کدام استارتآپها سال 97 را تمام نخواهند کرد؟
تعداد قابلتوجهی از استارتآپها در ماههای آینده، به شرایطی خواهند رسید که مجبور میشوند شکست را بپذیرند یا اگر بخواهم با ادبیات این حوزه بگویم، Fail کنند. این را بر اساس آنچه این روزها از شرایط آنها میبینم و میشنوم، پیشبینی میکنم؛ از شرایط آنها و همچنین از شرایط پیرامون آنها، یعنی شرایط اقتصاد و لاک دفاعی که هم سرمایهگذاران و هم مشتریان در این روزها به خود گرفتهاند. در روزهایی که نهتنها سرمایهگذاری در استارتآپها بلکه هر نوع سرمایهگذاری، اساسا خطرپذیر شده است. اما چاره چیست... ابتدای سال ۹۶ یادداشتی در همین ستون نوشته و تاکید کرده بودم که روزهای سرخوشی اکوسیستم بهزودی تمام خواهد شد و چهره سخت واقعیت، خودش را به روی استارتآپیها نمایان خواهد کرد. نوشته بودم که دوره استارتآپبازی به پایان خواهد رسید و روزهای سخت استارتآپ داری شروع میشود و مراودهها و حسابوکتابها دقیقتر و سفتوسختتر از آن خواهد شد که استارتآپی بتواند بیشتر از یک سال بدون رسیدن به یک نتیجه و رشد قابلقبول دوام بیاورد. اما فکرش را نمیکردم که این دوره با دیوانهبازیهای ترامپ و رمکردن کل اقتصاد کشور، همزمان و متقارن شود؛ یعنی بدترین سناریوی ممکن، چیزی شبیه فاجعه! حالا نهتنها استارتآپهای دو-سهساله و سرمایهجذبکرده باید بیایند و حسابوکتاب پس دهند بلکه بدتر و تاسفبارتر اینکه استارتآپهای خوشایده و خوشتیم تازهوارد هم شانس چندانی برای جذب سرمایه و پیداکردن سرمایه موردنیاز خود ندارند. اما این تمام ماجرا نیست... چه اقتصاد حال خوبی داشته باشد چه ناخوش باشد و چه سرمایهها با شجاعت و سرعت به سمت اکوسیستم استارتآپی بیایند و چه محتاط و سلانهسلانه، تقریبا بیش از ۹۵ درصد اقتصاد کشور کماکان آفلاین است. «شکر خدا و دعای بارون» (یک اصطلاح امیدوارکننده جنوبی است!) هنوز کسی در دادستانی و دادسرای هیچ شهر و دیاری به ذهنش نرسیده که کلا شیر اینترنت را ببندد! پس خواهناخواه درصد زیادی از اقتصاد کشور به سوی آنلاینشدن خواهد رفت؛ و این یعنی اینکه امید هنوز ادامه دارد و زنده است. اما چه کسانی باید امیدوار باشند... با وجود امیدی که در آنچه ظرفیت آنلاینشدن اقتصاد کشور میتوان نامید، نهفته است، اما باز من سر حرف خودم هستم که تعداد زیادی از استارتآپهای ایرانی، امسال را به سال دیگر نخواهند رساند! دلیل هم آشکار است. تعداد زیادی از استارتآپها کماکان منتظر سرمایهگذارها هستند تا نجاتشان دهند! تعداد بسیار زیادی از استارتآپهای ایرانی هنوز روزی ۱۵ ساعت کار سخت و مداوم را در برنامههایشان قرار ندادهاند، هنوز بسیاری از استارتآپیها، جمعشدن و گعده راه انداختن در رویدادها و دورهمیها را بخشی از کار جدی روزانهشان به حساب میآورند. اینها همانها هستند که سال ۹۸ اسمشان را نخواهیم شنید؛ همانها که هنوز زنگ بیدارباش سال سخت ۹۷ را نشنیدهاند و نمیدانند عبور از روزهای سخت، جانسختی میخواهد و عرقریزی توأمان روح و جسم.