به گزارش خبرنگار مهر، در روزهای اخیر نماد برج ایفل در جزیره گردشگری کیش نصب شد برج ایفل کیش سی متر ارتفاع دارد و سرمایه گذار بخش خصوصی که یکی از بازاریان است، ۱۳ میلیارد ریال برای آن هزینه کرده است تا این برج آهنی به همان سبک و سیاق برج ایفل در پاریس ساخته شود.
نمونه این قبیل کپی برداری ها را ۳۰ کشور دیگر نیز انجام داده و این کشورها هم برج ایفل نمادین ساخته شده است. اما نکته حائز اهمیت این است که چرا برج ایفل و چرا در کیش این سرمایه گذاری انجام شد؟ آیا ایران دیگر هیچ جذابیتی نداشت که حالا با کپی برداری از یک جاذبه فرنگی درصدد جذب گردشگر به کیش برآمده ایم؟ آیا نمی شد به بخش خصوصی برای ایجاد یک جاذبه دیگر در کیش برنامه داد؟
برج ایفل کیش
محمد علی رسولی که خود را اجرا کننده طرح می داند و خودش نیز یکی از بازاریان کیش است به خبرنگار مهر می گوید: یک باغ راهی در کیش به طول ۹ کیلومتر وجود دارد که از شرق تا غرب جزیره ساخته و الان مسیر دوچرخه سواری و پیاده روی شده است و در آن المان های ایرانی را کار کرده اند اما هیچ مسافری از آنجا بازدید نمی کند و یا جذاب نیست. چون همه آنها را قبلا دیده اند. اگر سی و سه پل را می ساختیم چه جذابیتی داشت؟ ما برای آن بناها چقدر تلاش کرده ایم؟
او می گوید: کسانی که منتقد ایجاد برج ایفل هستند خودشان در خانه هایی زندگی می کنند که ترکیبش برگرفته از فرهنگ غرب است آیا نماد خانه های آنها ایرانی است؟ آنها فقط شعار می دهند و نقد می کنند ولی ما تا جایی که امکان داشت برج ایفل را با کمک مهندسان و طراحان ایرانی اجرا کردیم. طوری که هیچ کسری نسبت به برج ایفل پاریس نداشته باشد. ما حتی نورپردازی های روی آن را به سبک ایرانی انجام دادیم و خواستیم که پرچم ایران روی آن نورپردازی شود. البته می توان پرچم کشورهای دیگر را نیز هر وقت مقامات خارجی به کیش سفر داشتند، روی برج نورپردازی کرد.
رسولی در ادامه می گوید: سازمان منطقه آزاد طرحی داشت که در آن زمینی به ساخت المان های گردشگری کشورهای دیگر اختصاص پیدا می کرد. ولی با جابه جایی مدیران این طرح مسکوت ماند. ما از برج ایفل استفاده کردیم چون یکی از بازارهای نزدیک به آن؛ به شکل یکی از بازارهای مهم فرانسه ساخته شده است.
یک هتل پرستاره در کیش!
رسولی در توضیح این سرمایه گذاری می گوید: در این برج که در مقیاس یک دهم برج ایفل پاریس است، ۳۲ هزار پیچ و مهره به کار رفته و نورپردازی آن قوی تر از ایفل پاریس است و در برابر خطرات و سرعت باد و رانش زمین مقاوم بوده و مردم نیز می توانند به بالای آن رفته و از برج بازدید کنند.
پیش از این یکی از سرمایه گذاران جزیره کیش در زمان ساخت هتل بزرگش از نمادهای تخت جمشید استفاده کرد و اکنون این هتل غیر از خدماتی که به مسافران می دهد، خودش یکی از جاذبه های جزیره کوچک کیش شده است و حتی اکنون برای بازدید مسافران از فضای داخلی آن که معمولا باید همگانی و رایگان باشد، بلیت بازدید می فروشد.
آیا نمی شد با طراحی درست از نمادهای ایرانی جذابیت کیش را بالا برد؟ آیا این اقدامات نشان نمی دهد که متولیان جزیره در منطقه آزاد هیچ برنامه ای برای افزایش جذابیت های جزیره ندارند؟
رسولی در گفته های خود توضیح داد که این نمادها برای مردم جذابیت ندارد آیا درست اجرا نشدن نمادهای جاذبه های ایرانی در کیش و یا حذف جذابیت از آنها باعث نشده که کسی برای دیدن آن ماکت ها رغبت نکند؟ آیا نمی شد روی یک هتل و یا مرکز دیگر سرمایه گذاری کرد و المان های ایرانی را در آنها به کار برد تا شاهد معماری ناهمگون هتلهای کیش نباشیم؟ آیا نمی شد از طراحی باغ ایرانی در کویر کیش استفاده کرد؟ یا همین سرمایه گذاری را نمی شد در کپی برداری از مسجد صورتی شیراز، پاسارگاد، هزینه کرد؟ یا همان سی و سه پل را به گونه ای اجرا کرد که برای مردم جذابیت داشته باشد؟ این سوالها باعث می شود تنها این سرمایه گذاری را یک نوع بی سلیقگی و نداشتن خلاقیت در کیش دانست تا جایی که سرمایه گذاران به سمت ایجاد جاذبه های فرنگی در کشوری با تمدن زیاد هدایت می شوند.
به گزارش خبرنگار مهر، در روزهای اخیر نماد برج ایفل در جزیره گردشگری کیش نصب شد برج ایفل کیش سی متر ارتفاع دارد و سرمایه گذار بخش خصوصی که یکی از بازاریان است، ۱۳ میلیارد ریال برای آن هزینه کرده است تا این برج آهنی به همان سبک و سیاق برج ایفل در پاریس ساخته شود.
نمونه این قبیل کپی برداری ها را ۳۰ کشور دیگر نیز انجام داده و این کشورها هم برج ایفل نمادین ساخته شده است. اما نکته حائز اهمیت این است که چرا برج ایفل و چرا در کیش این سرمایه گذاری انجام شد؟ آیا ایران دیگر هیچ جذابیتی نداشت که حالا با کپی برداری از یک جاذبه فرنگی درصدد جذب گردشگر به کیش برآمده ایم؟ آیا نمی شد به بخش خصوصی برای ایجاد یک جاذبه دیگر در کیش برنامه داد؟
برج ایفل کیش
محمد علی رسولی که خود را اجرا کننده طرح می داند و خودش نیز یکی از بازاریان کیش است به خبرنگار مهر می گوید: یک باغ راهی در کیش به طول ۹ کیلومتر وجود دارد که از شرق تا غرب جزیره ساخته و الان مسیر دوچرخه سواری و پیاده روی شده است و در آن المان های ایرانی را کار کرده اند اما هیچ مسافری از آنجا بازدید نمی کند و یا جذاب نیست. چون همه آنها را قبلا دیده اند. اگر سی و سه پل را می ساختیم چه جذابیتی داشت؟ ما برای آن بناها چقدر تلاش کرده ایم؟
او می گوید: کسانی که منتقد ایجاد برج ایفل هستند خودشان در خانه هایی زندگی می کنند که ترکیبش برگرفته از فرهنگ غرب است آیا نماد خانه های آنها ایرانی است؟ آنها فقط شعار می دهند و نقد می کنند ولی ما تا جایی که امکان داشت برج ایفل را با کمک مهندسان و طراحان ایرانی اجرا کردیم. طوری که هیچ کسری نسبت به برج ایفل پاریس نداشته باشد. ما حتی نورپردازی های روی آن را به سبک ایرانی انجام دادیم و خواستیم که پرچم ایران روی آن نورپردازی شود. البته می توان پرچم کشورهای دیگر را نیز هر وقت مقامات خارجی به کیش سفر داشتند، روی برج نورپردازی کرد.
رسولی در ادامه می گوید: سازمان منطقه آزاد طرحی داشت که در آن زمینی به ساخت المان های گردشگری کشورهای دیگر اختصاص پیدا می کرد. ولی با جابه جایی مدیران این طرح مسکوت ماند. ما از برج ایفل استفاده کردیم چون یکی از بازارهای نزدیک به آن؛ به شکل یکی از بازارهای مهم فرانسه ساخته شده است.
یک هتل پرستاره در کیش!
رسولی در توضیح این سرمایه گذاری می گوید: در این برج که در مقیاس یک دهم برج ایفل پاریس است، ۳۲ هزار پیچ و مهره به کار رفته و نورپردازی آن قوی تر از ایفل پاریس است و در برابر خطرات و سرعت باد و رانش زمین مقاوم بوده و مردم نیز می توانند به بالای آن رفته و از برج بازدید کنند.
پیش از این یکی از سرمایه گذاران جزیره کیش در زمان ساخت هتل بزرگش از نمادهای تخت جمشید استفاده کرد و اکنون این هتل غیر از خدماتی که به مسافران می دهد، خودش یکی از جاذبه های جزیره کوچک کیش شده است و حتی اکنون برای بازدید مسافران از فضای داخلی آن که معمولا باید همگانی و رایگان باشد، بلیت بازدید می فروشد.
آیا نمی شد با طراحی درست از نمادهای ایرانی جذابیت کیش را بالا برد؟ آیا این اقدامات نشان نمی دهد که متولیان جزیره در منطقه آزاد هیچ برنامه ای برای افزایش جذابیت های جزیره ندارند؟
رسولی در گفته های خود توضیح داد که این نمادها برای مردم جذابیت ندارد آیا درست اجرا نشدن نمادهای جاذبه های ایرانی در کیش و یا حذف جذابیت از آنها باعث نشده که کسی برای دیدن آن ماکت ها رغبت نکند؟ آیا نمی شد روی یک هتل و یا مرکز دیگر سرمایه گذاری کرد و المان های ایرانی را در آنها به کار برد تا شاهد معماری ناهمگون هتلهای کیش نباشیم؟ آیا نمی شد از طراحی باغ ایرانی در کویر کیش استفاده کرد؟ یا همین سرمایه گذاری را نمی شد در کپی برداری از مسجد صورتی شیراز، پاسارگاد، هزینه کرد؟ یا همان سی و سه پل را به گونه ای اجرا کرد که برای مردم جذابیت داشته باشد؟ این سوالها باعث می شود تنها این سرمایه گذاری را یک نوع بی سلیقگی و نداشتن خلاقیت در کیش دانست تا جایی که سرمایه گذاران به سمت ایجاد جاذبه های فرنگی در کشوری با تمدن زیاد هدایت می شوند.