آیا ارتباطی بین غذای مصرفی و افسردگی وجود دارد؟


آیا ارتباطی بین غذای مصرفی و افسردگی وجود دارد؟

آیا ارتباطی بین غذای مصرفی و افسردگی وجود دارد؟ لازم است نوع غذای انسان همیشه تغییر کند و به طور دائم از یک یا دو نوع غذای استفاده نکند. خوردن یک غذا به مدت طولانی خود باعث افسردگی و خمودگی می شود. بهرحال وضع روحی و مغزی، ارتباط زیادی با نوع غذایی که ما می خوریم دارد. کمبود ویتامین ها می تواند باعث تغییرات شیمیایی سلولهای مغزی...

آیا ارتباطی بین غذای مصرفی و افسردگی وجود دارد؟

لازم است نوع غذای انسان همیشه تغییر کند و به طور دائم از یک یا دو نوع غذای استفاده نکند. خوردن یک غذا به مدت طولانی خود باعث افسردگی و خمودگی می شود.

بهرحال وضع روحی و مغزی، ارتباط زیادی با نوع غذایی که ما می خوریم دارد. کمبود ویتامین ها می تواند باعث تغییرات شیمیایی سلولهای مغزی شود و چنانچه این نوع غذا خوردن ادامه یابد افسردگی depression خستگی fatigue و بی قراری Irritability ایجاد شود.

بسیاری از متخصصین و دانشمندان علوم تغذیه معتقدند که به خصوص سه دسته از ناراحتی ها و بی تعادلی های مغزی با نوع غذای انسان ارتباط دارد که عبارتند از انواع و اقسام افسردگی ها و اضطراب ها، تحریک پذیری و حساسیت شدید مغز و بالاخره سستی، خمودگی و خواب آلودگی. در حالی که هنوز بسیاری از افراد معتقدند که این حالات فقط در شرایط نامساعد خارجی ایجاد می شود و غذاها در ایجاد آنها نقش ندارند.

البته ما هم معتقدیم که شرایط خارجی هم می توانند اثرات نامساعد و ناخوشایندی روی مغز ما بگذارند ولی هستند بسیاری از افراد که کوچکترین مشکلی در زندگی خود ندارند و اضطراب و افسردگی دارند و بالاخره راحت ترین افراد که هیچ مشکلی ندارند گاهی با خوردن بعضی از غذاها بدون آن که خودشان علتش را بدانند دچار اضطراب و افسردگی می شوند.

یکی از مهمترین علل افسردگی کم شدن قند خون است.

می دانیم که مغز برای فعالیت خود دائم به قند یعنی گلوکز احتیاج دارد. یعنی گلوکز بنزین سلولهای مغزی است و بدون آن، این سلولها نمی توانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند.

این قند توسط غذاهایی که ما می خوریم در بدن ذخیره می شود و برای این که این عمل ذخیره سازی خوب انجام شود، بدن این قند را به صورت گلیکوژن GLYCOGEN در کبد ذخیره می کند. البته مقدار کمی هم از آن در عضلات ذخیره می شود. آن وقت وقتی بدن مخصوصاً قلب و مغز و سایر اعضاء به قند اضافی احتیاج دارند این کیلکوژن دو مرتبه تبدیل به گلوکز شده و در بدن به کمک اکسیژن می سوزد و انرژی تولید می کند.

وقتی ما غذایی می خوریم که این نیاز مغز را بر آورده نمی کند و یا فرصتی یک وعده غذایی خود را نمی خوریم و یا به علت عجله و مشغول بودن فرصت غذا خوردن را نداریم و چیز مختصری به عنوان غذا می خوریم قند خون پایین می آید و همین کم شدن قند خون باعث افسردگی، عصبانیت، اضطراب، بیقراری، فراموشی، مغشوش شدن وضع مغز، بی تصمیمی، عدم تمرکز، کابوس و حتی خودکشی می شود.

آیا ارتباطی بین غذای مصرفی و افسردگی وجود دارد؟


کپشن در مورد چتر ؛ جملات کوتاه عاشقانه و غمگین برای چتر