پنج نکته در مورد جذب شجاعی و دژاگه؛ بمبهای شبانه تراکتورسازی
بدون تردید مهمترین بمب نقلوانتقالاتی فوتبال ایران برای لیگ هجدهم، بامداد پنجشنبه منفجر شد؛ جایی که محمدرضا زنوزی مطلق، مالک باشگاه تراکتورسازی مسعود شجاعی و اشکان دژاگه را سرخپوش کرد و کنار آنها عکس یادگاری انداخت.
دو کاپیتان تیمملی فوتبال کشورمان درحالی به تراکتورسازی پیوستند که پیش از این گفته میشد قصد بازی در ایران را ندارند. به این ترتیب زنوزی که قول یک تابستان طوفانی را به هواداران داده بود، تا حدود زیادی بهوعدهاش عمل کرد و یک تیم پرستاره ساخت. بااین وجود در مورد انتقال اشکان و مسعود به تراکتورسازی چند ابهام و سوال وجود دارد که مرورشان خالی از لطف نیست.
مطمئنا مهمترین سوال در مورد قیمت این دو بازیکن است. زنوزی همین یکهفته پیش گفته بود هرکاری کرده این دو نفر و البته رضا قوچاننژاد حاضر نشدهاند برای بازی به ایران بیایند. عین عبارت زنوزی این بود که او برای جذب آنها محدودیت مالی قائل نشده، اما این بازیکنان «بههیچ قیمتی» به تراکتور نیامدند. حالا باید از مالک باشگاه تبریزی پرسید رقم پرداختی به این دو نفر چقدر بوده که حتی از «به هیچ قیمتی» هم بالاتر است؟
از نظر فنی شجاعی و دژاگه تقریبا همپست هستند و در تیمملی هم بسیار کم پیش آمده که هر دو همزمان به بازی گرفته شوند. مسعود و اشکان هافبک تهاجمی هستند و فارغ از جنبههای تبلیغاتی شاید بهتر بود فقط یکی از آنها جذب میشد، اما حالا باید دید استراتژی جان توشاک در بازی دادن به این بازیکنان چگونه خواهد بود؟ قطعا هیچکدام از آنها برای نیمکتنشینی به تراکتور نمیآیند.
تراکتورسازی خریدهای پرسروصدایی داشته، اما وجه مشترک اغلب آنها سن بالاست. شجاعی 34 ساله است، دژاگه 33 سال دارد، آنتونی اسکوتس و فروزان هم 31 و 30 ساله هستند. تیمی که پارسال بدجوری جوان شده بود، حالا 180 درجه تغییر مسیر داده است. البته دو خرید خارجی دیگر تراکتور یعنی فروستر و سوگیتای ژاپنی مسن نیستند و بهترتیب 27 و 25 سال دارند.
اولین سال حضور زنوزی در تراکتور، شبیه اولین فصل حضور هدایتی در لیگ برتر با استیلآذین است. هر دو خریدهای پرسروصدای زیادی انجام دادند و هر دو هم از این بابت بسیار خوشحال بودند. گذر زمان اما نشان داد استیلآذین بیشتر برای «رسانهها» بسته شده بود و بهرهوری فنی چندانی نداشت، حالا باید دید تراکتور زنوزی چه سرانجامی پیدا میکند. استیلآذین هوادار نداشت و سرنوشتش مهم نبود، اما بهخاطر هواداران پرشمار تراکتور امیدواریم جاهطلبیهای مالک این باشگاه نتیجه مثبت داشته باشد.
مهمترین نکته اما چگونگی تعامل کارلوس کیروش با جان توشاک خواهد بود. کیروش با بسیاری از مربیان خارجی فعال درفوتبال ایران در افتاده؛ از مانوئلژزه و برانکو و شفر تا کرانچار. بعد از جامجهانی انتظار میرفت با خروج اغلب بازیکنان تیمملی از لیگ برتر، مشکل کیروش با مربیان باشگاهی بهحداقل برسد، اما حالا زنوزی دو کاپیتان تیمملی را به تبریز برده و این یعنی آغاز دردسر. آیا توشاک حاضر خواهد شد در اردوهای گاه و بیگاه تیمملی که بعضا خارج از تقویم فیفا هم هست، بازیکنانش را در اختیار کیروش بگذارد؟ این درحالی است که برخلاف گذشته کارلوس حتی نمیتواند پز حضورش در رئالمادرید را به توشاک دهد، چراکه مربی ولزی هم همین تجربه را در کارنامهاش دارد و تازه برخلاف کیروش با رئال قهرمان شده! بنابراین شاید، فقط شاید جنگ بزرگ بعدی در فوتبال ایران، نبرد کیروش و توشاک باشد.