خشونت خانگی علیه زنان در جوامع سنتی
خشونت خانگی علیه زنان میان افراد آشنا و خانواده صورت میگیرد. این نوع خشونت در هر شرایط اجتماعی و فرهنگی ممکن است تجربه شود. خشونت خانگی تصویری کلیشهای از خشونتکننده (شوهر) و خشونتبیننده (زن) است. خشونت خانگی رفتاری تهاجمی توسط عضوی از خانواده در برابر دیگر اعضای خانواده بهخصوص زنان است. با حقوق زنان روزچین همراه باشید و ادامۀ مطلب خشونت...
خشونت خانگی علیه زنان میان افراد آشنا و خانواده صورت میگیرد. این نوع خشونت در هر شرایط اجتماعی و فرهنگی ممکن است تجربه شود. خشونت خانگی تصویری کلیشهای از خشونتکننده (شوهر) و خشونتبیننده (زن) است. خشونت خانگی رفتاری تهاجمی توسط عضوی از خانواده در برابر دیگر اعضای خانواده بهخصوص زنان است. با حقوق زنان روزچین همراه باشید و ادامۀ مطلب خشونت خانگی علیه زنان را بخوانید.
خشونت خانگی علیه زنان در جوامع سنتی
جامعۀ سنتی هنوز در گیرودارِ کلاف تفکرات قدیمیِ گرهخورده است. جامعهای که در اقصینقاط آن هنوز دخترانِ کمسن بهزور شوهر داده میشوند و به دختران سنبالا ترشیده میگویند. اینگونه است که ازدواج به بزرگترین آرزوی دختران تبدیل شده و ازدواج در هر شرایطی و با هر گزینهای واجب شمرده میشود. این دختران بیشتر در معرض خشونت خانگی قرار دارند. چون تواناییهای لازم برای زندگی مشترک و دفاع از خود را ندارند یا اگر درستتر بگوییم فرصتی برای بالابردن قابلیت و تواناییهای خود پیدا نکردهاند.
شما میتوانید خشونت خانگی را بهراحتی در محیط پیرامون خود ببینید؛ در خانه، همسایه، فامیل، دوستان و… . این حقیقتی نهفته است که پشت بهانهها پنهان مانده است و پنهانکردن خشونت، خود عامل افزایش آن میشود. چون قربانی تنها میماند و مجرم احساس قدرت بیشتری میکند.
آسیبهای خشونت خانگی بر کودکان
من گناهکارم… من نمیتوانم از مادرم محافظت کنم…
همۀ اینها تقصیر من است…
من نمیتوانم به مادرم کمک کنم… خیلی ناراحت هستم…
من از پدرم متنفرم…
لطفاً از پدر و مادرم پیش من بدگویی نکن… من نمیتوانم طرف یکی از آنها را بگیرم.
اینها حرفهای یک کودک شاهد خشونت خانگیست که خود را گناهکار میداند. خشونت خانگی تأثیر منفی بر سلامت احساسی و گاهی سلامت فیزیکی کودکان دارد. کودکانِ شاهدِ خشونت بین والدین، بهشدت تحتتأثیر آن قرار میگیرند. بهطوریکه حتی در بزرگسالی نیز اثرات این خشونت در روان و رفتار این کودکان بروز پیدا میکند.
گاهیاوقات خشونت خانگی در دوران بارداری بروز میکند یا افزایش مییابد و سلامتی کودک را در معرض خطر قرار میدهد که این خطر همچنان پس از تولد نوزاد نیز ادامه دارد. حتی اگر کودک شما مورد آزار قرار نگیرد، شاهد خشونت خانگیبودن خود بهسادگی میتواند مضر باشد. کودکانی که در خانوادههای دارای خشونت رشد میکنند، بیشتر احتمال دارد که به فردی خشن تبدیل شوند و مشکلات رفتاری با سایر کودکان داشته باشند. احتمالِ خشونت این کودکان در بزرگسالی بیشتر است، چون فکر میکنند که این سوءرفتار بخشی طبیعی از روابط است.
چرخه را بشکنید
افرادی که در وضعیت خشونتآمیز هستند، این الگو را میشناسند: فرد شما را مورد خشونت قرار میدهد، مدتی آرام میشود و با شما کاری ندارد، از شما عذرخواهی میکند و وعدۀ تغییر میدهد، برای شما هدیه میخرد، بعد از مدتی دوباره کار خود را تکرار میکند و این چرخه سالها ادامه مییابد.
هرچقدر در این رابطه بمانید، بیشتر عوارض جسمی و عاطفی آن را تجربه خواهید کرد. حتی ممکن است دچار افسردگی و اضطراب بشوید یا در تواناییهای خود تردید کنید یا ممکن است به خود شک کنید که «شاید من واقعاً رفتار زشتی انجام میدهم و لایق این خشونت هستم!»؛ این سؤال مشترک میان بازماندگان خشونت است که کار را برای کمکخواستن سختتر میکند. چون همسرتان شما را بهخاطر خشونت در رابطه متهم میکند و بهندرت مسئولیت اعمال خود را میپذیرد.
چرا زنان در رابطهای خشونتآمیز میمانند؟
متأسفانه فرهنگ اشتباهی وجود دارد که ارزش زن را به داشتن همسر ارتباط میدهد و اینکه همیشه یک مرد باید در کنار زن باشد، چون در غیراینصورت موجودی کمارزش یا بدکاره معرفی خواهد شد. یکی از سؤالهایی که اغلب مردم از قربانیان و یا بازماندگان خشونتهای خانگی میکنند و شاید سؤال خود شما هم باشد این است که چرا در رابطۀ خشونتآمیز قرار گرفتید یا چرا همچنان این رابطه را ادامه میدهید. پاسخ این زنان را بخوانید:
از هستی ساقط میشوم اگر او را ترک کنم، شریک زندگی مرا منسجم نگه میدارد. باید همیشه یک مرد کنارم باشد. در اجتماع بیآبرو میشوم و خانوادهام را شرمسار میکنم. مردم مرا یک زناکار، فاحشه، فاسد و نانجیب خطاب خواهند کرد. تا آخر عمر یک بیوۀ خدمتکار باقی خواهم ماند. از تنهازندگیکردن میترسم. همسرم از دیگران کمک خواهد گرفت تا من را مجبور به بازگشت کند. چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟ ممکن است نتوانم یک شریک جدید ناشنوا پیدا کنم. من باید در یک رابطه باشم، همه یک زوج برای خود دارند. میترسم که دیگر نتوانم وارد رابطه جدیدی شوم. نمیخواهم یک زن مطلقه باشم. بهاندازهکافی مرد و زن در جامعه وجود ندارد، بهتر است در همین رابطه بمانم. اگر چیزی برای من اتفاق افتاد چه کسی میداند؟ یا چه کسی اهمیت میدهد؟
ترکیبی از اینها اغلب میتواند بهاندازهکافی قانعکننده باشد که یک زن در این رابطۀ خشونتآمیز بماند. در مقاله بعدیِ خشونت خانگی علیه زنان به وضعیت ایران و قوانین آن در قبال این خشونت خواهیم پرداخت.