از استارتآپها سهام نمیگیریم
بهنام انبارلویی، مدیر اجرایی...
مرکز فناوری سامسونگ پروژهای مشترک است بین شرکت سامسونگ و دانشگاه امیرکبیر؛ پروژهای برای کمک به استارتآپهایی که به دنبال جایی برای رشد و نمو هستند. مدیر اجرایی مرکز فناوری سامسونگ در گفتوگویی که با شنبه و در حاشیه نمایشگاه الکامپ انجام داده از برنامهها و ماموریتهای این مرکز میگوید. به گفته انبارلویی، سامسونگ از طریق این مرکز هیچگونه درآمدی ندارد و بابت ارائه خدمات به استارتآپها از آنها هیچ سهامی دریافت نمیکند، تنها در راستای مسئولیت اجتماعی به این امر پرداخته است.
مرکز فناوری سامسونگ چیست و در این مرکز چه اتفاقی برای استارتآپها رقم میخورد؟مجموعه ما یعنی مرکز فناوری سامسونگ در سال ۱۳۹۶ تأسیس شده است. ما در این مرکز از کسبوکارهایی که بر بستر فناوری شکل گرفتهاند، حمایت میکنیم. این مرکز یک پروژه مشترک بین واحد مسئولیتهای اجتماعی شرکت سامسونگ و معاونت پژوهشی دانشگاه پلیتکنیک است. لازم بهذکر است که تاکنون ۴ دوره پذیرش تیم و استارتآپ داشتهایم. نوع مدل خدماتی که ما در اختیار استارتآپهایی که در این مرکز پذیرش میشوند، قرار میدهیم، شامل فضای کاری اشتراکی، برگزاری کارگاههای آموزشی و منتورینگ تخصصی است و منتورها در حوزههای مختلف به استارتآپها کمک میکنند. همچنین نوع حمایت ما کمی متفاوت با شتابدهنده و یا سایر مراکز رشد است، ما پول نقد به هیچ تیمی نمیدهیم ولی تیمها اعتباری نزد ما دارند که در راستای فعالیت استارتآپشان اگر نیاز به حمایتی داشته باشند این اعتبار به آنها اختصاص پیدا میکند، مثلا برای شرکت در یک نمایشگاه خاص و یا اجاره سرور و خدمات دیگری از این دست، ما این اعتبار را در اختیارشان قرار میدهیم. در پایان هر دوره نیز در طی مراسمی تحتعنوان «Pitch Day»، تیمها ایدهها و خدمات خود را پیچ میکنند و میزان رشد آنها مورد بررسی قرار گرفته و درصورتیکه میزان پیشرفت آنها قابل توجه و مثبت بوده باشد و شاخصهای موردنظر ما را با موفقیت کسب کرده باشند، قرارداد آنها تمدید میشود. در سراسر سال نیز دمودیهایی داریم و از سرمایهگذاران مجموعه خودمان دعوت میشود در این مراسم شرکت کرده تا تیمها کار خود را برای این سرمایهگذاران پیچ کرده و از این طریق در جذب سرمایهگذار نیز به استارتآپها کمک میشود. البته لازم بهذکر است که شرکت سامسونگ در این حوزه بهعنوان سرمایهگذار شرکت نمیکند.
چند استارتآپ در این مرکز حضور دارند و چه حوزههایی را بیشتر پوشش دادهاید؟در حال حاضر ۱۷ استارتآپ در مرکز داریم. حوزههایی که ما پوشش میدهیم، بهداشت و سلامت آب و محیط زیست، انرژی و آموزش است و اولویتهای ثانویه ما آیتی و آیسیتی است.
مدل همکاری سامسونگ و امیرکبیر به چه صورت است؟مدل همکاری ما با استارتآپها به این صورت است که هیچ سهامی از آنها نمیگیریم و این طرح صرفا یک طرح حمایتی است.
مدل همکاری سامسونگ و دانشگاه امیرکبیر هم به این صورت است که فضا و یک سری خدمات زیرساختی توسط دانشگاه امیرکبیر تامین میشود و از طرف دیگر تجهیز مرکز و هزینههای اجرایی آن از طرف واحد مسئولیت اجتماعی سامسونگ تامین شده و میشود.
حمایتهای ما در مرحله پیشبذری است و سالیانه ۳ بار میتوانند افراد یا تیمها درخواست بدهند و پذیرش شوند و دوره به دوره استارتآپهای جدید گرفته میشود. اگر استارتآپهایی که جذب سرمایه کنند یا وارد مراکز رشد شوند و یا حتی اگر دفتر اختصاصی خودشان را راهاندازی کنند و از مرکز ما خارج شوند، در خارج از زمان دوره هم به عنوان جایگزین استارتآپهای خارج شده، استارتآپ جدید خواهیم گرفت تا بتوانند از خدمات ما استفاده کنند. ما خدمات یک شتابدهنده را بهشکل کامل برای تیمها ارائه میکنیم با این تفاوت که ما سهام نمیگیریم چون حمایتی کار میکنیم، منتها بحث مرکز رشد را در برنامه آینده این مرکز داریم که اگر واقعا این فضا بطلبد و شرایط خوبی ببینیم، مرکز رشد تخصصی خودمان را احداث خواهیم کرد. بهعلاوه، در راستای توسعه این مرکز رشد تخصصی بر آن هستیم تا در آینده نزدیک خدمات خود را بهصورت آنلاین و از راه دور (Remote) در اختیار استارتآپها قرار دهیم. البته اینجور خدمات نیاز به فضاسازی دارد و درحالحاضر در خصوص این برنامه در مرحله رایزنی هستیم. ارائه خدمات ما بهاین شکل است که استارتآپهای مستعد را از مرحله ایده تحت حمایت خود داریم تا مرحله تولید محصول الدیپی (LDP)، ثبت شرکت و جذب سرمایهگذار. باید اشاره کنم که دورههایی که ارائه میدهیم، در بازه ۳ ماهه است؛ یعنی در شکل قراردادهای ۳ ماهه و حداکثر مدت زمانی که استارتآپها میتوانند از خدمات ما استفاده کنند یک سال است؛ در شکل قراردادهای ۳ماهه که تمدیدپذیر هستند، البته درصورتی که شاخصهای موردنظر ما را با موفقیت پشت سر بگذارند، قرارداد بهصورت خودکار تمدید میشود و درغیر اینصورت نیز کمک میکنیم تا استارتآپها به این سطح برسند و درصورتیکه این شیوه هم جوابگو نباشد، مجبور خواهیم شد با آنها خداحافظی کنیم. انتخاب منتورینگ هم برعهده شورای مرکزی این مرکز رشد است. این شورای مرکزی متشکل است از تیم اجرایی مرکز، شورای پژوهش دانشگاه امیرکبیر و تیم مسئولیت اجتماعی شرکت سامسونگ. در تمامی امور از انتخاب منتور گرفته تا برگزاری کارگاههای آموزشی و میزان خدماترسانی به استارتآپها و حوزههای داوری، فرآیند تصمیمگیری برعهده این شوراست.
عملکرد استارتآپهای ما در ایدهپردازی بسیار قابل توجه بوده است، اما بیشترین دغدغه و درگیری آنها در مرحله تیمسازی است. تشکیل تیمی منسجم و قدرتمند برای استارتآپها مدل مجزایی دارد؛ ازآنجاییکه بسیاری با مدل کار و تیمسازی استارتآپها آشنایی کافی ندارند، در قدم اول باید آموزش ببینند که این امر فرآیندی زمانبر و بسیار حائز اهمیت است، اما در مورد آن دسته از استارتآپهایی که ایده و تیم آنها تثبیت شده و مورد تأیید قرار گرفتهاند و محصول خود را توسعه دادهاند، بزرگترین چالش را میتوان جذب سرمایهگذار دانست؛ چراکه اغلب سرمایهگذارهای ما سنتی هستند و سرمایهگذار ریسکپذیر بهندرت یافت میشوند.
به عنوان مدیر اجرایی مرکز فناوری سامسونگ چه توصیهای به استارتآپها دارید؟لازمه موفقیت استارتآپها، شناخت صحیح و جامع از محصول، خدمات و ارزشافزودهای است که قرار است نتیجه کار آنها بههمراه داشته باشد. متأسفانه بسیاری از ایدهها و نوآوریهایی که استارتآپها در ذهن میپرورانند برای مشتری جذابیت چندانی ندارد و ارزشافزودهای بهدنبال نخواهد داشت.
ارزشافزوده عاملی است که مشتریان را ترغیب به خرید محصول و خدمات میکند. مهمترین قدم و چالش نیز در این حوزه چینش صحیح اعضای تیم است؛ چراکه کوچکترین اختلال در تیم، ایده و ارزش افزوده را به حاشیه میکشاند. استارتآپهای موفق فراوانی داشتیم که صرفا به علت مشکلات و چالشهای درونتیمی، بهرغم ایده و فضاسازی موفقی که داشتند، منحل شدهاند.
حوزه سلامت. بهعقیده من حوزه سلامت پتانسیل بالایی در زمینه کسبوکارهای استارتآپی دارد و لذا نیازمند حمایت است؛ همینطور حوزه انرژی. اما لازم بهذکر است ازآنجاییکه این حوزهها، حوزههای اجتماعی هستند با چالش فراوانی همراه خواهند بود و کاملا متفاوت از حوزههای بازرگانی و تجاری هستند، چراکه این فضاها در قدم نخست نیاز به فرهنگسازی دارند و با چالشهایی در نهادها و سازمانهای دولتی روبهرو خواهند بود. البته این چالشها در رابطه با استارتآپهای موجود در تمامی حوزهها صدق میکند.
زمانیکه استارتآپها به مرحله فروش میرسند، با فضای اقتصادی با ساختاری سنتی مواجه خواهند شد و با مواردی از قبیل بیمه و مالیات از جانب دولت باید دستوپنجه نرم کنند و از طرفی هم سرمایهگذارهای بخش خصوصی نیز سنتی و کمتر ریسکپذیر هستند و نوع تعاملاتی که میخواهند با استارتآپها داشته باشند، از جنس همان تعاملات سنتی بازار است و به همین خاطر جلب نظر آنها بسیار دشوار است.