خانه سالمندان بسپارند. با این تصمیم فرزندان برای توجیه و کم کردن بار عذاب وجدان از یکدیگر دلجویی کرده و به یکدیگر یادآور می شوند که این کار به نفع پدر و مادر شان است.
موضوع را با پدر و مادر پیر خود مطرح می کنند. به وضوح صدای شکستن دل پدر و مادر به عرش آسمان می رسد اما برای راحتی و آسایش فرزندان دم نمی زنند.
با موافقت پدر و مادر، فردای آن روز همه چیز برای انتقال آنها مهیا شده و در کسری از ثانیه والدین زحمت کشیده نشسته بر صندلی سرد خانه سالمندان با دلی گرفته به یکدیگر نگاه می کنند.
حتی دل انتقاد و گله گی از فرزند را هم ندارند...
از سوی دیگر فرزندان پس از اتمام کار و خداحافظی از پدر و مادر دل شکسته بدون توجه به غم نگاه آنها، سراسیمه به سوی خانواده خود حرکت می کنند.
آخر امروز والنتاین است و باید گل و شیرینی و هدیه ای گرانبها برای همسر خود تهیه کنند.
و چقدر تلخ است غافل شدن از پدر و مادری که جایگزینی ندارند ...