سرویس فرهنگی فردا: هر چند که نخستین روزهای فعالیت رسمی اغلب مردم در اولین هفته فروردین ماه سال جدید تحت تاثیر تعطیلات عید نوروز بود و تقریبا بسیاری از اتفاقات و رویدادهای فرهنگی تحت تاثیر آن بود ولی با این همه باز هم در این هفته وقوع چند اتفاق فرهنگی و هنری توانست توجه رسانهها را به خود جلب کند و در روزهایی که بحث فیلتر تلگرام داغترین خبر کشور است، اخباری همچون پاسخ های محسن تنابنده به حواشی سری جدید پایتخت، کلید خوردن فصل سوم سریال ستایش و ماجرای سرقت ادبی حمید هیراد توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند.
پاسخهای نقی معمولی به نقدهای غیرمعمولی!
شاید هیچ کدام از سریهای سریال پایتخت به اندازه سری پنجم این مجموعه مورد حمله و نقد قرار نگرفت. نقدهایی که برخی به واسطه سرمایهگذاری سازمانی هنری رسانهای اوج بر این مجموعه بود و برخی دیگر نیز دلایلی همچون تبلیغ گردشگری ترکیه و یا دور شدن پایتخت از فضای خانوادگی سریهای قبلی آن بود.
اما این انتقادات در نهایت باعث شد تا محسن تنابنده به عنوان نقش اول و مغز متفکر پایتخت در دو گفتگوی متفاوت به پاسخ در ارتباط با برخی از این حواشی بپردازد. حفهایی که محتوای هر دو تقریبا به یک شکل و در پاسخ به نقدهای مختلف وارد بر این سریال بود. او در پاسخ به نقدی در ارتباط با اینکه پایتخت در سری جدید خود سعی کرده تا به ترویج بحث ازدواج دختران در سنین پایین بپردازد، گفت: «یکی از معضلات دیگر ما زود قضاوت کردن است. وقتی بحث ازدواج دختران نقی مطرح شد، دوستان منتظر نماندند که سریال پیش برود و ادامه قصه را ببینند. شروع کردند به نقد که چرا این سریال ازدواج در سنین پایین را مطرح میکند و حال که قصه پیش رفته و فهمیدند که نه پدر و نه مادر این بچهها راضی به این ماجرا نیست، آمدهاند و برای من کامنت گذاشتهاند و عذرخواهی کردهاند. چرا سعی میکنند که از هر چیزی یک حرف مضحک بسازند؟»
او همچنین در پاسخ به این پرسش که چرا پایتخت به شکل غیرمستقیم به تبلیغ مناطق توریستی ترکیه پرداخته است نیز اظهار کرد: این که ما میگوییم هرکسی بنا بر مقاصد خود ما را نقد میکند به همین دلیل است. اول اینکه این خانواده دارند به ترکیه میروند اما با چه قصدی؟ با قصد قاچاق لباس! این نقدی به شرایط مملکت است. ثانیا هواپیما نمیتواند در ترکیه بنشیند؛ چون این کشور شرایط ناامنی دارد. ضمن اینکه 3 جوان داریم که میخواهند فرار کنند و چند انسان شرور اهل ترکیه سر آنها میریزند و هم کتکشان میزنند و هم پولهایشان را میدزدند. چطور میشود که این پیامهای مستقیم را نادیده بگیریم و بگوییم که اینها میخواهند جذابیتها و زیباییهای ترکیه را نشان بدهند؟
البته او در این گفتگو با موضوعات دیگری از قبیل دخالت سازمان اوج به عنوان سرمایهگذار این فصل در روند ساخت این سری از مجموعه پایتخت و استفاده از آهنگهای خواننده ترکیهای نیز پاسخ داد.
مصائب ستایش به فصل سوم رسید!
این هفته را میتوان هفته تلویزیون هم نامید چرا که در شرایطی که اغلب حوزههای فرهنگی تقریبا روزهای آرام و کم خبری را سپری میکردند، اهالی تلویزیون روزهای پر خبری را پشت سرمیگذاشتند. انتشار خبر آغاز ساخت فصل سوم سریال ستایش هم از آن دسته خبرهایی بود که مورد توجه بسیاری از رسانهها قرار گرفت.
ستایش که یکی از پرمخاطبترین سریالهای چند سال اخیر تلویزیون است برای اولین بار در آذر ماه سال 89 به روی آنتن رفت و پس از استقبال بالای از این مجموعه، سری دوم آن در سال 92 روانه آنتن شد. هر چند که انتقادات بسیاری در زمان پخش سری دوم این مجموعه به قصه و گریمهای این مجموعه وارد شد ولی با این همه به واسطه فضای عامهپسند و استفاده از الگوی قصهگویی مورد علاقه اغلب مخاطبان ایرانی به ویژه بانوان فصل دوم این مجموعه نیز توانست تا حدودی توجه مخاطبان را به خود جلب کند.
اتفاقی که در نهایت مدیران تلویزیون را برآن داشت تا به ساخت فصل سوم این مجموعه در سال جدید رضایت دهند تا قصه پر فراز و نشیب زندگی ستایش، جزو معدود سریالهای ایرانی باشد که فرصت ادامه پیدا کردن در فصلهای دوم و سوم را به دست آورده است. براساس اخبار منتشر شده در این هفته، تصویربرداری سریال «ستایش 3» به کارگردانی سعید سلطانی از 10 فروردین در تهران آغاز شده است و پیش تولید این سریال اوایل اسفند سال گذشته شروع شده بود.
تیکآف سینما با «به وقت شام» و «لاتاری»
ادامه استقبال از فیلمهای اکران نوروزی یکی دیگر از اتفاقات مهم فرهنگی هفتهای بود که گذشت. امسال با آغاز اکران نوروزی 6 فیلم «به وقت شام»، «لاتاری»، «فیلشاه»، «مصادره»، «لونه زنبور» و «خرگیوش» روانه سینماها شدند تا در کنار فیلمهایی چون «فراری» و «بدون تاریخ بدون امضا» در سینماهای کشور به نمایش درآیند.
البته در این میان استقبال از برخی فیلمها نسبت به سایر آثار نمایش داده شده در سینماها بیشتر بود که در این میان دو فیلم سینمایی «به وقت شام» ساخته ابراهیم حاتمیکیا و «لاتاری» ساخته محمدحسین مهدویان دو اثر مهم اکران نوروزی بودند که علاوه بر استقبال بالا از سوی مخاطبان عام، از سوی منتقدان سینما و چهرههای نام آشنای غیرسینمایی نیز مورد توجه و نقد و بررسی قرار گرفتند. به شکلی که در طول ایام اکران این دو اثر در روزهای عید، هر روز اخباری در ارتباط با اظهارنظر یکی از چهرههای سرشناس درباره این دو فیلم و یا یادداشتی از سوی یکی از منتقدان سرشناس در ارتباط با آنها منتشر میشد که این خود گواهی بر میزان اهمیت بالای این دو اثر چه به لحاظ فرم و چه از حیث محتوا بود.
هر چند که فیلمهایی همچون «مصادره» و «لونه زنبور» هم با استقبال قابل قبولی در این ایام روبرو شدند ولی نکته جالب توجه این بود که امسال برخلاف سالهای قبل دو اثر که هر دو مضمونی غیرکمدی داشتند و حتی از نگاه بسیاری، از سبد مخاطبان مشترکی هم برخوردار بودند، برخلاف روال مرسوم در سالهای قبلی سینمای ایران توانستند، به میزان فروش بالایی دست پیدا کنند.
حمید هیراد از سرقت ادبی تا عذرخواهی از اهالی شعر
ماجرای اتهام سرقت ادبی به حمید هیراد هم از آن دسته موضوعاتی بود که این هفته مورد توجه بسیاری از رسانههای کشور قرار گرفت. ماجرا از آنجا آغاز شد که مدتی پیش علیرضا بدیع شاعر و ترانهسرای کشورمان با انتشار ویدئویی این خواننده را متهم به سرقت ادبی کرد و گفت: «ما شما را رصد می کنیم و می دانیم شعر های مولانا و فلان شاعر خانم خراسان را با هم تلفیق می کنی و می گویی شعر خودم است. ما از کودکی با این اشعار و این شعرا بزرگ شده ایم و نمی توانید ما را گول بزنی.»
این موضوع در شرایطی مطرح شد که حمید هیراد قبل از این اتفاق در برنامه ی دورهمی گفته بود که تمام اشعار را خودش سروده است و طرح چنین ادعایی باعث تعجب بیشتر رسانهها شد. اما پیگیری این ادعا توسط ترانهسرایان دیگر که در نهایت منجر به صدور بیانیهای از سوی این جمع درباره «تضییع حقوق مولفین و حواشی ایجاد شده توسط حمید هیراد» شد.
پس از آن بود که حمید هیراد با انتشار بیانیهای نسبت به این اتفاق واکنش نشان داد و به شکلی غیررسمی اشتباه خود را پذیرفت و بابت آن عذرخواهی کرد. محمدعلی بهمنی رئیس شورای شعر دفتر موسیقی ارشاد نیز به تازگی در گفتگویی در ارتباط با سرنوشت این موضوع اظهار کرد: حمید هیراد در حال پرداخت حق و حقوق شاعران است؛ دو شاعر دیگر مانده تا رضایتشان جلب شود که او از آنها خواهش کرده که با قبول هزینههای سفر و اقامتشان در تهران تا رضایت آنها نیز جلب شود.
ماجرای قالیباف و ساخت یکی از مهمترین سریالهای پلیسی تلویزیون
این هفته تلویزیون چند بار دیگر هم به واسطه موضوعات مختلف زیر ذره بین رسانهها قرار گرفت؛ از اعتراض بازیگر نقش ارسطو به حذف برخی از صحنههای سری پنجم «پایتخت» تا ماجرای انتشار تصویری از صفحه مانیتور یکی از برنامههای شبکه ورزش که در آن نشان فیلترشکن سایفون وجود داشت و کاربران زیادی در ارتباط با اینکه خود اهالی تلویزیون نیز از فیلترشکن استفاده میکنند، مطالبی را به شوخی و طنز منتشر کردند.
اما شاید یکی از مهمترین این اتفاقات را باید مربوط به اظهارنظر مهدی فخیمزاده در صفحه شخصیاش در ارتباط با اینکه چرا دیگری به سراغ ساخت سریالهایی پلیسی همچون «خواب و بیدار» نمیرود، دانست. فخیمزاده در پستی نسبتا مفصل در تشریح این موضوع نوشت: « این خواب و بیدار شده بلای جون من! تو هر جایی پا میذارم، حالا چه مجازی چه واقعی خیلیها به هم طعنه میزنن و با اعتراض میگن: فلانی چرا یه سریال پلیسی مثه خواب و بیدار نمیسازی؟ تنبل شدی آ!!!
بابا، به جون مادرم، من نه تنبل شدم نه بریدم. آماده آمادهام. هم از نظر جسمی، هم از نظر ذهنی؛ ولی فیلمسازی تنها به آمادگی تو بستگی نداره. چندین عامل باید دست بدست هم بدن تا اون فیلم یا سریال به بهترین وجه ساخته بشه. مهمترین عامل پیدا شدن تهیهکنندهایه که مسئولیت سرمایهگذاری و آمادهسازی امکانات تولید را بهعهده بگیره. خواب و بیدار رو من ساختم؛ ولی حقیقت آن است که آقای قالیباف که اون موقع فرمانده نیروی انتظامی بود شرایط تولید آن سریال را فراهم کرد. (خوشبختانه الآن دیگر ایشان مسئولیتی ندارد و سخن بنده حمل بر نوشابه باز کردن برای ایشان نمیشه. کاری هم به گرایش سیاسی آقای قالیباف ندارم که ممکنه توافقی با بنده داشته باشد یا نداشته باشد). قالیباف از من خواست که یک سریال پلیسی بسازم و در تمام طول نوشتن فیلمنامه و ساخت فیلم هیچ کس دخالتی نکرد.
ولی در حال حاضر اجازه ساختن فیلمها و سریالهای پلیسی در اختیار مرکزیه بهنام «ناجی هنر» که سازمانی وابسته به نیروی انتظامیه و در تمام مراحل تولید از نوشتن فیلمنامه تا ساخت و مونتاژ و آمادهسازی نظارت میکنند و نگاهشان به فیلم پلیسی با نگاه بنده کاملاً مغایره. دوستان ناجی هنر به سریال پلیسی نگاه تبلیغاتی دارند و تصورشان از فیلم پلیسی اینه که به تبلیغ نیروی انتظامی و مناسک و مراسم و آییننامهها و مصوبات و سجایای اخلاقی پرسنل نیروی انتظامی بپردازد و بنده چنین عقیدهای ندارم و چنین کاری از من ساخته نیست. در نتیجه مسلماً همکاری بنده و این دوستان مستقر، نهتنها غیرممکن است؛ بلکه درصورت تحقق احتمالاً به ضدخودش تبدیل میشود، یعنی نه منظور دوستان ناجی هنر رو برآورده میکنه و نه سریالی میشه که مخاطبین راضی باشند. آخرین همکاری ما سریال «فوقسرّی» بود که هم اونا ناراضی بودن و هم برای من تجربه دردناکی بود، به همین دلیل حالا دیگه نه آنها از من دعوتی میکنند و نه من تمایلی به پذیرش چنین دعوتی دارم، پس بهتره همه صبور باشیم و صبر کنیم تا شاید روزی در آینده دور یا نزدیک فرجی حاصل بشه، ان شاء الله.»