بازتاب سیاستهای ترامپ در فیلمهای سینمایی (2)
در قسمت اول این نوشتار گفته شد که تأثیر سیاستهای ترامپ بر فیلمسازی در سه فیلم بلکککلنزمن و بچهرئیس و برایم اسلحه بخر مشهود است. در ادامه، میخواهیم به معرفی چهار فیلم دیگر که بازتاب سیاستهای ترامپ را بهوضوح نشان میدهند بپردازیم. با روزچین همراه باشید. تأثیر سیاستهای ترامپ بر صنعت...
در قسمت اول این نوشتار گفته شد که تأثیر سیاستهای ترامپ بر فیلمسازی در سه فیلم بلکککلنزمن و بچهرئیس و برایم اسلحه بخر مشهود است. در ادامه، میخواهیم به معرفی چهار فیلم دیگر که بازتاب سیاستهای ترامپ را بهوضوح نشان میدهند بپردازیم. با روزچین همراه باشید.
تأثیر سیاستهای ترامپ بر صنعت فیلمسازی
سلطان (The King)
فیلم سلطان زندگی مشهورترین خواننده قرن بیستم یعنی الویس پریسلی را نشان میدهد. یوجین یارِکی، توانسته با خلق پرترهای جذاب و پر از اتفاقات عجیبوغریب، مستندی درخشان درباره سقوط آمریکا بسازد. فیلم سلطان داستانیست بینظیر از چگونگی تبدیلشدن یک مرد به پادشاه دموکراتیک یک ملت و تجزیهوتحلیلی دقیق از استیلای فرهنگی در جامعهای چندنژادی. فیلمی که بهطور غیرمستقیم ظهور دوران وحشتناک دونالد ترامپ را نقد میکند. این فیلم بهخوبی نشان میدهد که چگونه ارزشهای انسانی جامعه آمریکا افول کرده است.
منطق فیلم سلطان به همان اندازه که پیچیدگیهای خاص خود را دارد، ساده است. یارکی بااستفادهاز ماشین فانتوم رولز-رویز الویس پریسلی (که با قیمت نجومی ۴۰۰هزار دلار در یک حراجی خریداری شد)، مسیر زندگی او از میسیسیپی تا رسیدن به لاسوگاس را بهشکلی نمادین به تصویر کشیده است.
آنچه پریسلی در طول مسیرِ رسیدن به شهرت با آن برخورد میکند، کشوریست که شعار مردمش را فریب داده است، شادیهای کاذب و ساختگی باعث شده تا چشمان مردم به روی واقعیتها بسته شود، ثروتمندان هر روز ثروتمندتر میشوند و فقرا نیز به آنها برای رسیدن به این ثروت کمک میکنند. یارکی در فیلم خود نمیگوید که رؤیای آمریکایی مرده است. او باور دارد که رؤیای آمریکایی از ابتدا زنده و واقعی نبوده و صرفاً بهعنوان شعاری برای بازیچهقراردادن عموم موردِاستفاده قرار گرفته است و تمامی ما خرچنگهایی بودهایم که در ماهیتابه بهآرامی آبپز شدهایم و اکنون زمان ناهار فرا رسیده است؛ این است معنی دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ.
جنگ ستارگان: آخرین جدای (Star Wars: The Last Jedi)
به جرئت میتوان گفت که فیلم آخرین جدای، یکی از اصیلترین و بهترین فیلمهای ساختهشده از سری فیلمهای جنگ ستارگان است. واکنشها به فیلم آخرین جدای میتواند نشاندهندۀ نحوۀ برخورد جمهوریخواهان در صورت پیروزی هیلاری کلینتون در انتخابات آمریکا باشد.
جنگ ستارگان بهنوعی فرانچایز محبوب جمهوریخواهان محسوب میشود و رایان جانسون، نویسنده و کارگردان فیلم، بهشکلی ماهرانه از عقاید آنها در فیلم خود الهام گرفته است. او گذشته جمهوریخواهان را نابود میکند تا مرکزیت کهکشانها را بر قهرمانهایی با قلبهای بزرگ متمرکز کند؛ هرچند که این مسئله، برای افرادی که همواره نقشهایی کلیدی و قدرتمند در این مجموعه داشتهاند چندان خوشایند نیست.
پدینگتون ۲ (Paddington 2)
فضاحتهای سیاسی سالهای اخیر باعث شده که فیلمسازان بهتدریج از فیلمهایی با محتوای انسانی و خوشبینانه فاصله بگیرند و در روایتهای داستانی خود تجدیدنظر کنند. در دورهای که جهان آزاد توسط غدۀ سرطانی بدخیمی اداره میشود و این غده سرطانی حتی توانایی درازکردن دستِ دوستی بهسمت دیگران را ندارد و همچنان درگیر دفاع از نوعی سلطۀ نیچهایست، میتوان انتظار داشت که کوباندن ایدۀ دریدن دیگران برای پیشرفت در قالب فیلمهای سینمایی روندی صعودی پیدا کند.
فیلم پدینگتون ۲ نقد تند مؤدبانهای بر برکسیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) است و میتوان آن را یکی از بهترین فیلمهای ۲۰۱۸ دانست. پائول کینگ، کارگردان این فیلم، با پایانبندی لذتبخش فیلم بر این مسئله تأکید میکند که نیازی نیست برای روایت یک داستان از کشمکشها و تنازعات استفاده کرد و مهربانی میتواند نیروی لازم برای تغییر نابهسامانیها باشد.
بدینمنظور، فیلم بهشکل متقاعدکنندهای این ایده را که فیلمهای خوب باید حواس عموم را از اوضاع وخیم جهان پرت کنند، تکذیب میکند. در یکی از صحنههای فیلم که میتوان آن را اوج این اثر دانست، دوستان پدینگتون برای سورپرایزی بزرگ گرد هم میآیند. این صحنه به بیننده این تفکر را القا میکند که میتوان بهجای گریز از ناراحتیها و نابهسامانیها، شرایط را تغییر داد. در پایان این قسمت از فیلم، ترانهای از هیو گرانت پخش میشود و همگی با چهرههایی خندان به خانههای خود باز میگردند.
پست (The Post)
پست آخرین اثر سینمایی کارگردان نامآشنای هالیوود یعنی استیون اسپیلبرگ است. این اثر به جای آنکه فیلمی تاریخی و هیجانانگیز از اتفاقات سال ۱۹۷۱ باشد، بیشتر شبیه به کاریکاتوری از سال ۲۰۱۷ است. درحالیکه در این فیلم انتشار اسناد پنتاگون در سال ۱۹۷۱ و عواقب آن به تصویر کشیده شده است، اما لباس دوره نیکسون را به تن بیننده میکند و به او اجازه میدهد تا با این نگرش به تماشای فیلم بپردازد.
فیلم بهصورت آشکارا از گذشته استفاده میکند تا به مقاومت ما در شرایط کنونی نیرویی تازه ببخشد. اسپیلبرگ در این فیلم بهشدت خواستار رسیدگی به بحرانهای کنونی جهان است. به نظر میرسد که اسپیلبرگ با شناخت مستقیم تخیل جمعی ما، خود را محکوم به ساخت چنین اثری میداند.
از همه مهمتر، این فیلم بهسرعت به مراحل ساخت و تولید رسید. چراکه اسپیلبرگ اکران چنین اثری را لازم و فوری میدانست؛ فیلم پست فقط ۹ ماه پس از خواندهشدن داستان لیز هانا (نویسنده فیلم) توسط اسپیلبرگ، در دسامبر ۲۰۱۷ روی پرده سینماها رفت و به اولین فیلم هالیوودی تبدیل شد که بهشکلی صریح به پیروزی ترامپ در انتخابات واکنش نشان داد.
هرچه فیلم به پایان خود نزدیکتر میشود، زخمهای تازهتری سر باز میکنند. شاید ۱۰ سالِ دیگر، از فیلم پست بهعنوان اثری ماندگار یاد شود. این فیلم برای وضعیت کنونی آمریکا اثری مهم محسوب میشود، چراکه با لبخند به منتقدان شکاک چشمک میزند و این واقعیت را تأیید میکند که دولتمردان به روزنامهنگاران به چشم یک تهدید نگاه میکنند.
منبع