هفتمین اسوهء صبر، تقوا و بردباری
امام موسی کاظم علیه السلام امامی که همواره خشم خود را در برابر دوست و دشمن فرو می خورد ولی حقگویی را کنار نمی گذاشت و در برابر حکومت جبار عباسی سکوت نمی کرد.
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری صدا وسیما ؛ امروز بیست و پنجم رجب شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام است. مزارایشان و امام جواد علیهما السلام درکاظمین عراق و بارگاهشان محلی برای زیارت عاشقان و شیفتگان امامت و ولایت است.
به مناسبت شهادت ایشان،کاربران فضای مجازی با انتشار سخنان و سیره ایشان این روز را تسلیت گفته اند.
امام هفتم شیعیان حضرت امام موسی بن جعفر (ع) در بیستم ماه ذیحجه در ابواء منطقه ای میان مکه و مدینه به دنیا آمدند. پدر بزرگوارشان حضرت امام جعفر صادق (ع) و مادر گرامی شان حمیده است. نام مبارکشان موسی و القاب و کنیه های متعددی برایشان نقل شده است، مشهورترین لقبشان برای این که خشمشان را فرو می خوردند و کظم غیض می کردند و بر آلام و مشقات فراوانی که در طول حیاتشان رخ می داد، صبر می کردند، کاظم و صابر و معروفترین کنیه شان ابوالحسن است.دوران 35 ساله امامت آن بزرگوار همزمان بود با اوج قدرت حکومت عباسیان و ایشان با چهار تن از حاکمان مستبد عباسی به نامهای منصور دوانیقی، مهدی عباسی، هادی عباسی و هارون الرشید هم عصر بودند که به فراخور شرایط زمانیِ حساسِ هر کدام، وظیفه سنگین امامت و هدایت امّت را به بهترین شکل ممکن به انجام رساندند که مختصری از آن ذکر می شود.
الف) تبلیغ دین الهی و گسترش فرهنگ اسلام، تبیین و تشریح معارف و احکام الهی در قالب احادیث بلند و کوتاه و پاسخ به پرسش های شفاهی و کتبی و. . . .
ب) پرورش انسانهای مستعد و تربیت شاگردان والامقام و شاخص در میدان علم و عمل و حفظ و حراست آنان.
ج) مبارزه بیامان با حاکمان جور و ستم و غاصبان خلافت و شکستن صولت شیطانی آنان در میدانهای مختلف و تشریح مبانی حق.
د) تربیت یاران مدیر و مدبّر و خودساخته و نفوذ دادن آنان در مراکز حساس حکومتی، تا مرز وزارت و استانداری، به منظور خنثی سازی نقشههای مخرب و دین سوز دشمنان، کمک به مظلومان و محرومان و دفاع از حریم شیعیان.
ه) ساماندهی شیعیان با شیوههای مختلف تربیتی، عملی، مناظرههای سیاسی و. . .
ویژگی ها و سجایای امام موسی کاظم (ع)
موسی بن جعفر (ع) به جرم حقگویی، ایمان، تقوا و علاقه مردم زندانی شدند. آن حضرت را به جرم فضیلت و اینکه از هارون الرشید در همه صفات و سجایا و فضایل معنوی برتر بود به زندان انداختند. شیخ مفید درباره آن حضرت میگوید: " او عابدترین، فقیهترین، بخشندهترین و بزرگ منشترین مردم زمان خود بود، زیاد تضرع و ابتهال به درگاه خداوند متعال داشت. این جمله را زیاد تکرار میکرد: " اللهم انی أسألک الراحة عند الموت و العفو عند الحساب " (خداوندا در آن زمان که مرگ به سراغم آید راحت و در آن هنگام که در برابر حساب اعمال حاضرم کنی عفو را به من ارزانی دار.)
امام (ع) بسیار به سراغ فقرا میرفتند. شبها در ظرفی آرد و خرما میریختند و به فقرای مدینه میرساندند، در حالی که آنها نمیدانستند از ناحیه چه کسی است. هیچ کس مثل ایشان حافظ قرآن نبودند، با آواز خوش و حزین قرآن میخواندند، طوری که شنوندگان از شنیدنش به گریه می افتادند. مردم مدینه به حضرت لقب " زین المجتهدین " داده بودند و آن روز که از رفتن امام به عراق آگاه شدند، شور و ولوله و غوغایی عجیب بر پا کردند. آن روزها فقرای مدینه دانستند چه کسی شبها و روزها برای دلجویی به خانه آنها میآمده است.
ایشان در 25 رجب سال 183 هجری قمری در سن 55 سالگی، به وسیله زهری که در زندان" سندی بن شاهک" به دستور هارون الرشید به آن حضرت خورانیده شد به شهادت رسیدند و در مکانی به نام مقابر قریش در بغداد (در سرزمین عراق) که هم اکنون به «کاظمین» معروف است دفن شدند.
در حدیثی می فرمایند :«أَلْمُؤْمِنُ مِثْلُ کَفَّتَىِ الْمیزانِ کُلَّما زیدَ فى إِیمانِهِ زیدَ فى بَلائِهِ»:
مؤمن همانند دو کفّه ترازوست، هر گاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش افزوده گردد.
در این باره در کانال استاد سید محمّدمهدی میرباقری،علت بلاهای بسیاری که این امام تحمل کردند از زبان آیت الله میرباقری چنین توصیف شده است :
«حضرت امام کاظم(ع) در حدیثی دیگر فرمودند: شیعیان ما یک غفلتهایی و گناههایی کردند؛ برای اینکه این غفلت از آنها برداشته شود خدای متعال من را مخیر کردند که: یا شیعیان باید عذاب بشوند یا من تحمل کنم. و من بار بلا را به دوش کشیدم. (إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ غَضِبَ عَلَى الشِّیعَةِ فَخَیَّرَنِی نَفْسِی أَوْ هُمْ فَوَقَیْتُهُمْ وَ اللَّهِ بِنَفْسِی»)
وجود مقدس موسیبنجعفر(ع) بلای سنگینی را تحمل کردند؛ حداقل چهارده سال از عمر شریفشان در زندان سپری شد؛ آن هم زندانهای سختی که زندانهای نمور و نمناک زیرزمینی و حفرههای زیرزمینی بوده، بهطوریکه شب و روز در آنجا تشخیص داده نمیشد.» ۹۳/۳/۳