به گزارش خبرنگار مهر، مراسم بزرگداشت مرحوم داریوش شایگان عصر دیروز در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در ابتدای این مراسم رجبی معمار، مدیر عامل خانه هنرمندان ایران از شایگان به عنوان متفکری عاشق یاد کرد و گفت: او عاشق ایران بود و شاید همین عشق تفکرش را تعالی بخشید. از نظر او معنویت، حضوری در دنیاست و از عمق وجود انسان نشأت می گیرد. زوال جسم معنویت را از ما نمی گیرد و از این رو شایگان در بین ما حضور دارد و حضورش از هر وقت پررنگ تر است.
اعوانی: کتاب مکتب های فلسفی هند شایگان، بسیار عمیق و دقیق است
غلامرضا اعوانی نیز در این مراسم، شایگان را دارای افق وسیع فکری عنوان کرد و افزود: در سال ۱۳۴۹ که در دانشگاه شهید بهشتی تدریس می کردم از کتاب ادیان و مکتب های فلسفی هند شایگان تا سال ۵۷ استفاده کردم که کتاب بسیار عمیق و دقیقی است و شاید در قرن گذشته به خصوص در ادیان هند کتابی به این ژرفا و عظمت نداشته ایم. در این کتاب از شش مکتب راست کیش و دو مکتب غیر ارتودوکس بحث شده است و بهترین کتابی است که در این خصوص تاکنون نوشته شده است.
اعوانی با اشاره به این که جای حسرت است که از دانشمندان خود استفاده نمی کنیم، ادامه داد: داریوش شایگان کجا درس می داد؟ آیا دانشگاه تهران از او دعوت کرد که درس بدهد؟ واقعاً کتاب او در سطح کتاب های اروپایی و نمونه است و سرآمد کتابهایی است که در هند شناسی نوشته شده است. این کتاب نه تنها از لحاظ مطالعات ادیان بلکه از لحاظ مطالعات فلسفی به خصوص فلسفه شرق بسیار حائز اهمیت است. متأسفانه افول علوم انسانی باعث شده که فرهنگ های دیگر را فراموش کنیم در حالی که عظمت فرهنگ ایرانی در این بوده که فرهنگ های دیگر را تسخیر می کرده است. همچون فرهنگ هند و چین که بسیار از فرهنگ ایرانی تأثیر پذیرفته اند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تأسیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی در پژوهشگاه علوم انسانی و راه اندازی کتابخانه آنجا از سوی شایگان تصریح کرد: این کتابخانه از لحاظ کیفی بهترین کتابهای دنیا را در خود جای داده است که به همت ایشان گردآوری شد. نشر فرزان هم که از سوی او تأسیس شد، از نمونه کارهای فرهنگی وی محسوب می شود. جا دارد از خواهر وی «یگانه شایگان» هم یادی کنیم که جز زنان فرهنگی ایران بود و تخصص وی ارسطو شناسی بود که خیلی در این زمینه کار کرد و کتابخانه نفیسی از خود به یادگار گذاشته است.
دینانی: شایگان دارای اندیشه ای باز و منفتح به روی غیر بود
در ادامه این مراسم غلامحسین ابراهیمی دینانی با اشاره به خصوصیات شایگان اظهار داشت: انسان موجودی اندیشمند در میان تمام موجودات است. اندیشه آدمی به روی غیر خود گشوده است، اما اندیشه، درون خود فروبسته است. انسانها همیشه اندیشمندند ولی بستگی دارد این اندیشه به روی دیگران گشوده باشد یا درون خود فروبسته بماند. مرحوم شایگان دارای اندیشه باز و منفتح بود که به روی غیر باز بود. کتاب مجمع البحرین او خودش مجمع البحرینی بود یعنی دو دریا در آن به هم متصل شده بود. آن دو دریا، دریای فرهنگ شرق و دریای غرب است. انسان، انسان است. در همه جای دنیا این فرهنگ ها هستند که با هم متفاوت هستند و چه فاصله ای دورتر میان دو فرهنگ و یا دو فکر. این فرهنگ ها را نمی توان به هم نزدیک کرد اما می توان در آن سیر کرد. شایگان در دریای فرهنگی ای غوطه خورده بود که تمام وجودش در غرب و تمام وجودش شرقی بود.
این استاد فلسفه در ادامه خاطرنشان کرد: در تعریف انسان از حیوان ناطق نام می برند. شایگان با زبان های مختلفی آشنا بود و زبان فلسفی را به خوبی می دانست. او هند را می شناخت و سالها درباره مکتب های متنوع هندی کار کرده بود.
دینانی با اشاره به اینکه در سالهای طلبگی اش شاگرد علامه طباطبایی بوده و در جلسات ایشان در تهران شرکت می کرده است یادآور شد: اصحاب آن جلسه مرحوم شایگان، هانری کربن، سید حسین نصر، سپهبدی بودند که از اول غروب تا دو نصف شب طول می کشید و کربن به عنوان نماینده غرب در خصوص فلسفه غرب در این جلسات صحبت می کرد. در این جلسات دریای فلسفه غرب با دریای فلسفه اسلامی و شرق به هم وصل می شدند. شایگان هم که از محضر علامه طباطبایی بسیار بهره برده بود، فرهنگ غرب را به خوبی می شناخت و فرهنگ شرقی – اسلامی و ایرانی را به خوبی درک کرده بود و من کمتر کسی را می شناسم که بتواند اینها را کنار هم قرار دهد. او شرقی و غربی زندگی می کرد و با هر دو نوع تفکر آشنایی کامل داشت که جمع آن می شود مجمع البحرین که این دو دریا را به خوبی به هم وصل کرده بود.
دینانی در پایان صحبت های خود با اشاره به شخصیت وارسته و متواضع شایگان اظهار داشت: او آثار خوبی از خود به جای گذاشته و تا آخر عمر در ایران زندگی کرد و در ایران به خاک سپرده شد. با اینکه در پاریس خانه داشت ولی گویی ایران را از همه جا بیشتر دوست داشت. ایرانی زندگی کرد، ایرانی فکر کرد و شدت علاقه اش به ایران بی نظیر بود.
داوری اردکانی: غرب و اسلام و ایران و عرفان در وجود شایگان جمع بود
در ادامه این مراسم رضا داوری اردکانی به ارائه سخنانی در خصوص شخصیت و زندگی داریوش شایگان پرداخت و گفت: او در کودکی به مدرسه فرانسوی زبان رفته بود و زبان فرانسوی را به خوبی می دانست ولی زبانی که بیشتر از همه از شایگان مطرح شده این بود که او زبان شاعران و فیلسوفان فرانسه را می دانست. وقتی می گویند شایگان هم شرقی و هم غربی بود این موضوع را ساده نپندارید، این طور نیست که کسی شرق را بشناسد و بعد غرب را بشناسد و بشود مجمع البحرین بلکه در اینجا به چیز دیگری نیاز است. او شاعر بود منتهی شاعری که نثر می نوشت و شاعری که فلسفه می نوشت. شان فیلسوف و شاعر همین است که به عالم خود و آنچه مظهر آن است خودآگاهی بیابد. شایگان هم درباره هویت مطالب درخشانی گفته است.
داوری در ادامه افزود: شایگان خوش بینی داشت نه از نوع خوش بینی که در زندگی معمولی اتفاق می افتد بلکه از یک نوع خوش بینی تاریخی برخوردار بود، او نه شرقی و نه غربی بود یعنی به حوزه پست مدرن تعلق داشت. پست مدرن دو قسمت دارد یکی پست مدرن خوش بین و یکی پست مدرن بدبین که بیشتر پست مدرن ها خوش بین هستند. این خوش بینی در پست مدرنیسم تحمل غیرقابل تصور می خواهد. شایگان راضی نبود بگوید ما مدرنیم، مسلمانیم یا ایرانی هستیم باید می گفت این وحدت چگونه انجام می پذیرد و الان ما چه هستیم. داریوش شایگان بر این نظر است که فرهنگ ها در کنار هم قرار دارند و نسبت آنها نسبت توالی نیست بلکه نسبت تقارن است و واقعاً عرفان اسلامی همزمان با فیزیک زمان ماست. شایگان با همه کسانی که می گفتند هویت ما ایرانی اسلامی فرنگی است تفاوت ها داشت چون خود جامع همه اینها بود و در وجود او غرب و اسلام و ایران و عرفان می توانست با هم جمع شود و مشکلی هم به وجود نیاورد.
ریاست فرهنگستان علوم با بیان اینکه شایگان به شدت از تجدد و ارزش های تجدد دفاع می کرد، تاکید کرد: تجدد در نظر شایگان چیزی بود که نیاز به تحول و تعدیل داشت. این تعدیل چگونه ممکن است صورت بگیرد از نظر او که به آزمایش جان این را دریافته بود مسلمان بودن، متجدد بودن و ایرانی بودن در کنار هم قرار داشتند و او این را طرح خود می دانست که جهان را به صورتی می دید که فرهنگ ها در کنار هم قرار گرفته اند و اگر بشر آینده ای داشته باشد آینده ای است که بین همه این فرهنگ ها یک تعادل و صلحی برقرار می کند.
در ادامه این مراسم علی اکبر صنعتی با اشاره به دوستی مابین خود و داریوش شایگان که در کمتر از ۱۰ سال پیش اتفاق افتاده بود اشاره کرد و گفت: این رویدادی انکار ناپذیر است که در ۶۵ سالگی بتوانی دوستی صمیمی و همزبانی همواره پذیرا بیابی که با او دیدارها و گفتگوهای دلپذیر و خلاق داشته باشی. هم به دور از فرهنگی توده وار و هم خالی از جزمیت عقیده و ایدئولوژی که با همه تفاوت های اندیشگی بتوانی با او بنشینی و گپ و گفتی معنادار داشته باشی و بدانی که او نه در پی تحمیل عقیده خودش است و نه نیازی به مونولوگی مغلوب کننده و از بالا دارد بلکه فضایی می آفریند که هر دوبتوانند در آن دیالوگی آموزنده و پربار داشته باشند. رابطه دوستانه ای که من با داریوش شایگان داشتم چنین ارزش والایی داشت که فقدانش برایم جبران ناپذیر است.
صنعتی: عرفان شایگان، عرفان زندگی گریز نبود
صنعتی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه شایگان همواره از این صحبت می کرد که چگونه پروست سال ها زندگی خود را وقف نوشتن در جستجوی زمان از دست رفته کرد ادامه داد: پروست آن گاه که جلد هفتم را به پایان رساند به فاصله کمی مرگ به سراغش آمد و آن روز هیچ کدام از ما نمی توانستیم باور کنیم که مرگ پس از انتشار فانوس جدایی زمان به سراغ دوست بی بدیل ما خواهد رفت و گرچه با عرفان رابطه اش دیرینه بود ولی هیچ گاه در مذمت این زندگی از او حرفی نشنیدیم. او هم عاشق این زندگی بود و هم عاشق این سرزمین و با ذهنیت و اندیشه ای سیال بین مدرنیته و عرفان و نه عرفان زندگی گریز بلکه از آن نوع کمیاب عرفانی زندگی می کرد. همین نگاه رو به زندگی بود که من را به سمت کیارستمی و شایگان کشاند.
دهباشی: چند اثر شایگان هنوز منتشر نشده است
در پایان این مراسم علی دهباشی با بیان اینکه وجود شایگان در میان ما یک استثنا بوده و با بیان تفاوت وی با بقیه اندیشمندان معاصر، اظهار کرد: بسیاری در زمان زندگی و بعد از مرگش به او تاختند و او را آماج انواع تهمت ها و حتی تحریف نوشته هایش قرار دادند. بنده به دنبال یادنامه ای که می خواستم برای ایشان منتشر کنم متوجه شدم هر کسی به خاطر ایده خودش خلاف نوشته او را نقل کرده و یا جملاتی به نفع ایده خود حذف کرده است، امیدوارم اولیا وزارت ارشاد صدای ما را بشنوند چرا که از شایگان هنوز چند اثر مهم باقی مانده که منتشر نشده و امیدوارم با سعه صدر بانی چاپ این آثار شوند.
علی دهباشی افزود: یکی از این ها رمان سرزمین سراپا است که تز این رمان گفتگوی دو فرهنگ است که برنده جایزه مهم ناشران فرانسه شده و به هفت زبان دنیا ترجمه شده است. همچنین رمان نگاه شکسته که در برگیرنده نظرات اخیر ایشان است و اگر مطالعه نشود نمی توان نظر او را از کتاب آسیا برابر غرب تاکنون دریافت و این کتاب نیز منتشر نشده است. در حالی که این رمان برای آشنایی با اندیشه شایگان از اهمیت بسیاری برخوردار است. شایگان در زمان حیاتش بسیاری از کتاب های در حوزه اندیشه و فلسفه را مطالعه می کرد و بانی چاپ آنها به زبان فارسی می شد. یک وجهه کوتاه از زندگی شایگان این است که او همواره درد ایران داشت و بس.