لیست ضرب المثل های حرف ش به همراه معنی

شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند، شل کن سفت کن در آوردن، شتر و گاو پلنگ، شپش تو جیبش چارقاب میزنه و... بخشی از پرکاربردترین ضرب المثل های فارسی و ایرانی هستند که با حرف ش شروع میشوند. با داستان، طرز استفاده و معنی این ضرب المثل ها همراه ستاره باشید.
فهرست انواع ضرب المثل که با حرف ش آغاز میگردند
شال و کلاه کردنآماده رفتن شدن.
شاه میبخشه شیخعلی خان نمیبخشههنگامی بالادست یا صاحب حق چیزی را ببخشد اما زیر دست خساست کرده و از بخشیدن خودداری کند.
شانه خالی کردناز زیر کاری در رفتن و آن را به عهده نگرفتن.
شاهنامه آخرش خوشهباید منتظر نتیجه شد و آخر کار را دید و به پیروزیهای موقتی امیدوار نبود.
نهایت بیپولی و فقر.
شتر با بارش گم میشودجایی که خیلی شلوغ و درهم برهم باشد.
شتر در خواب بیند پنبه دانه، گهی لُپ لُپ خورد گه دانه دانهحسابهای خوش خیالانه پیش خود کردن، آرزوهای دور و دراز.
شتر دیدی، ندیدیسفارش به راز نگهداری و دیده را نادیده گرفتن.
شتر سواری دولا دولا نمیشوداستفاده از وسیله نامناسب جهت پوشاندن عیب و پنهان داشتن گناه و تقصیر.
شتر و گاو پلنگهر چیز نامعلوم و غیر مشخصی که از آن نتوان سر در آورد. عدم تناسب اجزاء تشکیل دهنده یک چیز. کنایه از زرافه.
شتره شلختهآدم نامنظم، کسی که در انجام کارها یا از لحاظ سر و وضع یا خانه و زندگی، به هم ریخته و شوریده باشد.
شتری است که در خانه همه میخوابدمسئله یا موردی است که برای همه پیش میآید (مثل ازدواج و مرگ).
شریک دزد و رفیق قافلهدورو و منافق، کسی که در ظاهر دوستی کند اما در باطن دشمن یا کمک و همراه دشمن باشد.
شست پات تو چشمت نرهجمله تمسخرآمیز به شخص ناشی و دست و پا چلفتی.
شستم خبردار شدمطلع و با خبر شدن از موضوعی پوشیده و پنهان، پیبردن به رمز و راز، متوجه و ملتفت چیزی شدن.
شکرآب شدنبین دو نفر کدورت و اختلاف بوجود آمدن.
شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کندتشکر از خدا بخاطر نعمتهای فراوانش موجب لطف و بخشش بیشتر اوست و گله و ناسپاسی موجب از دست رفتن نعمتها خواهد شد.
شکمش گوشت نو بالا آوردهکسی که با رونق گرفتن وضع کار و زندگی، خود را بگیرد و ناز و ادا داشته باشد.
شکم گرسنه دین و ایمان ندارد آدم فقیر و گرسنه دیگر به فکر دین و آخرت نیست و برای رفع گرفتاری خود ممکن است دست به هرکاری بزند.
باید در برابر زور و قُلدری محکم ایستاد و نرمی و ملایمت را کنار گذاشت. مقابله با سختیها با ابزار مناسب.
شل کن سفت کن در آوردنهر لحظه تغییر حالت و عقیده دادن.
شلم شوربادرهم برهم و آشفته، چیز یا جای بیسرو سامان.
شمر جلودارش نیستکسی که در عصبانیت یا هنگام قدرت یکه تاز، شرور و نابکار و خود مختار باشد.
شمشیر از رو بستنآماده برای جنگ و جدال.
شمشیر را غلاف کردنترک مجادله و مخاصمه، آشتی کردن.
شمع و گل و پروانه و بلبل همه جمعندکسی که وارد جمعی، به خصوص جمع دوستان شود میگوید.
شنونده باید عاقل باشههر حرفی را که از دیگران شنیده میشود نباید فوراً باور و قبول کرد بلکه باید با عقل و منطق آن ار سنجید.
شنیدن کی بود مانند دیدنتوصیف اشخاص و اشیاء و اماکن دیدنی نمیتواند به اندازه دیدن آنها مفید باشد.
شورش را در آوردناز حد گذراندن هر چیز.
شهر فرنگه، از همه رنگهدر وصف احوال عجیب غریب یا چیزها جورواجور را میگویند.
شیرم را حرامت میکنمهنگامی که مادر از فرزند خود رضایت نداشته باشد یا بخواهد او را از انجام کاری منع و منصرف کند میگوید.
شیرین بیا، شیرین بروکم بیا، کم برو تا شیرین و عزیز باشی.
شیری یا روباه؟به کسی که بعد از انجام امری یا آوردن پیغامی برگشته باشد میگویند یعنی مثل شیر پیروز و کامروا با دست پُر بازگشتهای یا شکست خورده و با دست خالی، مثل روباه؟
درستکاری و با خلوص نیت، ساده و بیکلک.
سایر ضرب المثلهای فارسی و ایرانی به ترتیب حروف الفبا:
الف | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ |
ر | ز | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف |
ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |