امپراتوری دروغ: خاندان منحوس پهلوی آنقدرها ظلم در قبال مردم ایران زمین داشته اند که سرگذشت هرکدام از این خانواده را ورق میزنید با نکبت و رذالت همراه است.
بعد از تبعید این خانواده از ایران هیچ کدام از فرزندان و خانواده شاه به صورت عادی نتوانستند زندگی خود را اداره کنند تا جایی که خواهران و مادر شاه در غربت و افسردگی از دنیا رفتند و حتی در تشییع جنازه شان هم خانواده پهلوی حضور نیافت و یا بدتر از آن دختر کوچک شاه در لندن خودکشی کرد و علیرضا پهلوی که پسر دوم شاه بود در مرگی مشکوک در آمریکا که شائبه قتل وی توسط برادرش هم چنان بر سر زبانها است از دنیا رفت.
در موارد زیادی این خانواده با حاشیههای نکبت باری روبه رو بوده است تا جایی که مثلا اردشیر زاهدی از اقوام نزدیک این خانواده مرتب بر علیه سیاستهای ضد ملی ولیعهد در تبعید موضع گیری میکند و در حال حاضر این خانواده به نماد زندگی نکبت بار شاهان در دنیا بر سر زبانها افتاده است.
یکی از افرادی که در خانواده پهلوی کمتر از آن به سخن میآید و از مناسبات خانوادگی این خاندان به کلی دور افتاده است فرحناز پهلوی است.
فرحناز دومین فرزند فرح دیبا و محمدرضا پهلوی است. فرحناز تحصیلات خود را در ایران و در مدرسهٔ ویژهٔ نیاوران درتهران انجام داد، ولی بعد انقلاب در تبعید در اوایل دههٔ ۸۰ به کالج آمریکایی قاهره در کشور مصر رفت و بعدها به ایالات متحده و یک سال در کالج بنینگتون در بنینگتون، ورمونت تحصیل کرد. او سپس به دانشگاه کلمبیا رفت و تحصیلات خود را ادامه داد و به درجه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی اطفال دست یافت. او در حال حاضر در شهر نیویورک زندگی میکند؛ و برخی از اوقات سال در سوئد و فرانسه اقامت دارد.
ماجرای زندگی وی به دلیل جنس مونث بودن که در خانواده پهلوی درجه دو محسوب میشد و از آنجایی که با وجود مادر و عمه اش اشرف نمیتوانست در دستگاه پهلوی عرض اندام کند بسیار نکبت بار است و حتی در میهمانیهای دوران پهلوی و مراودات درباری این خاندان همواره از وی کمتر نامی به میان آمده تا جایی که وی فکر میکرده که فرزند اضافی خانواده پهلوی است.
نکته دیگری که وی را در حاشیه نکبت بار قرار داده ابتلای وی به بیماری پیری زودرس یا پروجریا است که یک وضعیت بسیار نادر ژنتیکی که در آن علائم و نشانههای پیری و کهولت در سنین بسیار کم تجلی مینمایند را برای وی به ارمغان آورده.
از نظر علمی میزان بروز این اختلال بسیار کم است و با توجه به اینکه تعداد موارد بروز این اختلال در میان افراد یک مورد از ۸ میلیون تولد است میتوان آن را جزو اختلالات بسیار نادر ژنتیکی بهشمار آورد. بسیاری از افرادی که این بیماری را دارند در سنین کودکی از دنیا میروند، ولی در عین حال افراد نادری از مبتلایان به این سندرم نیز بودهاند که حتی تا حدود ۴۰ سالگی نیز زیستهاند؛ و ظاهرا فرحناز پهلوی با هزینههای کلان درمانی تا کنون توانسته زنده بماند.
اجحاف و حق کشی و برتری پنداری نژاد ذکور نسبت به دختران در خاندان پهلوی همواره مایع دردسر زنان خاندان پهلوی بود و این تبعیضها تا جایی ادامه داشت که مثلا از بین بناها و پروژههای ملی معمولا به نام افراد خاندان پهلوی بود شهم پسران این خاندان دو برابر دختران بود و فرحناز پهلوی در این میان حتی از دختران دیگر هم کمتر سهم داشت.
برخی از نزدیکان خاندان پهلوی در خاطرات خود گفته اند فرحناز حتی در برخی از مهمانیهای دربار به دلیل نداشتن جذابیت ظاهری حتی دعوت نمیشده و خانواده پهلوی عادت داشتند وی را مانند جزامیها در پستو نگه دارند تا یان که وی در انذار دیده شود.
یکی از مشکلاتی که فرحناز پهلوی در ایام نوجوانی با آن دسته پنجه نرم میکرد و از طرفی باعث بی آبرویی این خاندان نیز شده بود علاقه شدید وی به عارف خواننده پاپ ایرانی بود.
ظاهرا خانواده پهلوی با این وصلت اصولا مخالف بودند چرا که این ازدواج خارج از پرنسیپهای درباری بود و کسانی هم، چون شهناز پهلوی که در دهه ۴۰ بدون اجازه پدرش در فرانسه با جوان معتاد و بی بندوباری با نام خسرو جهانبانی ازدواج کرد از دربار رانده شد و خانواده پهلوی مایل نبود با ازدواج فرحناز که البته از دربار به نوعی طرد شده بود با یک خواننده دسته چندم ننگ دیگری بر پیشانی خانواده پهلوی بنشیند.
عدم موافقت با این ازدواج فرحناز را بیش از پیش تنها کرد و این برای دختری که در خانواده سلطنتی که بیش از اندازه به جذابیتهای ظاهری اهمیت میدادند و وی هم فاقد این جذابیتها بود مثل یک شکست بزرگ بود که وی را از خانواده اش بیشتر دور نمود.
در خاطرات فرح پهلوی در خصوص روزهای خروج از ایران آمده که وقتی با فرزندان که زودتر زا ایران خارج شده بودند صحبت میکردم فرحناز از من خواست عکس ستار که بر دیوار اتاقش چسبیده بود را با خود به خارج کشور بیاورد؟!
بعد انقلاب و با تبعید خاندان سلطنتی به آمریکا و اروپا فرحناز تحصیلاتش را ادامه داد، ولی هیچ گاه به واسطه بیماری که داشت و یا شاید به عشق معشوقه سابق اش ستار ازدواج نکرد و هنوز به تنهایی زندگی میکند. البته برخی نزدیکان وی این تجرد خودخواسته را ناشی از افسردگی میدانند که از زمان نوجوانی و در دورانی که در دربار ایران بوده است با وی همراه بوده.
بعد از مرگ محمد رضا پهلوی او با سرمایه هنگفتی که از ۱۵% ارثیه پدرش به دست آورد، سهامدار چند مؤسسه و کارخانه بزرگ آمریکا شد و از درآمدهای حاصله از این شرکتها گاها در کارهای خیریه نیز سهیم میشود.
در خصوص مفاسد اخلاقی در طول دوران زندگی اش هم شنیدههایی وجود دارد که البته سندی در مورد آن وجود ندارد مثلا گفته شده از آنجایی که وی نتوانست با ستار ازدواج کند برای جبران این شکست عشقی به برادرش رضا پهلوی پناه برده و این روابط عاطفی باعث شد پس از مدتی روابط جنسی نامشروع میان این خواهر و برادر شکل بگیرد؟!
این روابط تا سالها بعد در خارج کشور نیز ادامه داشته و حتی گفته میشود علیرضا پهلوی یکی از مخالفین این نزدیکی جنسی بوده و بارها به برادر هوسباز خود تذکر داده بود، ولی غریزه شهوت رضا پهلوی را کور و کَر کرده بود، و بی توجه به این هشدارها به روابط خود ادامه میداد و گفته میشود یکی از دلایل مرگ مشکوک علیرضا پهلوی که همه نزدیکان خاندان پهلوی آن را متوجه رضا پهلوی میدانند مخالفت و تهدید علیرضا پهلوی به افشای روابط نامشروع برادرش با فرحناز و دوست دختر علیرضا بوده است.
به هر حال فرحناز پهلوی که این روزها سالروز تولد اش است هم اکنون در سن ۵۵ سالگی نیز در میان خاندان پهلوی از جایگاه بسیار نازلی برخوردار است چرا که بر خلاف برادرش هیچگاه نتوانسته ازدواج کند و نسل دودمان پهلوی از ناحیه این دختر مقطوع بوده و از آن جایی که با انحصار طلبی برادرش هیچگاه هم، چون رضا در سیاست دخالت نکرده همواره در حاشیهای نکبت بار زندگی کرده و حتی به اندازه فرزندان رضا پهلوی هم نتوانسته در جایگاه خود نقش آفرینی نماید.