به گزارش گروه اجتماعی برنا ؛ باتوجه به افزایش دغدغه‌های افراد در زندگی شهرنشینی و در راستا تکنولوژی‌هایی که فعالیت‌های آدمی را آسان‌تر می‌کند، شیوع بیماری‌های روانی هم بیشتر می‌شود.

اختلالات روانی تنها منوط به بیماری‌های صعب العلاجی که افراد را روانه تیمارستان می‌کنند نیست، بلکه افسردگی‌های خفیف هم جزو این اختلالات قرار می‌گیرد.

در مهرماه سال گذشته – رییس انجمن مددکاران ایران در نشست بررسی لایحه سلامت روان گفته بود: « روند توسعه و شهرنشینی عواقبی با خود به همراه دارد که یکی از آن‌ها رواج اختلالات روانی است. یک چهارم ایرانیان دچار اختلالات روان هستند.»

حال برای بررسی علت بروز این اختلالات روانی با رییس انجمن مددکاران ایران گفت‌وگو کردیم.

سید حسن موسوی چلک – رییس انجمن مددکاران ایران در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری برنا، در خصوص آمارهای منتشر شده اختلالات روانی گفت: «آماری از سمت وزارت بهداشت مبنی بر اینکه برخی معاونان 24 درصد و برخی دیگر 25 درصد اعلام می‌کنند که مردم حداقل یک اختلال روانی دارند، منتشر شده است. این درصد در تهران نسبت به میانگین کل کشور که 25-24 درصد است، بیشتر و حدود 30 درصد است. زمانی‌که نیم نگاهی به این آمارها کنیم باید متوجه تبعات اجتماعی وضعیت کشور باشیم. در یکی از جلسات وزیر بهداشت آمار 6 میلیون نفری افراد افسرده در کشور را هم اعلام کرده بود.»

وی با بیان این مطلب که عوامل مختلفی در بروز این شرایط تأثیر گذار است، به تشریح عوامل مهم بروز اختلالات روانی پرداخت و گفت: «اولین عامل به ضعف سیاست گذاری‌های کلان کشور بر می‌گردد. برای ارتقاء شاخص‌های سلامت اجتماعی و روانی کاری انجام نمی‌شود اما در حوزه سلامت جسم پیشگیری‌های خوبی صورت می‌گیرد.»

موسوی چلک عامل دوم و سوم را اینگونه تشریح کرد: «عموما مردم در حوزه سلامت اجتماعی - روانی دغدغه جدی ندارند و در حوزه سلامت جسمی بیشتر مراقب خود هستند. اگر همین دو مولفه را داشته باشیم به مولفه سوم خواهیم رسید. در سبد خانوار بودجه‌ای برای ارتقاء شاخص سلامت اجتماعی - روانی نیست و در عرصه بودجه‌ریزی به سلامت اجتماعی – روان به اندازه سلامت جسمی بها داده نمی‌شود.»

رییس انجمن مددکاران ایران در تشریح عامل چهارم گفت: «عامل دیگر به مطالبه‌گری و نظارت بر عملکرد دستگاه‌ها ارتباط دارد. در حوزه سلامت جسم، دستگاه‌های دولتی و رسانه‌ها حساس‌تر برخورد می‌کنند اما در حوزه سلامت اجتماعی - روانی این حساسیت کاهش می‌یابد و همین موضوع موجب می‌شود که در عرصه‌های عمومی ونظارتی نسبت به حوزه سلامت اجتماعی – روانی غفلت داشته بشیم.»

وی در ادامه اظهار کرد: «عامل پنجم یک‌سری مولفه‌هایی هستند که می‌توانند در این مسیر کمک شایانی داشته باشند مثل آموزش‌های فردی، رفتارهای بین فردی، آموزش‌های مهارت زندگی، دسترسی به منابع اجتماعی و تأثیر دسترسی به منابع اجتماعی. معمولا در حوزه سلامت اجتماعی - روانی مردم منابع را نمی‌شناسند یا برای رفتن به سمت بهره گیری از ظرفیت متخصصان رشته‌های یاورانه از جمله روانشناسان، مددکاران اجتماعی مقاومت می‌کنند. علت این امر برچسب‌های غلطی است که با مراجعه به این مراکز به مردم چسبانده می‌شود. این برچسب‌ها موجب می‌شود که حتی اگر منابع هم وجود داشته باشد مردم با تمایل به سمت این منایع نروند. فراموش نکنیم برچسب بیمار روانی، برچسبی است که مقاومت برای استفاده از این ظرفیت را افزایش می‌دهد گرچه هرکس که اختلالات روانی داشته باشد بیمار روانی نیست.»

موسوی چلک عامل ششم را مربوط به رشته‌های یاورانه دانست و گفت: «این رشته‌ها نتوانسته‌اند اهمیت حوزه‌های روانشناسی، مشاوره و مددکاری را در پیشیگیری از بروز آسیب‌ها، اختلالات و ارتقاء سلامت اجتماعی – روانی در جامعه نشان دهند؛ این ضعفی است که در این نوع از رشته‌ها مخصوصا روانشناسی وجود دارد.»

وی عامل هفتم را سبک زندگی افراد دانست و بیان کرد: «امروزه سبک زندگی افراد فردگرا شده است. با توجه به کاهش فاصله‌ها، شلوغ شدن اطراف آدم‌ها و افزایش جمعیت، افراد بشدت احساس تنهایی می‌کنند. احساس شادی و نشاط در زندگی مردم به مراتب کمتر شده و سرمایه اجتماعی نیز کاهش یافته است که پیامدهای آن موجب مشارکت اجتماعی کمتر و مسئولیت پذیری کمتر می‌شود. با این اوصاف افراد پشتوانه را در زندگی‌شان کمتر احساس می‌کنند و این احساس تنهایی می‌تواند زمینه ساز بروز اختلال روانی در افراد باشد.»

رییس انجمن مددکاران ایران در پایان به تشریح عامل هشتم پرداخت و گفت: «خدماتی که در جامعه ارائه می‌شود فراگیری، تابعیت، کیفیت و پایداری لازم را ندارند و بنابراین خدمات بسیار اثربخش نیستند. در چنین شرایطی گرایش به بیماری‌های روانی دور از ذهن نیست. فشارهای اقتصادی، استرس‌هایی که افراد متحمل می‌شوند و نگرانی نسبت به آینده می‌تواند زمینه ابتلا به بیماری‌های روانی را در جامعه افزایش دهد.»