در طول تاریخ توصیفهای متعددی از عشق ارائه شده. غم و اندوه و لذت و شکوه عشق باعث شده شاعران، هنرمندان، متفکران، نویسندگان و بسیاری، عشق را الهامبخش برخی از آثار خود کنند.
هرکدام از ما در طول زندگی به طریقی با عشق آشنا شدهایم و شاید بهترین و بدترین لحظههای زندگی هر کدام از ما به نوعی با عشق و محبت گره خورده باشد…
اما واقعا عشق چیست و آن را چگونه تعریف میکنیم؟
دشواری در تعریف عشق و تنوع توصیفهایی که از آن شده، ارزیابی و سنجش آن را دشوار کرده است. در طول 60 سال گذشته حدود 30 ابزار مختلف برای اندازهگیری عشق به وجود آمدهاند و شاید جاهطلبانهترین آنها ابزاری است که آن را براساس میل فرد برای صمیمیت همراه با مراقبت و احساس تعلق به دیگری مورد ارزیابی قرار میدهد.
تلاشهای جامعهشناسان و روانشناسان اجتماعی باعث شده عشق به انواع مختلفی تقسیمبندی شود:
عشق بین والدین و فرزندان، اعضای خانواده، دوستان و افراد مختلف. اما بهطور کلی عشاق میتوانند دو نوع قراردادی عشق را تجربه کنند؛ عشق شهوانی و عشق همیارانه.
عشق شهوانی
عشق شهوانی که معمولا بهعنوان عشق رمانتیک و شیدایی شناخته میشود، حالتی است از جذابیت وفریفتگی بسیار همراه با میل به دیگری. این نوع عشق با ویژگیهایی از قبیل دلسوزی و شفقت، شادی، اضطراب، میل جنسی و وجد و سرور زیاد شناخته میشود. برانگیختگی فیزیولوژیکی عمومی شامل افزایش ضربان قلب، تعریق، سرخ شدن پوست همراه با احساس برانگیختگی زیاد، اغلب از علائم فیزیکی عشق شهوانی است.
از نظر دیگران، افراد دارای عشق شهوانی، به دنبال برآورده کردن نیازهای خود هستند بنابراین جای تعجب نیست که عشق شهوانی عمر کوتاهی داشته باشد و عمدتا چند ماه بیشتر طول نکشد.
در این نوع عشق، زمانی که آتش عشق کمسو میشود، به تدریج تضادها و تعارضها، تظاهر پیدا میکند و عشاق سابق، افرادی شکاک، ناراضی و ناامید شده و با یکدیگر درگیریهای متعددی پیدا میکنند.
عشق همیارانه
عشق همیارانه نسبت به عشق شهوانی، تنش و استرس کمتری درپی دارد. این عشق با سپاسگزاری عمیق طرفین از یکدیگر همراه و اغلب شامل تحمل و بردباری در برابر قصورات یکدیگر و تلاش برای رفع مشکلات و بهبود روابط بینفردی است.
رابطه زناشویی در این نوع رابطه، بیانگر احساسات عمیق طرفین به یکدیگر و اطمینان از درک نیازها و خواستههای یکدیگر و احساس لذت است. به موازاتی که عشق همیارانه، رشد میکند و روابط گستردهتر میشود، زوج بهراحتی درباره مسائل و نگرانیهای جنسیشان صحبت میکنند.
با ارتقای روابط بینفردی و صمیمیت بین طرفین، لذت از روابط زناشویی نیز افزایش پیدا میکند و تعهدات طرفین در رابطه قویتر میشود. علاوه بر این، رابطه زناشویی در این نوع رابطه، برخلاف عشق شهوانی، بامعناتر است و رضایت عمیقتری را به دنبال دارد.
انواع عشق از نظر جان آلنلی
تلاش برای توصیف انواع روابط عاشقانه منجر به ارائه مدلی براساس واژههای باستانی یونانی از طرف جان آلن لی شده. وی معتقد است 6 نوع رابطه عاشقانه وجود دارد: رمانتیک، سرگرمکننده، مالکانه، اشتراکی، نوعدوستانه و واقعگرایانه:
عشق رمانتیک: افرادی که این نوع عشق را تجربه میکنند، جایگاه خاصی برای زیبایی ظاهری و فیزیکی طرف مقابل خود قائلاند و به دنبال تجربه لذت بصری و لمسی هستند که از ظاهر و بدن معشوق یا معشوقه خود کسب میکنند و میل زیادی به داشتن رابطه با معشوق خود دارند. عشق بازیگوشانه: در این نوع رابطه عشقی، عمدتا افراد به دنبال کسب تجارب متعدد جنسی هستند و تعهد برایشان معنایی ندارد. این عشق ناپایدار برای آنها نوعی تفنن و لذت زودگذر است. عشق مالکانه: این نوع عشق معمولا با آشفتگی و حسادت بیشازحد همراه و فرد به دنبال مالکیت در رابطه عاشقانه خود است. این افراد زندگی پرپیچ و خمی دارند و هرچند محبت زوج به یکدیگر میتواند بسیار لذتبخش باشد ولی آشفتگیهایی را به دنبال دارد که تجربه آن برای فرد میتواند دردناک باشد. عشق همیارانه: در این نوع رابطه تعهد، صمیمت و عطوفت بهتدریج ایجاد میشود و معمولا رابطه زوجها طولانیمدت و بر پایه صلح و آرامش و نوعی روابط دوستانه حاکم است. عشق نوعدوستانه: افرادی که این نوع عشق را تجربه میکنند عمدتا روابطی توام با شفقت، دلسوزی، مراقبت و از خودگذشتگی را تجربه میکنند. چنین روابط و احساساتی بدون هیچگونه چشمداشتی است. عشق واقعگرایانه: در این نوع رابطه عشقی، فرد به دنبال انتخاب کسی است که با ملاکهای عقلانی و منطقی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی، تحصیلی و… او سازگار باشد. در نتیجه این رابطه میتواند به احساس رضایت متقابل بینجامد.جان لی معتقد است روابط عاشقانه در طول زمان پیشرفت میکند و افراد ممکن است در دورههای مختلف از زندگیشان رویکردهای مختلفی از عشق را تجربه کنند. معمولا زوجها در هر نوع رابطهای به دنبال ایجاد یک رابطه پایدار و موفق هستند.
صرفنظر از اینکه رضایت و موفقیت در یک رابطه عاشقانه، اغلب به این بستگی دارد که بتوانیم فردی را پیدا کنیم که رویکرد مشابهی با ما در ارتباط با عشق و صمیمیت داشته باشد.