2ساعت و نیم پشت درهای بسته با ظریف و شمخانی
گفتهها و ناگفتههای جلسه غیرعلنی امروز مجلس درباره آینده «برجام» و لوایح بحثبرانگیز دولت، نکتههای مهمی را به دست مخاطبان میدهد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از مهر، در حالی مجلسیها امروز بیش از دو ساعت و نیم در جلسه غیرعلنی به گفت و شنود با محمدجواد ظریف و علی شمخانی درباره آینده «برجام» نشستند که حالا ۱۰ روز از خروج دولت آمریکا از توافق هستهای ایران و ۱+۵ و به نوعی، نقض کامل آن میگذرد، هرچند حسن روحانی که برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) دستپخت دولت اوست، ترجیح میدهد نقض برجام را در حد «خروج یک موجود مزاحم» تنزل بدهد و بعد از کدخدا، بر روی دوستان اروپایی کدخدا تمرکز کند؛ غافل از آن که تا همین سالهای نه چندان دور که به تازگی سودای پاستور در سرش پیدا شده بود، معتقد بود که «آمریکاییها کدخدای ده هستند و با کدخدا بستن راحتتر است»!
اما گذشته از اینها، اینکه امروز در پشت درهای بسته هرم سبز بهارستان چه گذشت و نمایندگان مردم چه گفتند و چه شنیدند، خالی از لطف نیست.
جلسه غیرعلنی امروز مجلس شورای اسلامی چهار میهمان ویژه داشت؛ محمدجواد ظریف مرد شماره یک مذاکرات برجامی به همراه سیدعباس عراقچی معاون سیاسی وی، علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسعود کرباسیان وزیر امور اقتصادی و دارایی. از ساعت ۹ و ۱۰ دقیقه که نشست غیرعلنی آغاز شد، خبرنگاران پارلمانی به رسم معمول که تلاش میکنند تا قبل از اتمام جلسه و علنی شدن آن خبری از لابلای جلسه غیرعلنی دربیاورند، در راهروهای منتهی به صحن و لابی مجلس دنبال نمایندگانی میگشتند که ولو برای چند دقیقه از صحن خارج شده باشند و بتوانند خبری از پیدا و پنهان این جلسه بگیرند، اما انگار این بار قضیه کمی فرق میکرد.
گویا آنقدر مباحث سنگین و حساس بوده که نه نمایندهای از صحن خارج میشد، نه تلفنهای همراه آنها آنتن میداد و نه جلسه خیال تمام شدن داشت، تا جایی که نشست غیرعلنی پس از دو ساعت و نیم و در حدود ساعت ۱۱ و ۴۵ دقیقه با صدای زنگ صحن، علنی شد. هرچند علی لاریجانی رئیس مجلس که معمولا با پایان هر نشست غیرعلنی و هنگام علنی شدن جلسه، اشارهای به محتوای جلسه غیرعلنی میکند، ترجیح داد مطلقا چیزی نگوید و دستور قرائت «دستور جلسه» را بدهد!
اما «میهمانان غیرعلنی» مجلس به مستاجران مجلس چه گفته بودند؟
از شرح حال «بیمار در ICU» تا تناقضهای خطرناک دولتی
یکی از نمایندگانی که از چند و چون جلسه غیرعلنی سخن گفت، محمدرضا رضایی کوچی نماینده جهرم و رئیس کمیسیون عمران بود که انگار حرفهایش تازگی بیشتری نسبت به بقیه داشت.
رضایی کوچی از سخن تلخ و صریح دکتر ظریف پرده برداشت که گفته است «برجام بیماری در حال مرگ است که در آیسییو و شرایط بسیار سختی قرار دارد».
این نماینده این نکته را هم از قول وزیر امور خارجه گفت که «آقای ظریف اعلام کرد که ما با اروپاییها وارد مذاکره شدهایم و اروپاییها تعهد دادهاند که منافع ایران را تضمین کنند، اما مشخص نیست که اروپاییها چقدر بتوانند در برابر تحریمهای آمریکا مقاومت کنند، زیرا سهامداران شرکتهای اروپایی، آمریکاییها هستند».
به گفته رضایی کوچی «آقای ظریف همچنین این نکته را مطرح کرد که مشخص نیست شرکتهای اروپایی چه مقدار از سران کشورهایشان تبعیت کنند».
اما این همه ماجرای نشست غیرعلنی مجلس نبود. تکاندهندهتر از اظهارات صریح وزیر امور خارجه در خصوص حال و روز این روزهای توافقی که اینقدر بر سر آن موجسواری شده بود، اظهارات متناقض معاون سیاسی وی و علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی درباره دو لایحه دیگری بود که آنها هم کمتر از برجام نگرانکننده نیست و به اذعان بسیاری از نمایندگان، در صورت خوشخیالی و نواختن منتقدان، این ماجرا هم دیر یا زود موی دماغ نظام خواهد شد.
علاوه بر سرنوشت برجام و آینده آن، بررسی وضعیت دو لایحه بحثبرانگیز «اصلاح قانون مبارزه با پولشویی» و «الحاق به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم» موضوع دیگر نشست غیرعلنی امروز مجلس بود. دو لایحهای که برخی نمایندگان مجلس با درس گرفتن از تجربه برجام، آنها را خطرناک و هموار کننده مسیر اجرای «الزامات گروه ویژه اقدام مالی (FATF)» میدانند. دسترسی به تراکنشهای مالی جمهوری اسلامی و مراودات سیاسی آن با محور مقاومت و چوب گذاشتن لای چرخ فعالیتهای بینالمللی ایران با ابزار تحریم، معنای دقیقتر و واضحتر این نگرانی است، اما تناقض عراقچی و شمخانی بر سر این موضوع حساس چه بود؟
بهروز نعمتی سخنگوی هیات رئیسه مجلس در جمع خبرنگاران در خصوص این لوایح بحثبرانگیز گفت: «بحثی که در این رابطه وجود دارد، این است که آیا تصویب این لوایح به معنای الحاق به FATF است یا خیر که آقای شمخانی به طور رسمی اعلام کرد که اصلاً بحث FATF مطرح نیست و این دو موضوعی که امروز در مجلس مطرح است، مربوط به مسائل داخلی است».
اما احمد علیرضابیگی نماینده مردم تبریز و عضو کمیسیون شوراها روی دیگری از سکه جلسه غیرعلنی را نشان داد و گفت: «آقای عراقچی معتقد بود که FATF و پذیرش آن، لازمه مذاکره با اروپا خواهد بود، در حالی که آقای شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی معتقد بود اجرای FATF مدنظر جمهوری اسلامی نیست و ایران بنا دارد فقط قوانین داخلی خود را در مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم اصلاح کند».
به گفته علیرضابیگی «آقای عراقچی تاکید کرد که ایران در ازای نشان دادن اراده سیاسی و پشتوانه فنی برای حفظ برجام، حاضر به قبول هیچ تعهد دیگری نشده است و همه مساعدت های اروپاییها به میزان زیادی بستگی به این دارد که ما FATF را بپذیریم»!
حالا مشخص نیست که باید حرف نفر دوم مذاکرات هستهای و رئیس ستاد اجرای برجام را قبول کرد یا سخن صریح دبیر شورای عالی امنیت ملی؟!
هشدارهایی که شنیده نشد، شنیده میشود؟
۱۰ روز پیش بود که رهبر انقلاب پس از آنکه با عبارت «آقای ترامپ، شما غلط میکنی» پاسخ تهدیدات «بزن بهادر»منشانه رئیس جمهور آمریکا را دادند، به تلخی از نادیده گرفتن برخی هشدارها یاد کردند و گفتند: «به مسئولین گفتیم قبل از هرقرارداد از طرف مقابل تضمینهای واقعی بگیرید و به حرف آنها اعتماد نکنید. یکی از این شروط، تضمین کتبی و امضای رئیسجمهور وقت آمریکا مبنی بر برداشته شدن تحریمها بود، البته مسئولان محترم تلاش کردند اما نتوانستند و نتیجهاش این شد که بعد از دو سال و نیم عمل کردن ایران به همه تعهدات، رئیسجمهور آمریکا ضمن خروج از برجام، ملت ایران را تهدید هم میکند!؛ من به این سه کشور هم اعتماد ندارم و میگویم به اینها هم اعتماد نکنید. اگر میخواهید قراردادی ببندید، تضمین واقعی و عملی بگیرید، والا فردا اینها هم همان کار امروز آمریکا را به شیوه دیگری خواهند کرد».
و در آخر درباره سرنوشت برجام پس از صحبت با اروپاییها تاکید کردند که «اگر توانستید تضمین قطعی و قابل اعتماد بگیرید که البته بسیار بعید است، اشکالی ندارد و حرکت را ادامه دهید، و گرنه نمیشود به این شکل حرکت را ادامه داد». و این هشدار را هم دادند که «مسئولان در معرض "آزمون بزرگ" قرار دارند که آیا عزت و اقتدار این ملت را حفظ خواهند کرد یا نه. باید عزت و منافع ملت به معنی واقعی کلمه تأمین شود».
حالا باز مسئولان دولت تدبیر و امید هستند و یک آزمون دیگر برای حفظ منافع ملی در مواجهه با دشمن؛ آزمونی که سخنان متناقض امروز دو مقام ارشد سیاسی و امنیتی در مجلس، آن را نگرانکنندهتر و حساستر میکند، هرچند حالا دیگر نوبت اهالی بهارستان است که یکبار هم که شده، با پرهیز از هیجانهای دولتی و حزبی، جای خود را در پازل «تامین منافع ملی» پیدا کنند.