بازی تاج و تخت (30): خاندان استارک
حال زمان آن رسیده است که سری به خاندانهای دنیای بازی تاج و تخت بزنیم و مختصری از تاریخچۀ آنها بنویسیم. پیرو متنهای پیشین و اساساً اهمیتی که خاندان استارک در بازی تاج و تخت دارند، اولین متن از این سری متنها را با این خاندان شروع میکنیم. متن پیشین را با موضوع پادشاه شب ادامه داده بودیم. در آنجا اشاره کردیم که اساساً دستیابی به تئوری چگونگی...
حال زمان آن رسیده است که سری به خاندانهای دنیای بازی تاج و تخت بزنیم و مختصری از تاریخچۀ آنها بنویسیم. پیرو متنهای پیشین و اساساً اهمیتی که خاندان استارک در بازی تاج و تخت دارند، اولین متن از این سری متنها را با این خاندان شروع میکنیم. متن پیشین را با موضوع پادشاه شب ادامه داده بودیم. در آنجا اشاره کردیم که اساساً دستیابی به تئوری چگونگی پیدایش وایتواکرها بی شناسایی زمینه و زمانۀ آنها تا چه حد ناممکن است و زمینه و زمانۀ پیدایش وایتها و شکلگیری دیوار، با پیدایش خاندان استارک همبسته است. با ما همراه باشید.
هشدار! در این متن بخشهایی سریال لو میرود. اگر هنوز تا پایان فصل پنجم سریال را ندیدهاید، از خواندن باقی متن صرفنظر کنید.
تاریخچۀ خاندان استارک
دورههای مهم تاریخی در وستروس عبارتاند از:
سپیده قرونعصر قهرمانانحمله اندالهاعصر والریاهفت پادشاهیخاندان تارگرینقیام رابرتمرحلۀ دوم تاریخی وستروس، یعنی عصر قهرمانان، همان دورهایست که تعداد زیادی از قهرمانان و پایهگذاران خاندانها پدید میآیند و برای ردزنی پیدایش خاندان استارک هم باید به همین دوره رفت. در این دوران که هم زمان با ستیز با فرزندان جنگل است و تفاهم با آنها، و همچنین مقارن است با هجوم وایتواکرها و وایتها از زمینهای دوردست شمالی، فردی به نام برندون (که بعدها به برندون معمار مشهور شد) خاندان استارکها را پایهگذاری میکند، قلعههای پای دیوار را بنا میکند، وینترفل را میسازد و به کمک غولها، دیوار را برای جدا ساختن شمال از سرزمینها دوردست شمالی، شکل میدهد. بااینحال، خطاست که تمام خصلتهای خاندان استارک را به او اختصاص دهیم. در ادامه به شماری از خصائص استارکها اشاره میکنیم.
خصائص خاندان استارک
گرگ نشان خاندان استارک است و همچنان که گرگها به کار گروهی و وفاداری به یکدیگر شهرت دارند، استارکها نیز در شرایط مختلف به یکدیگر و اقوام شمالی وفادارند. چشمان استارکها عمدتاً خاکستری رنگ (خلاف تارگرینها که چشمانی بنفش دارند) و موهایی سیاه یا قهوهای دارند. در دنیای مارتین بسیاری از خاندانها یک حیوان را بهعنوان نشان خاندان خود برگزیدهاند، اما ارتباط با این حیوانات در میان تارگرینها و استارکها قویتر است. تارگرینها، سوار بر اژدهایانشان نخستین بار از اسوس بر وستروس آمدند و بر این قاره استیلا یافتند، شماری از استارکها هم قابلیت «وارگ»شدن دارند و با کمک گرگهایشان جغرافیای اطراف را مدنظر میگیرند (تا این لحظه ما در سریال این قابلیت را بهخوبی در برندون استارک دیدهایم، در کتاب آریا و جان هم چنین قابلیتهایی دارند).
مذهب و فرهنگ خاندان استارک
همانطور که در متن فرزندان جنگل و حملۀ آندالها اشاره کردیم، همراهی چند هزار سالۀ نخستین انسانها با فرزندان جنگل سبب شد که انسانهای ساکن در شمال بهطور کلی، و اعضای خاندان استارک بهطور اخص، همچنان رسوم و فرهنگ نخستین انسانها را حفظ کنند. قبایل شمالی همچنان با مذهب قدیم بیشتر اُخت هستند و در همان سکانسهای اولیه میبینیم که ند استارک بسیاری از اوقات خویش را در کنار نمادهای مذهب قدیم (نظیر درخت گریان) میگذراند.
استارکها و نگهبانان شب
استارکها با نیروهای نگهبان شب ارتباط بسیار خوبی دارند و بسیاری از فرماندهان نیروهای شب، از خاندان استارک بودهاند. در سریال میبینیم که جان اسنو بههمراه عموی خود راهی دیوار میشود و به نیروهای نگهبان شب بپیوندد. بعدها، همین ارتباط خوب او با این نیروها و اینکه او پسر ند استارک «شمرده» میشود، در همراهی این نیروها با وی بسیار تأثیرگذار بوده است.
خاندان استارکها در سریال
سه خاندان اصلی در سریال، خاندانهای لنیستر و استارک و تارگرین هستند. خاندان استارک تاکنون بیش از باقی قلع و قمع شده است: راب استارک و ریکون از میان پسرها جان باختهاند. ند و کتلین هم در همان فصلهای نخستین کشته شدند. وینترفل هم فتح شد و هم به آتش کشیده شد. با تمام اینها، همچنان در زمرۀ قدرتمندترین خاندانها به شمار میروند؛ مادامیکه جان اسنو و برندون و سانسا و آریا، هر یک به سبک خود، در تکافو برای مبارزه هستند.
در متن بعدی باید بهسراغ چند شخصیت اصلی برویم، برخی از آنها کشته شدهاند و برخی دیگر همچنان زندهاند. منظور ند استارک است و تایوین لنیستر و اوبرین مارتل شگفتانگیز هستند. آریا هم یکی دیگر از گزینههای ماست.