چرا به اندازه رقیبانتان خوب نیستید؟
بسیاری از لباسفروشیهای اینستاگرامی، محصول مشابهی را ارائه میکنند. اصلا ممکن است که خیلی از این فروشگاههای آنلاین، محصولات خود را از یک فروشنده خریداری کرده و در صفحات متفاوت عرضه کنند. اما چرا از میان دهها صفحه که اغلب قیمت یکسانی دارند، دوست دارید لباسهایتان را تنها از یک فروشنده خریداری کنید. برخورد خوب مدیر صفحه و دردسترسبودنش، تنها یکی از دلایل انتخاب محصولات اوست.
گاهی نوآوری در بستهبندی، عکاسی یا حتی نوشتن شرح عکس، بیشتر از قیمت و خود کالا توجه شما را به خود جلب میکند. میبینید؟ حتی در یک کسبوکار کوچک، با سرمایه اندک و سود محدود، همیشه بعضیها به شکل متمایزی، بهتر از رقیبانشان عمل میکنند. انگار حتی در بازارهای اشباعشده و کسبوکارهای تکراری هم میتوان با چاشنیکردن خلاقیت، توجه مشتریان را به خود جلب کرد.
آدمهای خلاق، از تغییر نمیترسند و اگر شما هم میخواهید یکی از آنها باشید، باید متفاوت شروعکردن را از خودتان شروع کنید. تغییر دادن لباسهایتان در طول هفته، انتخاب رژیم غذایی متنوع و سرزدن به کافهای که پیش از این نرفتهبودید را امتحان کنید. شجاعانه و متفاوت انتخاب کردن رنگها و تنندادن به وضعیت ظاهری ثابت، در کنار پشت سر گذاشتن تجربیات متفاوت -هر چند کوچک- میتواند انگیزه شما برای کار و زندگیکردن متفاوت را هم بالا ببرد.
سراغ موفقها بروید؛ حتی اگر همصنفتان نیستندشما خدمات نظافت منزل را ارائه میکنید یا اینکه برگزارکننده جشن هستید؟ مهم نیست که در چه حوزهای فعالیت میکنید. حتی اگر جشن عروسی را برگزار کنید، میتوانید با سرزدن به صفحه یک تهیه غذای موفق، ایدههای نابی را پیدا کنید. شما میتوانید از نکات مثبت فعالیت سوپرمارکت همسایه، ایدههای نابی را بیرون بکشید یا اینکه درست در لحظهای که یک برنامه تلویزیونی را میبینید، چراغ ذهنتان را برای اجرای یک طرح تازه روشن کنید.
مهم نیست در چه موقعیتی هستید، مهم نیست که با چه کسانی طرف هستید، همیشه چراغهای روشنی در اطراف شما وجود دارد که اگر به آنها توجه کنید، برنامههایتان زیرورو خواهند شد.
خلاقیت را با آشفتگی اشتباه نگیرید. گنگ و مبهمبودن اهدافتان، ممکن است شما را سردرگم و از هدفهایتان دور کند.
برای اینکه با خلاقیت بیشتری کارها را پیگیری کنید، قبل از هر چیز باید بدانید که «دقیقا» چه میخواهید. تصور درست شما از نیازهایتان، ذهنتان را از حواشی آزاد کرده و امکان فکرکردن به جوانب متفاوتی از ماجرا را فراهم میکند. شما باید اول طرح اصلی را در ذهنتان بسازید و بعد شاخ و برگهایش را به آن اضافه کنید.
کارهای روزهای قبل را تمامشده تصور نکنید. برای اینکه به فردی خلاقتر تبدیل شوید، باید هر روز از خود بپرسید که یک کار را به چه شیوه بهتری میتوان انجام داد.
یک دفترچه یادداشت در کیفتان داشته باشید و هر لحظه ایدههای تازهای که به ذهنتان میرسد را یادداشت کنید.
اگر ذهنتان را به فکرکردن و جستوجوی ایدههای تازه عادت دهید، خلاقیت در وجود شما ریشه خواهد دواند.
اصرار نداشته باشید که در ساعت مشخصی، کار مشخصی را انجام دهید. درست است که باید برای کارهایتان برنامهریزی کنید، اما وقتی میبینید که ایده انجامدادن یک کار خاص، به هیچوجه به ذهنتان نمیرسد، آن را لااقل برای چند ساعت یا حتی چند روز رها کنید. شاید الان وقت خوبی برای حل کردن این مسئله نباشد.
از هر کاری انتظار خلاقانه انجام شدن نداشته باشیدتصور نکنید که در همه کارها میتوانید هنجارشکنی کنید و خلاقیت به خرج دهید. اگر پروژهای را تنها بهخاطر منافع مالی یا شغلی که به همراه میآورد، بدون آنکه دوست داشته باشید پذیرفتهاید، به ایدههای خلاقانه کوچک بسنده کنید.
حتی اگر خلاقترین فرد جهان باشید، همیشه نمیتوانید هر کاری را به شکلی متفاوت انجام دهید. برای خلاقانه عملکردن، باید از ته دل بخواهید که خلاق باشید.
محیط شغلی دلچسب، کلید فعالیت خلاقانه است. اگر صبحها برای لبخند به لب واردشدن به دفتر کارتان انگیزه دارید، میتوانید از خودتان انتظار خلاقانه تصمیمگرفتن را هم داشته باشید. محیطهای کاری شاد و غیررسمی، که کارمندها هر چند ساعت یکبار در کنار هم چای مینوشند و گپ میزنند، فضای خوبی برای ابراز خلاقیت هستند. اگر احساس کنید که همکارانتان هم درست مثل شما انگیزه بهتر انجام شدن کارها را دارند، ذهنتان برای جستوجوی ایدههای تازه مشتاقتر خواهد شد.