نقص بزرگ در مدل یورش تیم ملی
واقعیت این است که تیم ما در زمان تصاحب توپ قادر به گردش صحیح توپ و پله به پله جلو بردن آن نیست و اینطوری خیلی کم میتواند موقعیت خلق کند.
فقدان هافبک پاسور و ریتم دهنده، نقص بزرگ در مدل یورش تیم ملی
محمد قراگزلو/یک روز بعد از برد مقابل عمان همه از نمایش درخشان بیرانوند حرف می زنند.اینکه چطور بازی را برای ما برگرداند و چهارمین کلین شیتمان را ثبت کرد.خیلیها در رویاهایشان قهرمانی با کلین شیت را در ذهن تصور میکنند و با اعتماد به نفس خاصی میگویند غیر ممکن هم نیست.بعضیهای دیگر به تفاوات اندک مدافعان کناریمان اشاره می کنند و میگویند چقدر خوب است که هر کدام از این چهار بازیکن در ترکیب بازی میکنند،تیم ملی مشکلی ندارد.خیلیهای دیگر از داشتن این همه وینگر و هافبک خوب روی نیمکت مثل ترابی و قدوس خوشحال و ناراحتند.خوشحال از اینکه چقدر پتانسیل داریم و ناراحت که چرا کم بازیکنان تکنیکی و توانمند را در زمین میبینیم.تعداد دلخوشیها در این تیم زیاد است اما در لا به لای این همه اتفاق خوب می توان چند باگ در تیم کیروش پیدا کرد که لازم است مرحله به مرحله کمتر شود و این تیم به تکامل برسد.
امروز بعد از برد مقابل عمان خیلیها روی خط دفاع تیم ملی زوم شده اند و میگویند اینکه کیروش در هر بازی ترکیب مدافعان میانی را تغییر داده شرایط خط دفاع را تا حدودی بهم ریخته است.اینها برای اثبات حرفهایشان به اشتباهات مجید حسینی – که در جام جهانی فوق العاده بود – اشاره میکنند و به تک موقعیتهایی که نصیب ویتنام،عراق و عمان شد، می پردازند.موقعیتهایی که تعدادشان به اندازه انگشتان یک دشت نمیرسد اما برای دوستداران تیم ملی نگران کننده است.
این انتقادها در شرایطی مطرح میشود که بعد از گل نزدن زوج هیجان انگیز سردار– طارمی که انگار هر چه از تورنمنت میگذرد کار برایشان سخت تر میشود برخی روی آنها متمرکز شده و این را هم یکی از نقاط ضعف تیم کیروش در راه رسیدن به جام میدانند.
اما شاید نکته مهمتر دیگری را باید بعد از بازی عمان مطرح کرد و آن نوع حمله کردن تیم ایران است.واقعیت این است که سرعت انتقال توپ از فاز حمله به دفاع در تیم ما قابل قبول است و ضدحمله یا حملات سریع یکی از آیتمهای ویژه این تیم در جام ملتها بوده اما همچنان یک باگ بزرگ در مدل حمله کردن این تیم وجود دارد که باعث شده تا پختگی کامل فاصله داشته باشد.
واقعیت این است که تیم ما در زمان تصاحب توپ قادر به گردش صحیح توپ و پله به پله جلو بردن آن نیست و اینطوری خیلی کم میتواند موقعیت خلق کند.با مروری بر بازیهای تیم ملی مشخص می شود غالب موقعیتهای تیم ما یا با ضربات ایستگاهی یا با پرتابهای اوت بلند و یا ضدحملات و یورش سریع رخ داده و خیلی کم موفق شدهایم با ضربات متعدد به توپ و انجام کارهای ترکیبی به دروازه حریفان مان نزدیک شویم و موقعیت بسازیم.
این مساله با وجود در اختیار داشتن وینگرهایی توانمند مثل ترابی و جهانبخش کمی عجیب به نظر میرسد اما ظاهرا با وجود روند رو به شد اشکان دژاگه در این تورنمنت ، تیم ملی از فقدان یک هافبک پاسور ایده آل که به حملات تیم ریتم بدهد و ضرباهنگ را برایمان ایجاد کند، رنج می برد.
تیم ما یکی مثل ژاوی یا اینیستای بارسا ندارد اما مدلهای داخلی خودمان مثل منصوریان ، استیلی و کریم باقری را هم در این تیم نداریم.در واقع با مروری بر نوع حملات تیم ملی میتوان به ضوح دید بیشتر حرکات تیم ما در نیمه زمین حریف با هماهنگی جالب زوج سردار – طارمی و پیش بردن توپ با یک و دوهای بلن این دو نفر صورت می گیرد و نفراتی مثل جهانبخش نیز در نهایت می توانند مثللثی ایجاد کنند که برای مقابله با تیم های متراکم در نیمه زمینشان کافی نیست.
واقعیت این است که گل اول تیم ما مقابل عمان با اشتباه و بی تجربگی مدافع میانیشان حریف به دست آمد و گل دوم با زیرکی طارمی و مدل خاص پنالتی گرفتنهای او حاصل شد.در واقع همان طور که بیرانوند با قدرت انفرادیاش تیم ما را در بازی نگه داشت جهانبخش و طارمی با کار انفرادیشان سند برتری ما را امضا کردند .بیشتر موقعیتهای گلمان هم با کار انفرادی مهاجمانمان و هافبکهای تکنیکیمان رقم خورد وگرنه باید نگران مدل حملات مان باشیم که شبیه تیمهای بزرگ نیست و در روز بد برخی از نفرات خط جلوی زمین می تواند مشکل ساز باشد.
3