رمزگشایی از آمارهای فینتک ایران
هفته گذشته بخشی از آمارهایی که این هفته به صورت کامل در ماهنامه عصر تراکنش منتشر میشود، برای اولینبار در شنبه منتشر شد. واقعیت این است که برای انتشار این آمارها مدتی با خودمان کلنجار رفتیم بس که تصور میکردیم وضعیت باید بسیار بهتر از این باشد و نگران بودیم که نکند ما نتوانستهایم جاهایی را ببینیم. همینجا تاکید کنم که از نظر ما قطعا فینتک دایره وسیعتری نسبت به استارتآپها دارد و استارتآپها فقط بخش کوچکی از آن هستند. در دنیای فینتک امروز هرگز نمیتوان نقش کسبوکارهای قدیمیتر را نادیده گرفت و حتما باید به آنها توجه کرد. منتها آن چیزی که باعث میشود ما تمرکزمان را در این بررسی روی استارتآپها بگذاریم، این است که استارتآپها فعلا نوک پیکان نوآوری در فضای مالی هستند. در زمانی که کسبوکارهای بانکی ما همه خلاقیتشان را در بیلبوردهای اتوبانها خالی میکنند و بخشهایی مانند بیمه به کلی با فناوری بیگانه هستند یا جایی مثل بورس نتوانسته اقبال مردم را به دست آورد، استارتآپها این فرصت را دارند که بانکداری به شکل دیگر را هم معرفی کنند. منتها واقعیت این است که استارتآپها در آغاز راه قرار دارند و هنوز مسیر طولانی باقی مانده است. فعلا کسبوکارهای مالی با اقبال چشمگیر مردم مواجه نشدهاند و هنوز کسی ادعای یونیکورنشدن در این بخش از اکوسیستم استارتآپی ندارد. با توجه به قوانین سختگیرانهای که در ایران و جهان در زمینه بانکداری وجود دارد، احتمالا مسیر استارتآپهای فینتک از بقیه سختتر هم باشد. در ادامه برخی از مواردی که در این گزارش بود را بررسی میکنیم و همینجا اعلام میکنم که این گزارشها اولین قدمها برای رسیدن به تصویری بزرگ از فینتک ایران است و مطمئنا پر از اشکال است و امیدواریم با کمک فعالان این فضا به مرور دقیقتر و کاملتر شود.
چالش قانونشاید مهمترین چالشی که این روزها نه فقط استارتآپهای مالی ایران بلکه بانکها و دیگر بخشهای مالی با آن روبهرو باشند، مسائل حقوقی باشد. شما در کدام بخش از کسبوکارها شاهد این حجم از استانداردها و قوانین سختگیرانه هستید که به صورت پیوسته هم تغییر میکند و بهروزرسانی میشود. اخیرا مرکز پژوهشهای مجلس تحقیقی انجام داده و گفته است سیستم بانکداری ایران در تطبیق با استانداردهای گزارشگری مالی، ارزیابی بخش مالی و مبارزه با پولشویی نمره قبولی نمیگیرد. بر مبنای بررسیهای بازوی پژوهشی مجلس اگرچه بسیاری، تحریمها را عامل اصلی به انزوا راندهشدن نظام بانکی میدانند، اما پیادهنشدن برخی استانداردهای بینالمللی در این نظام به دلیل انعکاس تصویری پرریسک از همکاری با بانکهای ایران، حتی با فرض نبود تحریمهایکی از مهمترین موانع روابط بانکی با خارج است. این پژوهش با بررسی پنج دسته استاندارد جهانی، وضعیت نظام بانکی ایران را از لحاظ پیادهسازی استانداردهای «ایزو»، «گزارشگری مالی» و «ارزیابی بخش مالی» و توصیههای «مبارزه با پولشویی» بررسی کرده است.
نکته مهم اینجاست که نه فقط در ایران بلکه در بسیاری از نقاط جهان چالش جدیای به نام مسائل حقوقی بر سر راه کسبوکارهای نوآورانه مالی وجود دارد و در پاسخ به همین نیاز بود که رگتکها در دنیا خلق شدند. در این زمینه هنوز در ابتدای راه هستیم.
اینشورتک و ولثتک دسته جدیدی از کسبوکارهای نوآورانه مالی در فضاهای بیمه و بورس هستند. وجه اشتراک بیمه و بورس در ایران این است که هر دو نتوانستهاند در ایران با عامه مردم ارتباط برقرار کنند و هنوز نیمی از درآمد بیمهها مربوط به بیمههای شخص ثالث است که حاشیه سود پایینی برای آنها دارد و گاهی ضررده هستند. کسبوکار بیمه هنوز در ایران از طرف مردم مورد استقبال قرار نگرفته است. اخیرا با حضور استارتآپها تحرکاتی در این زمینه دیده شده است. همین هفته پیش یکی از مهمترین شرکتهای فناوری بیمه در ایران که ارائهدهنده راهحلهای نرمافزاری بیشتر شرکتهای بیمه ایران است، نشستی با حضور مدیران فناوری بیمه مرکزی و بیمهها برگزار کرده بود که همین موضوع نشان میدهد احتمالا غول خفته در حال بیدارشدن است. اوضاع در بورس هم همینطور است و با اینکه کسبوکارهای تحلیل و مبتنی بر اطلاعات در سالهای اخیر در بورس رشد داشتهاند اما هنوز مردم با بورس بیگانهاند. نکته جالب اینجاست که بیمه هم مانند بورس از جنس سرمایهگذاری است در حالی که مردم ایران بیمه را چیزی از جنس هزینه میدانند. در هر حال در فضای استارتآپهای ایرانی تمرکز بسیار شدیدی بر کسبوکارهای پرداخت وجود داشته که در یکی دو سال اخیر به مرور شاهد رشد کسبوکارهایی در زمینههای بیمه و بورس هم هستیم.
عدم توجه به «بنکینگتک» و تمرکز بیش از حد بر «پیتک»البته به نظر میرسد بخش پرداخت به اشباع رسیده و ما به مرور شاهد رشد کسبوکارها در زمینه بانکداری باشیم. هرچند چالش اولی که گفتم یعنی موانع حقوقی مهمترین سد راه استارتآپها برای فعالیت در زمینههای مرتبط با بانکداری است اما نکته مهم اینجاست که به مرور و با شناخت مردم از ابزارهای نوآورانه فشار از پایین باعث میشود بانکها نتوانند به روال سابق خود ادامه دهند.
همانطور که با اجازهای که دکتر نوربخش برای راهاندازی بانکهای خصوصی در ایران داد، بسیاری از تحولات که مانند آبی پشت سد جمع شده بودند، به یکباره راه خود را پیدا کردند، امروز هم همه چیز پشت سد قوانین مانده است. بانکهای ایران در سالهای گذشته نتوانستهاند به اندازه کافی خلاق باشند و در بنبست گیر کردهاند. قطعا به محض اینکه شرایط برای فعالیت کسبوکارهای متفاوت فراهم شود، سیلی راه میافتد.
این موضوع در سالهای اخیر از بس تکرار شده، به نظر میرسد بیان دوباره و دوباره آن بیمزه شده است. در ایران کسانی که دنبال کار میگردند، میگویند کار نیست و کسانی که به دنبال جذب منابع انسانی هستند، میگویند نیروی مناسب نیست. واقعیت احتمالا این است که هم کار هست و هم منابع انسانی و راه ارتباطی مناسبی برای اتصال این دو به هم وجود ندارد. متاسفانه نهادهای واسطهای مانند دانشگاهها و جاهایی مانند رسانه ملی به کارهای دیگری مشغول هستند و اندک تلاشهایی هم که در این زمینه وجود دارد، مربوط به رسانههایی است که علم کارآفرینی و کسبوکارها را در ایران برداشتهاند و سعی میکنند زمینهای برای ارتباطات فراهم کنند.
متاسفانه دانشگاههای ما هر روز بیشتر از اینکه بتوانند افراد را برای کار و زندگی در جامعه امروز آماده کنند، دور میشوند. مهمترین معضل کسبوکارهای استارتآپی ایران در بخش منابع انسانی و عدم توانایی یادگیری مستمر است. این عدم توانایی یادگیری مستمر همان آفتی است که بانکهای ما را دچار خودش کرده و آنها نتوانستهاند در این مدت خودشان را با تغییر همراه کنند که رگههایی از آن در فضای استارتآپی ما هم دیده میشود. کسبوکارها بحث یادگیری و همراهی با تغییر را باید بیشتر جدی بگیرند.