تحلیلی بر It’s a Wonderful Life این یک زندگی شگفت انگیز است ساختهی فرانک کاپرا، نمایش معجزه ی کریسمس
فیلم سینمایی It's a Wonderful Life ، این یک زندگی شگفت انگیز است یا در برخی ترجمه ها چه زندگی شگفت انگیزی! ساخته ی فرانک کاپرا است که در سال 1946 اکران شده است. در این فیلم کلاسیک جیمز استورات و دونا رید به ایفای نقش پرداخته اند. این فیلم بر اساس یک داستان کوتاه نوشته ی فیلیپ ون دورن استرن ساخته شده است و نوشتن همین داستان کوتاه 4000 کلمه ای...
فیلم سینمایی It’s a Wonderful Life ، این یک زندگی شگفت انگیز است یا در برخی ترجمه ها چه زندگی شگفت انگیزی! ساخته ی فرانک کاپرا است که در سال ۱۹۴۶ اکران شده است. در این فیلم کلاسیک جیمز استورات و دونا رید به ایفای نقش پرداخته اند. این فیلم بر اساس یک داستان کوتاه نوشته ی فیلیپ ون دورن استرن ساخته شده است و نوشتن همین داستان کوتاه ۴۰۰۰ کلمه ای برای نویسنده اش ۴ سال زمان برده است.
نویسنده ی داستان کوتاهی که این فیلم براساس آن ساخته شده است داستانش را در دویست نسخه چاپ کرد و به عنوان کارت کریسمس منتشر کرد و از قضا یکی از نسخه ها به دست یک تهیه کننده سینما افتاد و همین جرقه ی ساخت این فیلم را زد.
داستان فیلم It’s a Wonderful Life درباره ی جرج بیلی است. پسری بلند پرواز که همیشه آرزوهای بزرگی در سر می پرورانده است اما به خاطر مهربانی و نوع دوستی و این حس که دیگران به او احتیاج دارند از همه ی آن آرزوهای بزرگ دست کشیده است. جرج تمام زندگی و آرزوهایش را وقف دیگران کرده است و حالا همین برایش دردسر ساز شده است. او که در آستانه ی ورشکستگی و ناامیدی از همه جا قرار دارد تصمیم به خودکشی می گیرد. کلارنس، فرشته ای بدون بال، از سوی خدا مامور می شود تا جرج را به زندگی برگرداند و به او نشان بدهد که زندگی چقدر زیبا و شگفت انگیز است.
“همۀ مسافران آن قطار مردند! هری آنجا نبود که به دادشان برسد، زیرا تو آنجا نبودی که هری را نجات بدهی! می بینی جورج، تو واقعاً زندگی شگفت انگیزی داشته ای. نمی بینی چه اشتباهی است اگر دورش بیندازی؟”
این فیلم اولین بار نزدیک به کریسمس در سال ۱۹۴۶ بر پرده ی سینما رفت. گفته می شود که بودجه ی این فیلم ۳٫۷ میلیون دلار بوده است ولی در گیشه تنها ۳٫۳ فروخت. نا امیدی حاصل از جنگ جهانی و روحیه ی شکننده ی مردم باعث شد تا این فیلم آن طور که بعد ها مورد توجه قرار گرفت مورد توجه قرار نگیرد.
فیلم It’s a Wonderful Life به گرفتاری ها و دغدغه هایی پرداخته است که زمان نمی شناسد. همیشه از خودگذشتگی به خاطر دیگران مطرح است و هنوز که هنوز است به خاطر دیگران زندگی کردن می تواند یاس برانگیز باشد و این سوال همیشه وجود دارد که آیا محبت و فداکاری و نوع دوستی بدون پاسخ است یا خیر. این فیلم آرزوها و بلند پروازی های عادی یک انسان نیک را نشان می دهد و گرفتاری های همان انسان را. در “این یک زندگی شگفت انگیز است” نه آرزو های جرج بیلی پیچیده و خاصند و نه مشکلات و دغدغه هایش. آن ها آرزوها و مشکلاتی هستند که برای هر انسانی ممکن است پیش بیاید. چه در سال ۱۹۴۶ و چه در سال ۲۰۱۸. همین امر تازگی این فیلم را حفظ می کند و نمی گذارد تا در گذر زمان سوژه اش غیرقابل استفاده و غیرقابل فهم شود.
راجرت ابرت در یکی از تحلیل هایش برای این فیلم گفته است:
“نکته ی مهم درباره ی چه زندگی محشری است، این است که گذشت زمان را خوب تاب آورده است، مثل کازابلانکا از آن فیلم های جاوادانه است که با گذشت زمان، بهتر هم می شود.”
فیلم It’s a Wonderful Life نامزد ۵ جایزه ی اسکار در بخش های بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین تدوین و بهترین صداگذاری شد ولی حتی در جایزه ی اسکار با اقبال روبرو نشد.
این فیلم رفته رفته توانست جایگاه خودش را پیدا کند و به صد فیلم برتر تاریخ سینما راه پیدا کند. علاوه بر این موسسه ی فیلم آمریکا این فیلم را به عنوان تاثیرگذارترین فیلم تاریخ سینما انتخاب کرده است. “این یک زندگی شگفت انگیز است” لقب امیدبخش ترین فیلم تاریخ را از آن خود کرده است.
“جورج: حدس می زنم قیافه م به فوتبالیست ها نمی آد. اما تو عالی به نظر می رسی. میدونی اگه می شد رودربایسی رو کنار بذارم. می گفتم که به نظرم زیباترین دختر شهری.
مری: خب چرا اینو رک و راس نمیگی؟
جورج: نمیدونم. شاید بگم. حالا چند سالت هست؟
مری: هجده سال
جورج: هجده ؟ عجب. همین پارسال بود که هفده سالت بود.
مری: زیادی جوونم یا زیادی پیر ؟
جورج: اوه نه. سن و سالت مناسبه. البته با این سر و وضع کمی هم مسن تر به نظر می رسی.”
این فیلم که به نوعی معجزه ی کریسمس را نشان می دهد و حال و هوای آن را به خوبی می رساند به یکی از محبوب ترین فیلم های مناسبی تبدیل شده است و هنوز که هنوز است هر سال در لیست سینماها برای کریسمس به طور ویژه روی پرده به نمایش در می آید.
شاید دلیل ماندگاری این فیلم نمایش زیبایی از محبت و نوع دوستی و بخشش در قاب سینما باشد. کاپرا توانسته است با کنار هم گذاشتن خرده داستان هایی از زندگی یک انسان در فصل هایی از زندگی اش مثل کودکی، نوجوانی و بزرگسالی و نمایش مهم ترین اتفاقات زندگی او زیبایی شخصیت او را در کنار ضعف هایش نشان بدهد. فیلم روایت ساده و صادقانه ای دارد و این با مفهومی که در ذهن برای انتقال دارد کاملا همخوانی دارد. زیبایی نهایی فیلم از این رو است که انسان با دیدن جرج بیلی می تواند خودش را به خاطر بیاورد. زمان هایی که تمامی تلاشش را کرده است تا انسان خوبی باشد ولی با شکست مواجه شده است. پایان خوش جرج بیلی به بیننده این نوید را می دهد که زندگی شگفت انگیز تر از آن است که خیال می کنیم و همیشه ممکن است در یک لحظه همه چیز تغییر کند و ناگهان درست شود.
“جورج عزیز، به یاد داشته باش هیچ انسانی تا زمانی که دوستانی داشته باشه ورشکسته نمیشه.”
خنداندن راهی برای تحت سلطه درآوردن روح است و اتفاقات کمدی و طنز این فیلم هم در جایگاه خود باعث می شوند تا این فیلم به قلب بیننده نفوذ کند و بتواند به آن تاثیری که می خواهد دست پیدا کند.
“آقای بیلی: بابا ولشون کنین. منم دلم میخواست با اون ها اون بالا بودم.
مادر: هری لباس مهمونیش رو پاره می کنه.
آنی: بخاطر همینه که همه بچه ها باید دختر باشن.”
در لیست بهترین قهرمانان تاریخ سینما جرج بیلی در رتبه ی نهم قرار دارد و در مقابل او شخصیت منفی داستان یعنی آقای پاتر در رتبه ی ششم بهترین شخصیت منفی تاریخ سینما قرار دارد.
روابط در این فیلم خیلی ساده شکل می گیرند. انسان های بد خیلی ساده بدند و انسان های خوب خیلی ساده خوب. فیلم به هیچ وجه خودش را درگیر پیچیدگی ها نمی کند و با این وجود همه چیز به نظر جفت و جور می آید.
“جورج: مری چرا با من ازدواج کردی؟
مری: برای اینکه تبدیل به دختر ترشیده نشم.
جورج: می تونستی با سم وین رایت یا هر کس دیگه ای تو این شهر ازدواج کنی.
مری: من با هر کسی نمی خواستم ازدواج کنم. من می خواستم بچه ام شبیه تو باشه.
جورج: تو حتی ماه عسلم نداشتی. بهت قول داده بودم… چی گفتی؟
مری: بچه ام.
جورج: منظورت اینه که… مری بچه دار شدی؟
مری: کمند جورج افتاده تو لونه لک لک.”
با وجود نظرات مثبت بسیار در نقدها نظرات منفی درباره این فیلم وجود دارد.
الین کیل منتقد سینما درباره ی این فیلم گفته است : “اگر چه دلیلی برای جدی گرفتن خود وجود نداشته، ولی کاپرا در اینجا لحنی جدی به فیلم اش داده، یک فیلم بند تنبانی که می خواهد را هنر جا بزند.”
کاپرا برای فیلم It’s a Wonderful Life زحمت بسیار زیادی کشیده بود. دکورهای این فیلم بزرگترین دکورهای تاریخ سینمای آمریکا برای یک فیلم بود. یک خیابان اصلی سیصد متری که دیگر نمی شود نام دکور بر آن گذاشت. ۷۵ خانه و عمارت و مغازه و … همه و همه را در قالب دکور ساخته بودند. با وجود اینکه واکنش ها به این فیلم آن چیزی نبود که خستگی این همه زحمت را به در کند ولی این فیلم، فیلم مورد علاقه ی کارگردانش است.
این فیلم با نمره ی ۸٫۵ در رتبه ی ۲۴مین فیلم برتر imdb قرار دارد.
پاسخی بگذاید لغو پاسخ
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن
نام *
ایمیل *
وبسایت
Current ye@r *
Leave this field empty