دیوید لینچ از دو فیلم ناموفقش میگوید
گاهی برای کارگردانهای بهنام هم اتفاق میافتد که در کارنامهشان، کاری داشته باشند که با اقبال روبهرو نشده باشد و حتی مورد انتقاد هم قرار گرفته باشد. در این نوشتار از دیوید لینچ و دو فیلم ناموفق او میگوییم. دو فیلم ناموفق دیوید لینچ دیوید لینچ خوب میداند که مورد هجمه منتقدان و مخاطبان...
گاهی برای کارگردانهای بهنام هم اتفاق میافتد که در کارنامهشان، کاری داشته باشند که با اقبال روبهرو نشده باشد و حتی مورد انتقاد هم قرار گرفته باشد. در این نوشتار از دیوید لینچ و دو فیلم ناموفق او میگوییم.
دو فیلم ناموفق دیوید لینچ
دیوید لینچ خوب میداند که مورد هجمه منتقدان و مخاطبان قرارگرفتن یعنی چه. پشت صحنه فیلم تلماسه به حدی مملو از تنش بود که لینچ تلاش میکرد اسمش را از فیلم حذف کند. این فیلم علمیتخیلی یکی از شکستهای بد باکسآفیس بود و استقبال ضعیف از این فیلم در برابر آن چیزی که لینچ در جشنواره کَن ۱۹۹۲ با فیلم توئین پیکس: با من بر آتش برو تجربه کرد چیزی به حساب نمیآمد.
منتقدان در اولین اکران فیلم توئین پیکس حسابی به آن حمله کردند. حتی طرفداران پروپاقرص لینچ به عشقی که به او داشتند دچار شک و سوءظن شدند. کوئنتین تارانتینو جمله معروفی در واکنش به این فیلم دارد. او میگوید: «دیوید لینچ آنقدر از خودش دور شده که تا چیز تازهای از او به گوشم نرسد، حاضر نیستم فیلم دیگری از او ببینم.»
لینچ در مصاحبه با دِدلاین نگاهی به این دو شکست کاری میاندازد و اقرار میکند که هنوز عاشق با من بر آتش برو است، ولی چندان دل خوشی از تلماسه ندارد؛ بهخصوص که آخرین برشهای فیلم توسط تهیهکننده و بهدور از چشمان او گرفته شده بود.
تلماسه همچنان ناشناخته باقی مانده، ولی با من بر آتش برو طی سالها بین طرفداران لینچ محبوبیت زیادی پیدا کرده است.
لینچ درباره با من بر آتش برو میگوید: «من عاشق این فیلم هستم. در فیلم تلماسه من خیلی زود دست از کار کشیدم و در برشهای آخر حضور نداشتم. پس طبیعیست که از نظر تجاری شکست بخورد. بنابراین، این فیلم ۲بار مرا زمین زد. اما بااینکه با من بر آتش برو در آن زمان مقبولیت زیادی پیدا نکرد، من فیلم را دوست داشتم. پس این فیلم فقط ۱بار من را زمین زد که آن هم برای شکست تجاری و انتقادات بود.»
او ادامه داد: «نظر عموم درباره فیلم با من بر آتش برو در طول زمان تغییر کرد. مردم بازنگری کردند و نظر دیگری نسبت به آن پیدا کردند. وقتی یک اثر هنری خلق میشود، ابتدا احساسی جهانی یا آگاهی جمعی مسیر آن را مشخص میکند. سپس احساس جهانی تغییر میکند و مردم آن را میپذیرند.»
دیوید لینچ واکنش مردم به با من بر آتش برو را با نقاشیهای ونگوگ مقایسه میکند و میگوید: «ونگوگ را در نظر بگیرید. ابتدا حتی یک نقاشی هم نمیتوانست بفروشد، ولی حالا چنان جایگاهی پیدا کرده که هر کسی از پس خرید آن بر نمیآید.»
او درباره ترجیحدادن سالنهای سینما به صفحههای تلویزیون هم صحبت کرد. سریال توئین پیکس او بهلطف استقبال گرم منتقدان اکنون نامزد مسابقات اِمی شده، اما لینچ هنوز به سالنهای سینما وفادار است. بازگشت عشق او به فیلمسازی را جان دوبارهای بخشیده است، اما ازآنجاکه سبک او با شیوه فیلمسازی کنونیاش مغایر است، مشخص نیست که فیلم سینمایی دیگری میسازد یا نه.
لینچ معتقد است که فیلمهای بلند دوران دشواری را سپری میکنند و این غمانگیز است، اما واقعیت دارد. او ادامه میدهد: «من میگویم این روزها تلویزیون محل هنرنماییست. مردم آزادترند و میتوانند داستانی دنبالهدار بسازند. این خیلی زیباست، اما حیف که صفحه نمایش فیلم بزرگ نیست. ناراحتکننده است که نمیتوانیم صدا و تصویر با کیفیت داشته باشیم.»
منبع