همیشه دست یک زن در میان است


زمانه عوض شده است، اگر تا همین دیروز مراجعان به سازمان پزشکی قانونی و شکایت از آزار و اذیت همسران را خانم‌ها تشکیل می‌دادند. امروز، مردان هم با صورت کبود و دست و پای شکسته به پزشکی قانونی شکایت می‌کنند.

همیشه دست یک زن در میان استبه گزارش فانوس، آمارها از افزایش 8/5 درصدی مراجعان همسرآزاری در سال گذشته می‌گوید. نکته قابل‌تأمل درباره مردآزاری هم همین است. به‌طور خاص، مراجعه مردان برای همسرآزاری، 7‌درصد نسبت به سال قبلش افزایش پیدا کرده است.
طبق آمار سازمان پزشکی قانونی کشور درمجموع، 81 هزار و 729 نفر در سال 96، مراجعه کرده‌اند. از این تعداد، 77059 نفرشان زن و 4670 نفر هم مرد هستند. طبق همین آمار در سال 95، حدود 3000 مرد به این سازمان برای اعلام خشونت توسط همسران خود مراجعه کرده بودند.

آزار روحی مردان بیشتر است
دکتر امیرحسین جلالی روان‌پزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران با اشاره به افزایش آمار مردآزاری توضیح می‌دهد: «در برخی از پژوهش‌هایی که در سال‌های گذشته درباره خشونت خانگی انجام شده، چند یافته قابل‌توجه است. یکی از آن‌ها کاهش خشونت فیزیکی و افزایش خشونت روانی به‌خصوص در مناطق شهری و شهرهای بزرگ و دیگری افزایش آمار مردآزاری است.»
جلالی درباره دلایل افزایش این آمار عنوان می‌کند: «شاید در گذشته خشونت علیه مردان وجود داشت اما امروز به نظر می‌رسد که بهتر دراین‌باره گزارش می‌شود. این نشان می‌دهد که افراد تمایل بیشتری دارند تا درباره این مسأله صحبت کنند. زمانی که خشونت فیزیکی مدنظر باشد، مردها بیشتر عامل خشونت فیزیکی هستند.»

درباره خشونت روانی، اما تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد. این مسأله درباره زنان بیشتر است: «در بسیاری از موارد، خشونت منفعل روانی زن باعث چرخه خشونت است. یکی از عوامل شناسایی این چرخه شناسایی همین منشأ است. الگوی خشونت مردانه در کشور در حال کاهش است و الگو به زنانه، مردانه تغییر کرده است.»
او تأکید می‌کند: «این‌که حالا دیگر الگوی خشونت جنسیتی وجود ندارد و هر دو طرف این کار را انجام می‌دهند، بخشی از دلیلش این است که خانم‌ها انفعال کمتری نشان می‌دهند و دست به اقدام می‌زنند.» آمار خشونت روانی آقایان از خشونت جسمی آن‌ها بیشتر است: «البته مطالعات خشونت روانی علیه خانم‌ها دقیق‌تر است، درباره خشونت روانی آقایان دسته‌بندی دقیقی انجام نشده است، اما برخی از این خشونت‌ها را می‌توان مشترک عنوان کرد. این که زنی اجازه ندهد تا همسرش، با دوستان یا خانواده‌اش ارتباط داشته باشد، خشونت روانی است.»
استاد دانشگاه ایران تأکید می‌کند: «خشونت روانی افزایش پیدا کرده است و عارضه خشونت روانی کمتر از خشونت فیزیکی نیست. حتی شاید به دلایلی بدتر هم باشد.»

خشونت‌های روانی پنهان هستند و شاید سال‌ها نتوان برایش کاری کرد. دکتر عزیزالله تاجیک اسماعیلی، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی دلیل پدیده مردآزاری را ریشه تاریخی فمینیسم و تبلیغاتش می‌داند: «چندین دهه است که در جوامع مختلف تبلیغاتی درباره فمینیسم و فمینیستی شدن افراد شده است. ابزارهایی هم در تبلیغات این تبعیض جنسیتی وجود داشته است.» نقش اجتماعی زنان هم باعث افزایش این آمار شده است؛ اما این همسرآزاری از سوی زنان به مردان، آثار اجتماعی و خانوادگی زیادی را هم دارد: «یکی از مشکلاتی که ممکن است این آزار ایجاد کند، اختلال در هویت جنسی مرد و زن است. روابط پدر و فرزندی ‌یا روابط خواهر و برادری نقش‌هایی را در خانواده تعریف می‌کند.»

مردآزاری اما جایگاه مردان را دچار اختلال می‌کند: «از بین بردن نقش مردان در خانواده یکی از این تلفات است. به‌هم‌ریختگی اجتماعی و روانی یا جابه‌جایی نقش‌ها مجموع اتفاقی است که می‌افتد. ازهم‌گسیختگی هویتی، از تأثیرات دیگر این پدیده است. از زن نباید انتظار داشت که منطقی و خشک رفتار کند. این جزئی از طبیعتش نیست. او عاطفی است. مرد هم باید در شرایط حساس فشارهای خانواده را تحمل کند. امروز نقش‌ها و هویت مرد و زن تغییر کرده است.» خانواده به‌هم‌ریخته هم جامعه به‌هم‌ریخته ایجاد خواهد کرد.

خشونت مردان نگران‌کننده نیست
دکتر محمدرضا ایمانی، کارشناس اجتماعی با اشاره به افزایش خشونت در جامعه ایرانی، درباره افزایش آمار مردآزاری در کشور توضیح می‌دهد: «خشونت در جامعه ما همیشه وجود داشته است. الگوی خشونت در جامعه ما البته اندکی تغییر کرده است. در نزاع‌ها و دعواهای خانوادگی، این خشونت افزایش چشمگیری دارد که نشأت گرفته از وضعیت اجتماعی، اقتصادی و روحی و روانی جامعه است.»
ایمانی یکی از دلایل افزایش خشونت علیه آقایان را تغییر نقش خانم‌ها در جامعه می‌داند: «یکی از دلایل، تغییر نقش خانم‌ها در جامعه است. خانم‌ها در جامعه کار می‌کنند. استرس‌ها، نگرانی‌ها، پرخاش‌ها و مسائل مختلف دیگر در روحیات و رفتارشان بروز پیدا می‌کند.»

او البته تأکید می‌کند: «میزان خشونتی که از طرف آقایان، گزارش شده، حد نگران‌کننده‌ای نیست اما این خشونت در مناطق مختلف و در الگوهای زندگی متفاوت، متغیر است.»
ایمانی معتقد است که مردسالاری در جامعه ایرانی از بین نرفته است: «غالب نگاه جامعه ما مردسالارانه است. نگاهی که نسبت به خانم‌ها در جامعه است، خانم‌ها هم این نگاه را با سبک پوشش و رفتارشان نشان می‌دهند. این‌ها همه متناسب با یک جامعه مردسالارانه است.» وی درباره تغییر نگاه مردان امروز جامعه ایرانی هم می‌گوید: «مردهای امروز در عرصه زندگی تعامل بیشتری با همسرانشان دارند. رفاه و آسایش بیشتری را برایشان ایجاد کرده‌اند. می‌شود گفت که بخشی از این اتفاق درنتیجه این رفتار است. یک زمانی بود که خانم در خانه می‌نشست، اجازه تحصیل نداشت. روابط محدودی داشت و تحت سیطره مرد بود. این‌ها تغییر کرده و متناسب با آن هم نگرش‌ها تغییر کرده است.»
این جامعه ایرانی است که ساخته شده و نتایج آن از نظر آسیب‌شناسی اجتماعی، وجود چنین رفتارهایی خواهد بود: «این موضوع تنها مربوط به ایران نیست. در برخی از کشورهای دنیا هم این موضوع وجود دارد. خانم‌ها چمدان مرد را بیرون خانه می‌گذارند و در را به رویش می‌بندند. این مقتضای جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کنیم.»

در جامعه مدرن امروزی زن، همپای مرد تحصیل و کار می‌کند و حضور گسترده‌ای دارد. به‌تبع آن نمی‌ایستد مردی به او زور بگوید: «اگر در خانه‌ای نزاعی شکل بگیرد، آن‌ها رفتار متقابلی خواهند داشت. زنان در جامعه سخت‌کوشی و تلاش بیشتری دارند و در مقابله با موضوعات دیگر ممکن است، پرخاشگری ‌یا اعتراض شدیدتری داشته باشند.» ایمانی معتقد است که این رفتار و افزایش آمار طبیعی است: «این برآیند رفتارهایی است که تابه‌حال داشته‌ایم و دور از انتظار نیست. بخشی از رفتار خانم‌ها نسبت به آقایان به الگوهای تربیتی و بخشی دیگر هم به الگوهای اجتماعی برمی‌گردد. زن آفریده شده است تا نقش مادری و همسری داشته باشد. الگوی رفتاری خانم‌ها نشان می‌دهد که باید در رفاه و آرامش باشند؛ آن‌ها اما وارد یک محیط مردانه می‌شوند و کار می‌کنند. این قاعدتاً باعث می‌شود تا رفتارهای آن‌ها هم مردانه شود.» چطور باید این الگوی رفتاری را تغییر داد؟ «باید به فضایی که ساخته‌ایم برگردیم. باید نقش‌ها را تعیین کنیم. برای زن‌ها باید مسئولیت اجتماعی متناسب با خصوصیات رفتاری و روحیات‌شان بدهیم. ضمن این‌که باید بدانیم چطور از آن‌ها مراقبت کنیم. کار کردن آقایان در 7 یا 8 ساعت، با کار کردن خانم‌ها در این زمان متفاوت است. همه این‌ها‌ روی خانم‌ها تأثیر می‌گذارد.» به نظر می‌رسد که تغییر سبک زندگی و شهرنشینی تلفاتی در تغییر نقش‌های زنان و مردان هم دارد. آمار بالای همسرآزاری در کلان‌شهرهای تهران و اصفهان هم همین را به اثبات می‌رساند.

منبع: صبح نو


مرد جوان پسر مورد علاقه مادرزنش را به قتل رساند!