افراد خودشیفته جذابیتهای زیادی دارند. آنها خوب میدانند چگونه انسانها را به خود جذب کنند و آنها را بازی بدهند. برخورد و رفتارشان به گونهای است که دیگران از همنشینیشان لذت میبرند و همه در حسرت برقراری رابطه با آنها به سر میبرند.
داستانهای زیادی برای تعریف کردن دارند هرچند بسیاری از این داستانها آمیخته با افسانهبافی و دروغگویی است. افراد خودشیفته همه چیز را حول محور خودشان میبینند، فرصتطلب هستند و نگاهشان به انسانها یک نگاه ابزاری و سیاستمدارانه است.
عشق نیاز به سرمایه گذاری روانی روی انسانی دیگر دارد در حالی که افراد خودشیفته نمیتوانند به جز خودشان دیگری را ببینند و احساسهای او را آن طور که هست، درک کنند. این افراد فقط بازیگران خوبی هستند که بازی عشق را خوب بلدند. عشق صادقانهترین و صمیمانهترین احساسی است که دو انسان به یکدیگر دارند.
عشق ورزیدن آداب و ترتیبی ندارد. مهم این است که خودتان باشید و معشوق برایتان مهم باشد، اما افراد خودشیفته بسیار حسابشده و سنجیده رفتار میکنند.
ممکن است مدتها فکر کنند با چه هدیهای میتوانند شما را هیجانزده کنند یا از کدام نامهها و کلمههای عاشقانه استفاده کنند که احساس عشق را در شما القا کنند، اما واقعیت غمانگیز این است که همه اینها میتواند فقط یک سراب باشد؛ رفتارهایی ساختگی و دروغین که از دل برنیامدهاند.
این افراد در رابطههای کوتاهمدت موفق هستند و خیلی زود از رابطه برای دستیابی به اهداف خود استفاده میکنند و زمانی که به اندازه کافی متمتع شدند و کارشان با شما تمام شد، رابطه را به سادگی ترک میکنند.
مردهای خودشیفته بیشتر به فکر بهرهوری جنسی و زنهای خودشیفته بیشتر به فکر بهرهوریهای مالی یا موقعیتی هستند. یکی از مراجعان من که خانمی بود و همسرش اختلال شخصیت خودشیفته داشت، ناراحتیاش از این بود که از شوهرش پیش هیچکس حتی پدر و مادر خودش نمیتوانست شکایت کند.
همه او را متهم میکردند و میگفتند شوهر خیلی خوبی داری. این تفاوت چهره در زندگی خانوادگی و زندگی اجتماعی از ویژگیهای افراد خودشیفته است. افراد خودشیفته در جامعه مانند خورشید سوزان اما در رابطه نزدیک و عاشقانه مانند کوه یخی سردند.
دو روی سکه دارند و برای کسانی که با این شخصیتها آشنا نباشند، بسیار گیجکننده هستند. با این افراد خیلی خوب میشود فخرفروشی کرد و به دیگران نشان داد که چه رابطه خوب و موفقی داریم اما در زندگی خصوصی داستان دیگری در جریان است.
عشق راهی برای سودجویی، چشم و همچشمی یا فخرفروشی نیست. عشق یک احساس پاک و راستین است که به انسانی دیگر داریم. فریب افراد خودشیفته را نخورید و برای عشقورزیدن فقط خودتان باشید و اجازه بدهید دیگری هم خودش باشد. همدیگر را آنطور که هستید و هستند، بپذیرید. عشق راستین به هیچ آداب و ترتیبی نیاز ندارد.