رمان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد نوشته‌ی شهرام رحیمیان، مصدقی یا شاهی؟

دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد نام رمانی عاشقانه در دل ماجراهای سیاسی و تاریخی ایران است. این رمان نوشته ی شهرام رحیمیان، نویسنده ی ایرانی مقیم آلمان است. دکتر نون که معاون و مشاور دکتر مصدق است و فردی بسیار مورد اعتماد اوست، پس از کودتا علیه مصدق در اثر فشار شکنجه به او خیانت می کند و علیه او مصاحبه می کند. او مدت کوتاهی پس از این مصاحبه در اثر این خیانت دچار عذاب وجدان می شود و با ترک همه ی آشنایان و خانواده گوشه گیر و‌ دائم الخمر می شود و حتی از همسر خود، ملکتاج، که آن همه عاشقش بوده است فاصله می گیرد. در ادامه با معرفی رمان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد با نت نوشت همراه باشید.

رمان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد نوشته‌ی شهرام رحیمیان

رحیمیان روایت این ماجراها را با دو راوی پیش می گیرد. راوی اول شخص و راوی سوم شخص این دو راوی هستند. که در پاراگراف ها و جملات مختلف این دو راوی عوض می شوند. گاهی حتی دو جمله ی پشت سر هم در یک پاراگراف یک راوی ندارند.

«دکتر نون تا گنار گلخانه رفت. هنوز شهامت دیدن جسد ملکتاج را نداشت. ملکتاج گفت:« آقای مصدق مرد خیلی نازنینی بود، اما فوت کرد تموم شد. تو به خاطر یک سال معاونت آقای مصدق که نمی تونی یه عمر من و خودت را عذاب بدی.»

اما تغییر راوی در بسیاری لحظات اصلاً لزوم و کارکردی ندارد. تغییر راوی می بایست یا به دلیل تغییر زمان، مکان و یا تغییر جایگاه و دید باشد. اما در این رمان جاهایی که راوی تغییر می کند هیچ تغییری در روایت داستانی وجود ندارد. هر دو راوی به یک اندازه به آن موضوع آگاهی دارند و معلوم نیست چرا رحیمیان سعی در تغییر راوی دارد. به طوری که حتی اگر کل رمان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد با روایت یک راوی پیش می رفت حاصل تغییری از لحاظ پیرنگ، درونمایه و حتی روایت با رمان حاضر نداشت.

شخصیت های اصلی و فرعی رمان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد شامل دکتر نون، دکتر مصدق، دکتر امینی، دکتر فاطمی، عمو، پدر دکتر نون و ملکتاج همسر دکتر نون هستند.

دکتر مصدق یکی از نخست وزیران ایرانی که دوران نخست وزیری و سپس کودتا علیه او یکی از پربحث ترین دوران تاریخی ایرانی است. اما در این جا تنها یک نام است و در داستان تنها در قالب شبحی گاه به گاه وارد داستان می شود. و روح او به دکتر نون دائماً خیانتش را یاد آور می شود و خواب و خوراک را از دکتر نون گرفته است و او را به شخصیتی روانپریش و متوهم تبدیل کرده است.

شخصیت های دیگر نیز نقش چندانی در داستان ندارند، حتی شخصیت ملکتاج نیز تنها سوی دیگر این ماجرای عاشقانه و بهانه ای است برای بیان دیالوگ و عقیده های دکتر نون در دل این دیالوگ ها و شکل دادن شخصیت دکتر نون. از این منظر باید گفت که این رمان تنها یک شخصیت دارد که کاملاً شخصیت پردازی شده است و دکتر نون است. و شاید حضور شخصیتی دیگر در تقابل با او که عمل و عکس العمل داشت باعث می شد تا رمان از این انفعال و تک صدایی در بیاید.

با اینکه رمان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد موضوعی سیاسی و تاریخی دارد، و می بایست ترسیم گر دورانی از تاریخ ایران باشد، اما تنها یک داستان عاشقانه است که شخصیت های سیاسی و تاریخی مانند دکتر فاطمی تنها نامی هستند.

روایت رمان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد به شکل جریان سیال ذهن است، گوشه گوشه ی خانه، هر شی، هر عکسی دکتر نون را به یاد لحظه و با خاطره ای از زندگی اش می اندازد، و به این شیوه در طول رمان سرنوشت خود را برای ما روایت می کند و از این حیث بسیار شبیه رمان شازده احتجاب است. شازده احتجاب رمانی نوشته ی هوشنگ گلشیری، نویسنده ی ایرانی است. در شازده احتجاب نیز شازده ای قاجاری با دیدن عکس ها و اشیا به شیوه ی جریان سیال ذهن سرنوشت یک خاندان را روایت می کند.
شهرام رحیمیان، متولد ۱۳۳۸ در تهران است. او از سال ۱۳۵۶ تاکنون در آلمان زندگی می کند.