بیوگرافی مرضیه ابراهیمی دختر اصفهانی + ازدواج و عکس های قبل از اسید پاشی
بیوگرافی مرضیه ابراهیمی + ازدواج و عکس های او قبل از اسید پاشی مرضیه ابراهیمی، دختری که در جریان کوتاه اسید پاشی های زنجیره ای قربانی شد و یک چشم خودرا از دست داد، اما او هم چنان زیبا و استوار ایستاده و پله های ترقی، پیشرفت و خوشبختی را بهتر از هر کس دیگر طی می کند. مرضیه ابراهیمی یکی از قربانیان اسیدپاشی اصفهان از زندگی این روزهایش...
بیوگرافی مرضیه ابراهیمی + ازدواج و عکس های او قبل از اسید پاشی
مرضیه ابراهیمی، دختری که در جریان کوتاه اسید پاشی های زنجیره ای قربانی شد و یک چشم خودرا از دست داد، اما او هم چنان زیبا و استوار ایستاده و پله های ترقی، پیشرفت و خوشبختی را بهتر از هر کس دیگر طی می کند. مرضیه ابراهیمی یکی از قربانیان اسیدپاشی اصفهان از زندگی این روزهایش می گوید، در روزهایی که نمایشگاه عکس با موضوع زندگی خصوصی و اجتماعی او افتتاح شده است.
ماه مهر 1393 زمانی بود که خبر های تلخی از اصفهان به گوش میرسید و آن هم خبر اسید پاشی توسط موتورسوارانی به روی دختران اصفهان بود . نام یکی از این قربانیان مرضیه ابراهیمی بود که اتفاقا باوجود این اتفاق توانست زندگی عادی خودش را باوجود همه ی سختی ها ادامه داد . در این عدد زندگی افراد معروف درباره حال او احوال مرضیه ابراهیمی بیشتر آشنا میشویم.
مرضیه ابراهیمی
زنی که چادر سیاه پوشیده و دست دختر کوچکش را سفت در دست گرفته بود، رو کرد به مرضیه و به آرامی لحن زنان ساده خانهدار گفت ممنون که اینجا را برگزار کردید. منظور زنی که عصر جمعه گذشته را برای آمدن به خانه هنرمندان انتخاب کرده و پا به گالری تابستان گذاشته بود، از اینجا نمایشگاه عکسی بود که سوژه اش را ایرانیها از سال 1393 شناختند، از 23 مهر آن.
مرضیه ابراهیمی، زنی زیبا که زندگی اش و صورتش ازآن روز، وقتی در خیابان توحید اصفهان بودو لحظه ای شیشه ماشین را پایین کشید تا گرما را دور کند، دو نیمه شده، یکی از قربانیان اسید پاشی زنجیرهای اصفهان است.
تصویر صورت نیمه سوخته مرضیه سال گذشته بود که بیشتر از همیشه دست به دست شد تصویری که وی را در لباس سپید عروسی نشان میداد، با لبخندی به پهنای صورت و امیدی که در چشمهای سبزش پیدا بود.
آن عکس حالا یکی از عکسهایی است که در نمایشگاه سرنوشت تو را بتی رقم زد که دیگران میپرستیدند»، گوشه دیوار گالری تابستان خانه هنرمندان نشسته. نمایشگاه عکسهای مرضیه همین جمعهای که گذشت، افتتاح شد، با حضور او و عکاس مجموعه، نگار مسعودی. مرضیه با صورتی گشاده، لباسهایی خنک و با رنگهای بسیار، دورتادور سالن را گشت، بقیه را بغل کرد و با مردم عکس گرفت.
مردم آمده بودند تا به او بگویند روحیهاش را ستایش می کنند و آفرین بر او. تعدادی از بازیگران و مسئولان هم به افتتاحیه نمایشگاه آمده بودند، چون به قول خودشان این احترامی است که هنر به قربانیان اسیدپاشی گذاشته است.
زندگی مرضیه ابراهیمی
باید از جا بلند شد
مرضیه ابراهیمی زنی است 29 ساله و اصفهانی که قبل از اسیدپاشی سال 1393 و بعد ازآن، یعنی همین روزها ماما بودو هست و اسید با همه ی زوری که داشت، با غلظت 99درصد نتوانست زندگی را از او بگیرد.
وقتی نگار مسعودی خواست از زندگی خصوصی و اجتماعی او عکس بگیرد، مقاومت نکرد، تلخی نکرد؛ استقبال کرد. روز افتتاح نمایشگاهی با موضوع صورت او هم، مرضیه با آغوشی باز به سوالات مردم جواب داد.
«بعد ازآن اتفاقی که برای من افتاد، بعد از اینکه از داغی عملهای جور و واجور درآمدم و حالواوضاعم یکجورهایی یخ کرد، از خودم سوال کردم که خب حالا می خواهی چه کار کنی؟ میخواهی همان گونه قربانی بمانی و همه ی نگاهت کنند یا نه، می خواهی یک زندگی معمولی داشته باشی. انتخابت چیست؟ مدام درگیر این بودم که باید چه کار کنم؟ چون از نگاه مردم انرژی منفی زیادی می گرفتم.
دلم میخواست اتفاقی بیفتد و من با این اتفاق ترجیحا هنری به مردم بگویم که همه ی چیز به صورت سالم نیست، باید دیدمان را کمی بالاتر ببریم و به آدمها با ظاهر متفاوت، بهطور منفی نگاه نکنیم؛ مثلاً آدمهای معلول، کسانی که ظاهرشان دفرمه است و … نیاز به این دارند که انها رابه صورت عادی ببینند و من این موضوع رابا این نمایشگاه شروع کردم. ما یک سال و نیم پیش این عکسها را گرفتیم، ولی خب اجازه نمایش داده نشد و کمی برای مجوز آن سختگیری شد.
مرضیه ابراهیمی و الهام پاوه نژاد
مرضیه در گفت و گوی کوتاهی با آرامشی خاص جواب سوالها را داد و گفت که برای تغییر قانون اسیدپاشی در ایران همه ی توانش را میگذارد.سایت پارس ناز ما واقعا می خواستیم این موضوع حذف نشود؛ اینکه اسیدپاشی وجوددارد و دلایل ساده و بسیار مضحکی هم دارد. نگاه مردم باید در اینباره تصحیح شود و دوم قانون اسید است که باید درست و درمانتر روی آن کار کنیم.
کلید طرحی راکه اکنون در مجلس در جریان است من و نگار مسعودی با همراهی انجمن حمایت از قربانیان اسیدپاشی زدیم؛ به مجلس رفتیم و آمدیم و با مولاوردی که آن زمان معاون امور زنان رئیسجمهوری بودو بعد با ابتکار و همچنین با سیاوشی، نماینده مجلس صحبت کردیم و از این افراد خواستیم که نگاه ویژهای به این اتفاق داشته باشند که با منع کردن فروش اسید، آمار آن نیز قطعا خیلی پایین می آید.
اسیدپاشی مانند تجاوز نیست که ابزار نخواهد، اتفاقی است که باید ابزارش تهیه شود تا به کسی آسیب برسد، پس چه بهتر که اصلا وجود نداشته باشد. آن طور که مرضیه میگوید در مدتی که ازآن اتفاق میگذرد به این نتیجه رسیده که نمی خواهد قربانی باشد، ترجیح او این بود که وارد عرصه مقابله با اسیدپاشی شود تا اینکه افسرده و خانه نشین باشد و مدام به این فکر کند که چه کسی بود که این بلا را سر او آورد. او دیگر نمی خواهد به این موضوع فکر کند.
گفتگو با مرضیه ابراهیمی
یعنی واقعا دیگر نمی خواهید بدانید چه کسی اینکار را کرد؟
* ببینید خب مگر میشود؟ این یک شعار است که بگویم من اصلا به این موضوع فکر نمی کنم و چقدر هم خوب که طرفم را نمیشناسم نه واقعیت این نیست ولی دلم می خواهد که دیگر به این موضوع فکر نکنم. هر شب و هرروز هم به این موضوع فکر می کنم و می خواهم تلاش کنم که دیگر ذهنم درگیر این داستان نباشد. او میگوید قبل از اتفاق اسیدپاشی، یک آدم معمولی ولی پرانرژی بوده.
کسی دیگر سراغ مرضیه ابراهیمی را نمیگیرد
مرضیه ابراهیمی معتقد است همسرش بیشتر کاری انسانی و منطقی کرده وقتی وی را بعد از اسیدپاشی رها نکرده، نه لطف. او میگوید امیدی به پیدا شدن اسیدپاشان ندارد و دیگر به دادگاه سر نمیزند. زندگی از نظر مرضیه ادامه دارد، مثل درمانش و البته مثل سر زدنهای مدامش به کسانی که مثل خودش، صورتشان را اسید با خود برده است.
مرضیه ابراهیمی و همسرش
معصومه دختر 26ساله تبریزی که اواخر اسفند سال گذشته از سوی خواستگارش مورد اسیدپاشی قرار گرفت را دیدید؟ به ملاقاتش رفتید؟
* بله، وقتی معصومه را دیدم، خودم را یک آدم بیفایده حس کردم. وقتی وی را دیدم با خودم گفتم پس من دارم چهکار می کنم؟ بنابر این این قصد درمن جدی تر شد تا پا در راهی بگذارم که نتیجهاش ممنوع و محدود کردن فروش اسید است. قبل از این هم داشتم تلاش میکردم ولی در همین مدت، دو، سه مورد اسیدپاشی شد و من خونم به جوش آمد؛ به این دلیل که در همین یکسال، سه، چهار نفر قربانی اسیدپاشی شدند.
به او دقیقا چه گفتید؟
* گفتم درست است که هیچوقت نمیتوانم به تو بگویم خوب میشوی، صورتت برمیگردد و …، نه واقعا اینطوری نیست، به او واقعیت را گفتم. به او گفتم باید بتوانی از جایت بلند شوی.
تا همین حالا چند عمل روی صورتتان انجام شده؟
* حدود ٣٠ عمل و همه یاش هم در اصفهان.
نمایشگاه عکسهای مرضیه ابراهیمی
قرار نیست برای درمان به بیرون از کشور بروید؟ مثل سهیلا جورکش که قربانی دیگر اسیدپاشی است.
* به این موضوع فکر نکردهام؛ چون در ایران اسیدپاشی وجوددارد، پزشکان ایرانی هم مهارت بیشتری در درمانش دارند؛ مثلاً من از کشور آلمان که سراغ گرفتم به من گفتند که تو اگرهم بیایی، برای ما به موش آزمایشگاهی تبدیل می شوی.
روند رسیدگی به پرونده به کجا رسید؟
* هیچ، به هیچ جا نرسیده.
شکایتتان راکه پس نگرفتهاید؟
* نه، ولی شکایت واقعا فایدهای ندارد. من ترجیح دادم درباره این موضوع دیگر صحبت نکنم.
یعنی دیگر به دادگاه رفت و آمد ندارید؟
* نه، چون گفتند ما داریم پیگیری میکنیم. من چه کار میتوانم بکنم؟
با بقیه زنان اصفهانی که آن سال این اتفاق برایشان افتاد هم ارتباط دارید؟
* من بیشتر با سهیلا در ارتباطم که او هم همین حالا برای درمان در آمریکاست، همین.
با بقیهشان ارتباط ندارید؟
* نه، انها شاید خودشان نخواستند.
همسرتان برای نمایشگاه به تهران آمده؟
* نه، «مهرداد» نیامده.
عکسهای مرضیه ابراهیمی
بعد از ازدواج شما و منتشر شدن عکستان، بعضی از افراد که البته تعدادشان زیاد نبود، معتقد بودند که شاید این موضوع، یعنی ماندن او درکنار شما یک نمایش باشد؛ چون موارد مشابهای داشتهایم که مثلاً همسران زنانی که دچار سوختگی میشوند و صورت یا قسمتی از بدنشان را از دست میدهند، انها را رها کردهاند. خودتان چه فکر می کنید؟
* خب، مهرداد اینطوری نیست. درون آدمها مهم است؛ درون آدمها برای ازدواج خیلی مهم است. من شاید اگر جای مهرداد بودم، نمیماندم یا اوضاع فرق میکرد، ولی مهرداد با درون من عهد بسته بودو آن عهد را نشکست. او زندگی را ادامه داد و به نظرم این خیلی ارزنده است. البته این را بدانیم که تعداد این آدمها خیلی کم است ولی بنظر من او خیلی کار منطقی و انسانیای انجام داد.
شاید در این موقعیت، حس خیلیها این باشد که او لطف کرده که با شما مانده و رهایتان نکرده است ولی به نظرم بهتر است برای ترویج چنین رفتارهایی، آنرا نه لطف بلکه کاری عادی و انسانی درنظر بگیریم.او خودش نخواست که من فکر کنم لطفی در حق من کرده است. بله، این بیشتر یک کار انسانی و منطقی است.
گفتگو با مرضیه ابراهیمی
یعنی این طور نیست که مثلاً شما هرروز از او تشکر کنید که کنارتان مانده است.
* خب، من همیشه به او می گویم مرسی که هستی. خب، واقعیت این است که مرسی که هست واقعا. اگر او من رابه خاطر صورتم ول می کرد شاید هیچوقت از جایم بلند نمیشدم. به هر حال بعنوان مردی که کنار من است، نمی شود نقش وی را نادیده گرفت و مثلاً گفت: من خودم موفق شدم، نه اصلا اینطور نیست. خودش ولی همیشه طوری رفتار می کند که فکر نکنم اتفاق خاصی برایم افتاده است.
از مسئولانی که آن زمان پیگیر حالت بودند، هنوز هم کسی سراغت را میگیرد؟
* نه دیگر؛ بیشتر آن پیگیریها حتماً نمایش بود.
یعنی هم اکنون غیر از خودت، دیگر کسی پیگیر وضعیتت نیست؟
* بله، همینطور است. البته من با خانم مولاوردی خیلی ارتباط خوبی دارم و دیگر هیچ.
نظر مهناز افشار درباره مرضیه ابراهیمی
نظر مهناز افشار را درباره فرایند هنری زندگی مرضیه جویا شدم که توضیح داد: «به نظرم کار خوبی صورت گرفته. من عکسها را دیدم و به نظرم بسیار خوب هستند. چندتا از این عکسها هم من را خیلی جذب کردند
و میخواهم یکی از انها را خریداری کنم تا حمایتی کرده باشم. عکسها به زیبایی، زندگی عادی مرضیه رابه نمایش می گذراند و وی را هنگام خریدکردن یا آرایشکردن دنبال می کنند یا مرضیه میان مردم خیابان به زندگی خود ادامه میدهد.
بعد ازدواج میکند و تمام اینها یعنی زندگی همان گونه ادامه دارد. در حقیقت همه ی ما متوقفنشدن مرضیه را می بینیم. انگار عکاس از قبل قصهای را برای اینکار طراحی کرده و از شروع تا پایانش برای من مخاطب تعریف میکند. روایت او از زندگی مرضیه را دوست دارم».
مهناز افشار و مرضیه ابراهیمی
دستآخر هم درخصوص فعالیتش در کمپین بدسرپرست، تنهاتر است» پرسیدم که مهناز افشار گفت باید بگویم که روز گذشته از سمت سخنگویی این کمپین خداحافظی کردم. هرچند که دغدغه آن مسائل را دارم.
در این مدت دو سالی که حضور داشتم، با گروه پویایی همراه بودم که بسیار زحمت کشیدهاند. من همان گونه پیگیر موضوع هستم و دغدغه هایم را دنبال می کنم، چون اینروزها مسائل کودکان اولویتهای کارهای من است.
بیوگرافی مرضیه ابراهیمی دختر اصفهانی + ازدواج و عکسهای قبل از اسید پاشی