نکات کلی و عمومی روابط انسان
نکته اول: اصولا وقتی وارد یک رابطه میخواهیم بشویم باید با خود، آگاهانه بیندیشیم که آن رابطه برای ما چه سودی دارد و در عین حال ممکن است چه زیانهای احتمالی در ابعاد فردی، اجتماعی، اعتباری و… برای ما داشته باشد.گاهی برای منافع شغلی و کاری و اقتصادی وارد رابطه میشویم، گاهی نیاز عاطفی و همنشینی ما را به یک رابطه می کشاند، گاهی نیاز به ارضای میل جنسی این کشش را منجر می گردد، حتی گاهاً ما ناچار از هم جواری با کسی هستیم ولی تشخیص میدهیم اگر یک رابطۀ محترمانه با آن فرد برقرارکنیم هم منافع مان بیشتر تامین میگردد و هم آرامش بیشتری خواهیم داشت مثل فردی که بدون اختیار، با او همکار، هم کلاس و یا همسایه هستیم. در همه اینها ضررها و آسیب های احتمالی در صورتیکه رابطه به خوبی پیش نرفت را نیز خوب ببینید.
نکته دوم: در رابطه بررسی کنید که فرد مقابل شما در رابطه متناسب با موضوع رابطه و منافع مشترک آیا با ویژگی های اخلاقی، ظاهری یا هر ویژگی دیگری که از نقطه نظر شما بر روی موضوع رابطه موثر است همخوانی دارد یا نه؟ سوابق قبلی او در این قسم روابط چگونه بوده است؟ و صرفاً به خاطر اینکه میتوانیم با او منفعت مورد نظر را کسب کنیم و نیازی را برطرف نماییم وارد رابطه با وی نشویم. هر رابطه ای مقتضیات خودش را دارد برای رابطه اقتصادی طبیعتا قد و قیافه مهم نیست و سوابق کاری و اعتبار شخص در عمل به تعهدات مهمتر است برای یک رابطه دوستانه عاطفی موارد از نوع دیگری مهم می باشد و…
سعی کنید اهمیت این نکته را فدای منافع خود در رابطه که از طرف منِ ذهنی برای شما مهم جلوه داده میشود نکنید در روابط خود دارای سبک باشید مهم نیست روابط زیادی داشته باشید اگر از همین ابتدا
مطابق الگوی خود روابط را فیلترکنید طبیعتا بعدها دردسر کمتری از روابط ناجور و ناموفق الان خود خواهید داشت.
نکته سوم: حتماً قبل از ایجاد هر رابطه ای متناسب با شرایط رابطه به پایان و خاتمه رابطه هم فکر کنید همه روابط محکوم به تمام شدن هستند برخی بر اساس قرار داد مدون قبل از رابطه و تا زمانیکه منافع مدنظر طرفین تامین شود و رابطه به پایان برسد، برخی دیگر با به هم خوردن تعهدات موظف هر کدام از طرفین قبل از تامین کامل منافع طرفین، که در این حالت اکثرا روابط متناسب با نوعشان با مقداری دلخوری و کشمکش به پایان میرسند به هر حال بر کیفیت رفتار و شانس ما برای موفقیت در رابطه بعد تاثیر منفی میگذارد. ممکن است فوت هر یک از طرفین به یک رابطه پایان دهد که در روابط عاطفی اثر بد خود را مجددا بر جای میگذارد. به هر حال هم به مدت زمان از قبل مشخص شده و طبیعی پایان یافتن یک رابطه فکر کنید هم به شکست احتمالی و اتفاقی رابطه قبل از اینکه مشخص کرده باشید و احتمالش را بدهید، و متناسب با آن، مقتضیات لازم یا تعهدات قانونی لازم را تدارک ببینید تا هم منافع شما از دست نرود هم اینکه دچار دردسر نشوید و ذهناً آمادگی لازم را داشته باشید که دچار شوک نشوید.
نکته چهارم: رابطه نیاز به مدیریت دارد در هر رابطه ای از روابط مالی و رسمی بگیرید تا روابط عاطفی و جنسی که صمیمیت بالایی بین طرفین ایجاد میشود بستر رابطه باید مدیریت شود و هر دو طرف باید در امر مدیریت رابطه سهیم باشند و آن را به امان خدا نسپارند برای مدیریت یک رابطه باید بازخوردهای رابطه را خوب سنجید و همواره از رفتار طرفین و شرایط موجود در رابطه سیگنال های لازم را دریافت
کرد. رابطه مثل کودکی است که از لحظه ایجاد متولد می شود.گاهی شاد است گاه گریان است،گاه تب میکند، گاهی حالش خیلی خوب است، گاهی نیاز به تغذیه دارد، گاهی اگر زیاد تغذیه اش بکنی حتما
بالا می آورد، رابطه به بلوغ می رسد رشد میکند مسن میشود و میمیرد.رابطه مثل یک پرانتز در زندگی شما عمل میکند یک روز باز میشود درون آن محاسباتی و اعمالی صورت میگیرد و نهایتاً یک روز بسته میشود سعی کنید روابط خود را جوری مدیریت کنید که این پرانتز وقتی بسته میشود حاصل همه اعمال درون آن با معنا و مفید بوده باشد.
نکنه پنجم: در هر مرحله، رابطۀ خود را ارزیابی کنید و ببنیید مطابق با دسته بندی آخری که صورت گرفت در چه وضعیتی هستید و باید چکار کنید، آیا رابطه همینطور ادامه بیابد موفق است؟ یا نیاز به ترمیم دارد؟ آیا لازم است این رابطه را با رابطه با فرد و شرایط دیگری جایگزین کنید؟ مبادا در رابطه خطرناکی هستیم و اساسا نباید وارد این نوع رابطه میشدیم؟
نکته ششم : به روابط خود در حوزه عملکردی خود وفادار و متعهد باشید از این جهت که هم باعث خوش نامی شما برای روابط بعدی خواهدشد هم اینکه افراد طرف رابطه شما ممکن است در باقی مراحل زندگیِ کاری و شخصیتان هنوز نقش برای بازیکردن داشته باشند و نهایتا اینکه بهداشت روان ذهنی شما در گرو همین تعهدهاست. هر رابطهای را باید یا وارد نشد و یا اگر وارد شدیم تا زمانی که شرایط اولیه برقرار است و طرف به تعهداتش عمل میکند ما به خاطر زیاده خواهی خود منجر به بهم خوردن رابطه نشویم و همیشه فکر کنیم آیا اگر با خود ما چنین میکردند برایمان قابل تحمل بود؟ در عصری که همه به جای تعمیر زود تعویض میکنند همیشه تا حد ممکن به تعمیر رابطه ها بیندیشیم نه جایگزینی سریع.
نکته هفتم: از همان ابتدای تشکیل رابطه به مشاور و داور در رابطه اعتقاد داشته باشید. هر رابطه ای به یک فرد یا نهاد سوم شخص مشاور و داوری کننده نیاز دارد تا آن را ارزیابی و داوری کند تا هم به طرفین
مشخصکند اوضاع رابطه چگونه است و هم در شرایط بحرانی به حل شدن خیلی از اختلافات کمک کند. باور کنید گاهی یک دوست نزدیک، بهتر از ما سیگنالهای رابطه ما را میفهمد.
نکته هشتم: بعضی از روابط مخصوصاً در حوزه اقتصادی نیاز دارند که مستند و مکتوب شوند از این مستند سازی غافل نشوید تا در مواقع اختلاف تعیین کننده باشند.