چرا باید برای کنترل ذهن از تلویزیون دوری کنیم؟


چرا باید برای کنترل ذهن از تلویزیون دوری کنیم؟

چرا باید برای کنترل ذهن از تلویزیون دوری کنیم؟ سعی کنید تا حد ممکن از تلویزیون و برنامه های تلویزیونی دوری کنید اگر هم مایل به دیدن چیزی هستید خودتان با انتخاب خودتان فیلم یا برنامهای را برای خودتان پخش کنید. اصولا تلویزیون و گردانندگان و سازندگان برنامه ها چون توسط منهای ذهنی بسیار قدر قدرتی کنترل میشوند و در راستای منافع عظیم تجاری...

چرا باید برای کنترل ذهن از تلویزیون دوری کنیم؟

سعی کنید تا حد ممکن از تلویزیون و برنامه های تلویزیونی دوری کنید اگر هم مایل به دیدن چیزی هستید خودتان با انتخاب خودتان فیلم یا برنامهای را برای خودتان پخش کنید. اصولا تلویزیون و گردانندگان و سازندگان برنامه ها چون توسط منهای ذهنی بسیار قدر قدرتی کنترل میشوند و در راستای منافع عظیم تجاری سیاسی و اعتقادی هستند که موفقیت در آن در گرو مسخ شدن و کنترل شما میباشد، اقدام به پخش برنامه ها با موضوعات خاص در زمانهای خاص و با انبوه تبلیغات گسترده میکنند تا من ذهنی شما را برانگیخته کرده و وادار به کرنش در برابر خواسته های خود نمایند. گرایش بی حد و حصر به برنامه های جذاب تلویزیونی منجر به جامعهای مصرفی، بی منطق، هیجانی و مدگرا میشود که مردمانش کاملا ذهنی عمل میکنند، خیلی خودآگاه نیستند و هیچ حسی از میل به تغییر ندارند و وقت و انرژی خود را بیهوده هدر میدهند. سالها پیش در یک آزمایش روانشناسی در آمریکا فیلمی را در یک سالن سینما به نمایش درآوردند در این فیلم در هر ثانیه از فیلم بین چند ده فریم تصویری که پخش میشد و همان محتوای فیلم سینمایی بود یک فریم از تصویر یک برند نوشابه را قرار داده بودند طوری که به علت سرعت بالای پخشِ این فریم ها که منجر به ایجاد یک تصویر متحرک میشود کسی متوجه تصویر نوشابه نمی شد. دقیقا بیرون از سینما یک مغازه با تبلیغ بسیار بزرگی همان نوشابه را به فروش میرسانَد به طور شگفت انگیزی افراد بعد از پایان فیلم و خروج از سینما و دیدن تبلیغ آن نوشابه به سمت این مغازه و خرید نوشابه میرفتند بدون اینکه متوجه شوند ریشه این تمایل در چیست. یکی از وظایف منِ ذهنی این است که نگهبان ناخودآگاه ذهنی شماست تا چیزی بدون نظارت او وارد بخش ناخودآگاه نشود و اجرا نگردد و این همان قوۀ اختیار انسان است. منِ ذهنی مانند دیواره آتشی عمل میکند که در کامپیوترها نصب میشود و وظیفۀ این دیواره آتش این است که شخص یا اشخاصی بیرون از ما اختیار ما را به دست نگیرند و ما را مجری انجام اعمال خود نگردانند. اما حالاتی است که این منِ ذهنی خنثی شده و این نفوذ امکان پذیر است که رایج ترین آن هیپنوتیزم می باشد. در هیپنوتیزم، شما در زمان بیداری به حالتی از خواب مصنوعی میروید که با کنار رفتن منِ ذهنی ناخودآگاه تان برای استخراج خاطرات یا ثبت برخی اطلاعات کاملا بدون محافظ در دسترس فرد هیپنوتیزم کننده قرار میگیرد و هیپنوتیزم کننده بسته به میزان مهارتی که دارد قادر به انجام اموری است که گاهاً خطرناک و جبران ناپذیر میباشد مانند این که فایلهای سیستمی کامپیوتر را در اختیار یک کودک قرار دهید که پاک کند یا جابجا کند معلوم است این سیستم بعدا چگونه عمل خواهد کرد بنابراین تا حد ممکن خود را به دست هیپنوتیزم بخصوص افرادی که نمی شناسید و همراهی هم با شما نیست ندهید و سعی کنید با صبر و تمرین و تکرار انجام برخی از کارها را خود آگاهانه انجام داده و منِ ذهنی را مجاب به ایجاد آن در ناخودآگاه خود بکنید تا اینکه توسط هیپنوتیزم این کار صورت بگیرد. دقیقا نوع رقیقی از هیپنوتیزم هم توسط شرکتهای عظیم تبلیغاتی و برنامه های تلویزیونی صورت می گیرد که البته خب زمان بر است و بازدهی کمتری نسبت به هیپنوتیزم دارد، اینها سعی دارند با قرار دادن مخفیانه برخی نمادها لابلای انبوهی از اطلاعات خنثی، یا پافشاری و تکرار مدام یک مفهوم و موضوع در قالب یک برنامه یا آهنگ دیدنی مطلبی را به ناخودآگاه شما القاء کنند. در ارتباط با قدرت بالای ناخودآگاه شما همین بس که در یک آزمایش هیپنوتیزم متوجه شدند که فردی انگلیسی زبان که فقط همین زبان را بلد است اقدام به بیان یک متن فرانسوی کرد بعد که موضوع را خوب بررسی کردند متوجه شدند این فرد در یک تاریخی در کتابخانه از روی کنجکاوی یک کتاب فرانسوی زبان را برداشته و ورق زده بود و ناخودآگاه او متن را عیناً به خاطر سپرده بود.

چرا باید برای کنترل ذهن از تلویزیون دوری کنیم؟


کپشن در مورد چتر ؛ جملات کوتاه عاشقانه و غمگین برای چتر