وقتی تهرانی ها در یک اتحاد بی نظیر ؛ با انتخاب همه نامزدهای لیست اصلاح طلبان برای شورای شهر مخالفت خود با حضور سیاست های اصولگرایان را فریاد زدند برخلاف تصورات، اصولگراها نه تنها به توجیه عملکردهای خود برنیامدند بلکه در حربه ای ماهرانه سکوت را در دستور کار خود قرار دادند.

در آن برهه از اینکه اصولگراها برخلاف همیشه به جای حمله به حزب رقیب، هیچ حرفی نزدند و خاموش ماندند برای همه ،حتی برخی از سیاستمداران تعجب برانگیز شد، چرا که تاریخ نشان می داد اصولگرایان باخت در هر میدانی را برنتابیده و همیشه با انتقادهای تند و تخریبگرایانه در زوایای مختلف به تخریب حرفه ای ، شخصیتی و... رقبا دست می زنند.

پشت پرده این فضای عجیب خیلی زود رو شد که شاید اگر مردان سیاست اصلاح طلب، تکنیک جنگ را همانند فرماندهان شورای شهر قدیم می دانستند درک می کردند که سکوت در آن مقطع زمانی بهترین انتخاب برای حمله ای ویرانگر در آینده بود . در جنگ نباید فقط حمله کرد و زمان هایی هست که باید سنگر گرفت و حتی یک گلوله شلیک نکرد تا نفسی تازه کرد و با آمادگی برای حمله جدید و کارسازتر اقدام کرد تا دراین تکنیک ؛زمانی که حریف سرخوش برد است، تو نقشه کشیده و زمانیکه حریف تصورش را هم نمی کند حمله را آغاز می کنی و اما گویا الان زمان شکستن سکوت و آغاز حمله اصولگرایان به اصلاح طلبان فرا رسیده است و تغییر شهردار تهران را می توان نمونه ای از این تکنیک جنگی سیاستمدارانه است و با یک جشن سازمان یافته؛ حرکات موزون چند دختر بچه را به موج رسانه ای بزرگ تبدیل کرده و همین بهانه ای شود تا همه پرونده های هست و نیست یک فرد رونمایی شده و مسیر به شکلی پیش رود که چاره ای جز استعفا وجود نماند و درواقع استعفا برای شهردار تهران دیکته شود و البته این پایان حمله های پس از سکوت نیست چرا که هنوز سرپرست شهرداری تهران پایش به بهشت نرسیده مورد هجوم تخریب های حزب رقیب قرار می گیرد و اما انگار فرقی هم نمی کند چه کسی بر کرسی سرپرست قرار می گرفت ،رقیب می دانست چگونه تخریب کند ؛ حال حتی با اخبار نادرست! وعجیب اینکه اصلاح طلبان شورای شهر که انگاربه غافلگیر شدن عادت کرده اند هیچ تاکتیکی برای مقابله ندارند تنها کرنش کرده و تسلیم شدن را مرتب تمرین می کنند!

در سوی دیگر این هیاهوهای یکطرفه سکوت های عجیب تر در برابر پرونده های باز اصولگراهانی است که بر مستند شهرداری تهران و شورای شهر قدیم تکیه زده بودند و مشخص نیست آقای قالیباف و دارو دسته اش چه زمانی باید بخاطر پرونده های مالی شان پاسخگو باشند و چه مرجع عدالتخواهی باید به این پرونده ها رسیدگی کند؟ و چرا تمام برگ های برنده اعضای شورای شهر فعلی در روزهای انتخابات شورای شهر الان کنار گذاشته شده است!

شاید ترس و نگرانی مهر سکوت را بر لبان اصلاح طلبان شورای شهر زده است چرا که دیدند شهردار از فساد های شهرداری در زمان قالیباف گفت و به چه سرنوشت دچار شد و خود دیگر دست به چنین ریسکی نمی زنند که اگر این فرضیه درست باشد منتخبین شورای شهر تهران باید از شجاعت شهروندانی که به آنها اعتماد کرده و لیست اصلاح طلبان را در صندوق رای انداخته اند شرمسار باشند چرا که امانتداران خوبی نبوده اند.

واما اکنون نیز شاهد سکوت اصولگرایان هستیم البته سکوتی متفاوت با سکوت روزهای نخست تحویل شورای شهر و شهرداری به اصلاح طلبان .

اصولگرایان و اصلاح طالبان با دو هدف مختلف مسیر را ادامه می دهند ،یکی پیش زمینه حمله ویرانگر و برانداز و دیگری برای ماندن در فضایی مسالمت آمیز !

ای کاش منتخبین درس اقتدار را از ملت می آموختند و با تکیه بر آرای همین ملت؛ قدرتمندانه در برابر هرگونه فشار ایستادگی می کردند.

حال با فرا رسیدن به زمان انتخاب شهردار جدید، شاید وقت آن رسیده است تمام قدرت خود را نشان دهید ،آگاهانه انتخاب کنید؛ محکم حمایت کنید و بی تردید در بحث شفاف سازی و مبارزه با فساد حرکت کنید .