آیا باید همیشه نقاط ضعفمان را بهبود ببخشیم

عادت وسواس‌گونه‌ی برای حل مشکلات در سریع‌ترین زمان، سبب می‌شود برای هر نقطه ضعفی به دنبال راه‌ حلی سریع باشیم. اما آیا این روش درستی است؟

بازدید :

تاریخ : دوشنبه 1396/11/23 ساعت 10:24

سوجن پتِل، بازاریاب و کارآفرین است. در طی ۱۴ سالی کار به‌عنوان کارآفرین و بازاریاب، او توانسته است به صدها شرکت کمک کند تا فروششان را افزایش دهند و شهرت برندشان را در دنیای دیجیتال افزایش دهند. او خالق شرکت وب پرافیتس (Web Profits) است. سوجن، در این مقاله به شما در مورد سرمایه‌گذاری روی نقاط ضعفتان توضیح خواهد داد.

آیا بدهی‌هایتان زیاد است؟ آیا در تکاپو برای یافتن هدف زندگی‌تان هستید؟ آیا خوابتان دچار مشکل است؟ نه‌تنها کالا، خدمات و دوره‌هایی وجود دارند که می‌توانید با استفاده از آن‌ها ضعف خود را برطرف کنید، بلکه افراد ماهری وجود دارند که به شما القا می‌کنند برای حل مشکلاتتان باید هرچه زودتر اقدام کنید تا بتوانید موفق شوید. تعجبی ندارد که تقریبا ۴۸ درصد جوانان آمریکایی بگویند استرس و فشار روانی تأثیری منفی بر زندگی شخصی و حرفه‌ای آن‌ها دارد.

در عادات روزانه، ما به‌راحتی در تله‌ی رفع نقاط ضعف می‌افتیم؛ حتی اگر رفع آن امکان‌پذیر نباشد. روان‌شناس الکس لینلِی در طی مصاحبه‌ای با (Psychology Today) می‌گوید: «نتیجه‌ی تحقیقاتی که روی هزاران فرد انجام شده است، نشان می‌دهد که تبدیل یک نقطه‌ ضعف به نقطه‌ی قوتی عالی، غیر معمول است.»

بیشتر بخوانید:

چگونه خشم خود را به فرصت تبدل کنیم؟

چرا کارهای که برایمان مضر است انجام می‌دهیم؟

افراد با انگیزه چه خصوصیاتی دارند؟

اما مشکل این نیست که بیشتر نقاط ضعف حل نمی‌شوند یا نمی‌توانند به نقطه قوت تبدیل شوند. مشکل آن‌جا است که نباید روی هر ضعفی سرمایه‌گذاری کنیم. واقعیت این است که نمی‌توانیم در همه‌ی زمینه‌ها عالی باشیم؛ پس چرا باید انرژی و زمان خود را برای رفع این نواقص بگذاریم؟

کدام یک از این‌ها ارزش توجه کردن دارد؟ قبل از اینکه بخواهید برای رفع مشکلات زمان و انرژی صرف کنید، از خودتان سه سؤال زیر را بپرسید.

۱- هزینه‌ی تبدیل نقاط ضعف به قوت چه خواهد بود؟

اولین نکته‌ای که باید در هنگام سرمایه‌گذاری روی نواقص در نظر داشته باشید، منابع است. در این‌جا به چهار عامل زمان، پول، دامنه و هزینه‌ی از دست‌ دادن فرصت‌های جدید به‌عنوان هزینه رفع نقاط ضعف نگاه می‌کنیم.

پول و زمان:

زمان و پول عوامل مهمی هستند. اگر قرار است رفع نقطه‌ ضعف من سال‌ها‌ طول بکشد و میلیون‌ها تومان هزینه داشته باشد، از خود می‌پرسم: آیا ارزش سرمایه‌گذاری دارد؟ مطمئنا رفع ضعفی که هزینه‌ی کمی داشته باشد و چند هفته طول بکشد، داستان متفاوتی خواهد داشت.

دامنه پوشش:

زمان و پولی که برای فعالیتی صرف می‌کنیم در سایه‌ی وجود فعالیت‌های دیگری قرار دارند که در زندگی در حال انجام شدن هستند. حتی اگر برای انجام فعالیتی طولانی تمایل داشته باشیم و حاضر باشیم که هزینه‌ی آن را بپردازیم، چگونه این کار می‌خواهد در کنار بقیه کار‌ها انجام گیرد؟ کدام یک از این فعالیت‌ها بر نقاط ضعف من تأثیر می‌گذارد؟ بنابراین وجود فعالیت‌های دیگر بر این سرمایه‌گذاری تأثیر می‌گذارد و باید بدانیم آیا می‌توان در کنار آن فعالیت‌ها این سرمایه‌گذاری را روی نقاط ضعف انجام داد؟

هزینه‌ی از دست دادن فرصت‌ها:

شما همه‌‌ی کارها را در یک زمان انجام نمی‌دهید. تمرکز روی بهبود یک نقطه ضعف به مفهوم کنار گذاشتن فرصت‌های دیگر یا کم کردن انرژی صرف‌شده روی بقیه فعالیت‌ها است. این سرمایه‌گذاری بر بهبود نقاط ضعفتان باید ارزش از دست‌دادن فرصت‌های دیگر را داشته باشد.

۲- چقدر مهم است این ضعف تبدیل به نقطه‌ی قوت شود؟

من آشپز حرفه‌ای نیستم. می‌توانم غذاهای ساده را درست کنم؛ اما در موارد سخت و پیچیده هیچ گونه‌ نظری ندارم. اطراف من پر از رستوران‌هایی است که می‌توانم استفاده کنم؛ در نتیجه بلد نبودن آشپزی مشکلی برای من ایجاد نمی‌کند. اما ترس من از صحبت کردن در میان جمع یک نقطه ضعف بسیار بزرگ است.

زمانی که در مورد این مسئله فکر می‌کردم، جهت ساخت برندی برای خود و شرکتم، نیاز داشتم در جلسات و کنفرانس‌های متفاوت شرکت کنم. علاوه‌ بر این، همیشه علاقه‌مند بودم دانش و درس هایی را که یاد گرفته‌ام در اختیار دیگران قرار بدهم. مشکل این‌جا بود که علاقه‌ای به ارائه مطالب در مقابل جمعی از مردم نداشتم؛ چون در این مورد ضعف داشتم.

صرف وقت و سرمایه برای بهبود آشپزی اصلا توجیه‌پذیر نبود. نیازی هم به آشپز حرفه‌ای بودن نداشتم. از سوی دیگر، بهبود نقطه ضعفم برای صحبت کردن در مقابل جمع بسیار مهم بود. در نتیجه، تمام سختی‌هایی که کشیدم و فرصت‌هایی که از دست دادم، همه و همه ارزش بهبود این نقطه‌ ضعفم را داشت.

۳- آیا بهبود این ضعف فرصتی برای دیگران به ارمغان می‌آورد؟

لزوما نگرانی برای دیگران همیشه بالاترین اولویت نیست؛ اما، مواردی است که در آن امکان رشد دیگران از سرمایه‌گذاری روی خودتان اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

یکی از همکاران من فروشنده‌ی بسیار ماهری بود. زمانی که خودم را با او مقایسه می‌کردم، او را بسیار قوی‌تر از خودم می دانستم و به همین دلیل سعی کردم مثل او بشوم. اما این کار شاید سبب می‌شد منحصربه‌فرد بودن او معنایی نداشته باشد و از کار خود دلسرد شود؛ پس تصمیم گرفتم به‌جای این کار، روی موارد دیگری سرمایه‌گذاری کنم.

اولویت‌بندی کنید

اغلب موارد، یک ضعف موردی ضروری برای رفع شدن نیست. با اینکه عوامل بیرونی روی ما تأثیر می‌گذارند و سعی بر این دارند تا ما آن‌ها را باور داشته باشیم، مجبور نیستید همه‌چیز را رفع کنید. در عوض، سعی بر اولویت‌بندی رفع این نواقص داشته باشید. منابع در دسترستان را به یاد داشته باشید، به کارهایتان وزن‌دهی کنید و گستردگی تأثیر هر یک را در نظر بگیرید؛ در این صورت، رفع نقطه ضعف یا ذخیره‌ی زمان و پولتان برای شما نمایان خواهد شد.منبع:زومیت