ارزیابی عباس عبدی از واکنشها به نامه کروبی
گروه سیاسی: مشاور حجت الاسلام والمسلمین مهدی کروبی در انتخابات 88، ضمن تحلیل واکنشها به نامهی اخیر او خطاب به اعضای مجلس خبرگان، دربارهی این ادعا که نویسندهی نامه مهدی کروبی نیست، گفت: این ایراد بیمعنی است چون هرکسی امضای خود را زیر متنی قرار میدهد مسوولیت آن را میپذیرد و در اینجا باید محتوای متن را نقد کرد. گفتوگوی انصاف نیوز با عباس...
گروه سیاسی: مشاور حجت الاسلام والمسلمین مهدی کروبی در انتخابات ۸۸، ضمن تحلیل واکنشها به نامهی اخیر او خطاب به اعضای مجلس خبرگان، دربارهی این ادعا که نویسندهی نامه مهدی کروبی نیست، گفت: این ایراد بیمعنی است چون هرکسی امضای خود را زیر متنی قرار میدهد مسوولیت آن را میپذیرد و در اینجا باید محتوای متن را نقد کرد. گفتوگوی انصاف نیوز با عباس عبدی را در ادامه بخوانید: اظهارنظرهایی از سوی مقامات رسمی و غیر رسمی داخلی نسبت به نامهی اخیر آقای کروبی و نامههای پیشین ایشان شده است مبنی بر اینکه این نامهها نوشتهی خودشان نیست و یا اطلاعاتی که توسط اطرافیانشان به ایشان میرسد کانالیزه است. ارزیابی شما از این ادعا چیست؟ به نظرم این ایراد بیمعنی است چون هر کسی امضای خود را زیر متنی قرار میدهد مسوولیت آن را میپذیرد و در اینجا باید محتوای متن را نقد کرد. اینکه چه کسی نوشته موضوع اصلی هیچ متنی نیست. بسیاری از رسانههای اصولگرا که منتقد آقای کروبی و محصورین هستند [تسنیم و فارس] و همچنین سخنگوی شورای نگهبان به نامهی آقای کروبی واکنشهایی داشتهاند. تعبیرتان از دیالوگی که از سوی رسانههای حکومتی و عضو حقوقدان شورای نگهبان با اقای کروبی برقرار شده است چیست؟ به نظرم نحوهی پاسخگویی مزبور نتیجه بخش نیست. میتوان محتوای هر متنی را نقد و رد یا تایید کرد و پرداختن به نکات حاشیهای هر متن، بجای مفاد اصلی آن طبعا این گونه تعبیر میشود که دربارهی محتوا نقد خاصی ندارند. به نظرتان کار کردن عکس آقای کروبی در این رسانهها و نوشتن مقالههای بلندبالا (حتی در نقدشان) و واکنش یک مقام رسمی به این نامه نشانهای از پذیرش دوبارهی آقای کروبی در عرصهی سیاسی و گشایشی در وضعیت حصر است؟ نمی دانم چنین مفهومی را میتوان استباط کرد یا نه. ولی به نظر من این نامه و این واکنشها نشان میدهد که سیاستهایی چون حصر در میانمدت هم پاسخگو نیستند. شاید در کوتاه مدت اثراتی تاکتیکی داشته باشند ولی تداوم آن به نتایجی منجر میشود که تامین کنندهی اهداف حصرکنندگان نیست. ایشان که حصر است طبعا کاری را که فکر میکند درست است انجام میدهد که دودش به چشم عدهای خواهد رفت. در حالی که ادامهی حصر برای این عده هیچ نفع خاصی ندارد. این کار با بدیهیات سیاست ناسازگار است.