جشنواره فیلم فجر؛ گزارش اختصاصی روزچین – به وقت شام
در ادامه گزارشهای مربوط به جشنواره فیلم فجر، این بار به سراغ آخرین ساخته ابراهیم حاتمیکیا، فیلم به وقت شام میرویم. در بررسی این اثر با ما همراه باشید. فیلم به وقت شام به وقت شام فیلمی است از ابراهیم حاتمیکیا که قرار است بازتابی...

در ادامه گزارشهای مربوط به جشنواره فیلم فجر، این بار به سراغ آخرین ساخته ابراهیم حاتمیکیا، فیلم به وقت شام میرویم. در بررسی این اثر با ما همراه باشید.

به وقت شام فیلمی است از ابراهیم حاتمیکیا که قرار است بازتابی از مبارزۀ خلبانان ایرانی در جنگ با داعش باشد و به عملیات نجات غیرنظامیان شهر تدمر سوریه توسط دو خلبان جنگی ایرانی میپردازد. فیلم با نشاندادن نسل جدید مبارزان (که هنوز در مسیرشان با شکهایی مواجه هستند) و نسل پدرانشان (که همانند جنگ با عراق استوار ایستادهاند) سعی در بهنمایشگذاشتن نوعی درام تبلیغاتی برای مبارزه علیه داعش دارد.
فیلم با ورود شخصیتهای پدر و پسر، حاج یونس و علی، به تدمر آغاز میشود. در گیرودار عملیات نجات غیرنظامیان سوری در فیلم، چند تن داعشی که بهعنوان اسیر در هواپیما حاضر هستند توسط زنی که عاملشان در بین مسافران است، آزاد میشوند و دست به گروگانگیری حاضرین در پرواز میزنند. در ادامه، این گروگانگیری به اسیری دو خلبان ایرانی و شکلگیری یک عملیات تبلیغاتی توسط داعشیها ختم میشود.
در جشنواره فیلم امسال، کمابیش تعداد فیلمهای تولید بزرگ ژانر جنگی افزایش یافته است که به نظر میرسد به وقت شام از لحاظ میزان هزینه در بالای فهرست این فیلمها قرار داشته باشد. اما به همان نسبت که فیلم با کمک هزینۀ بسیار، از تکنیکهای روز جلوههای ویژه و فیلمبرداری بهره میبرد، در پرداخت و شکلدادن به یک ایده تبلیغاتی، کمجان و ضعیف جلوه میکند. عموم صحنهها بیمعنا و در سطحیترین شکل از دیالوگگویی و بازیگری هستند. ایدهها همان ایدههای فیلمهای اکشن درجهدومی هالیوود در دهه هشتاد هستند که با بازی بازیگرانی مانند ژان کلود ون دام در دوران قحطی فیلم های خارجی در میان مخاطبان ایرانی محبوب بود. از خوانندگی متال زنی که حالا با نام ام سلمه عضو داعش است و شیطانپرستی را با داعشیبودن عوض کرده تا نحوه مبارزۀ و چهرهپردازی داعشی چچنی (که سوار بر اسب است) را پیشازاین در فیلمهای ضدتروریسم درجه دوم و سوم هالیوودی میتوان دید. فیلمنامه از هم گسسته است و بدون هیچ درام مرکزی پیش میرود و تماماً صحنههای زدوخورد بیمعنا و دیالوگگوییهای کلیشهای آدم بد و آدم خوب است و بهراحتی میتوان گفت حاتمیکیا که روزگارانی می توانست فیلم جنگی خوب بسازد، به میزانی سینماگری را کنار گذاشته و سخنرانی را برگزیده که فیلم به وقت شام در حد قسمت های دوم و سوم جان رمبو دارای پرداخت دراماتیک و اساسی است.
درنهایت میتوان گفت فیلم حاتمیکیا که از مجموعه فیلمهای تبلیغاتی مؤسسه اوج محسوب میشود، در برخوردش با مخاطب ناموفق عمل میکند و به جای تأثیرگذاری بر تماشاگر، درگیر یک پرداخت اکشن نوستالژیک از دوران ویدئوکلوپها است.
بررسی این فیلم را بهتر است در همین جا به پایان ببریم. با ادامه این گزارش ها ما را همراهی کنید.
