شکست تیکیتاکا در آسیا
آمارهای منتشر شده از بازی ژاپن – عربستان را اگر ببینید، متوجه میشوید که آنچه بیشتر از مالکیت توپ، پاسکاری، حمله و حتی موقعیتسازی اهمیت دارد، برنامه تیمی است!
شکست تیکیتاکا در آسیا
اگر یک رسالت مهم و ویژه بخواهیم برای جام ملتهای آسیا تعریف کنیم، این خواهد بود که به تیمهای آسیایی میفهماند تیمی موفقتر است که سبک و شیوه خود را برای موفقیت داشته باشد. یعنی اینطور بگوییم که حتی الگوبرداری از تاکتیک تیمهای درجه یک اروپایی هم اگر متناسب با کلاس بازی تیم نباشد، یک تاکتیک شکست خورده است.
همانطور که عربستان نتوانست با همه متدهای اروپایی که در این تیم پیاده شده بود مقابل ژاپنی موفق باشد که سبک و سیاق خود را در فوتبال پیش گرفته است و به شیوه خود راه میرود. آمارهای منتشر شده از بازی ژاپن – عربستان را اگر ببینید، متوجه میشوید که آنچه بیشتر از مالکیت توپ، پاسکاری، حمله و حتی موقعیتسازی اهمیت دارد، برنامه تیمی است!
همانطور که عربستان مقابل ژاپن دارای مالکیت توپ 70 درصدی بود اما در نهایت نتوانست با این آمار بالای مالکیت خود، کاری انجام دهد و توپی را وارد دروازه حریف کند. نکته جالبتر اینکه این دو تیم حتی در تعداد شوتهایی که روی دروازه حریف خود داشتند با هم قابل مقایسه نیستند. عربستان 9 شوت و ژاپن تنها 3 شوت در تمام دقایق مسابقه داشت. ضمن اینکه در آمارهای دیگر هم تیمی که از حریف در مقام بالاتری قرار میگرفت، عربستان بود نه ژاپن.
با این حال اما ژاپن با یک گل توانست عربستان را حذف کند و به مرحله یک چهارم نهایی صعود کند. این نه نشانه یک برد صرفاً شانسی است و نه محلی برای کریخوانی برای تیمی است که خیلیها رقیب ایران در راه رسیدن به قهرمانی میدانند. این اتفاق به وضوح نشان از برنامهریزی و هدف تیمی دارد که برای برد وارد زمین مسابقه شده است.
تیمی که بیهوده با توپ، بازی نمیکند و به دنبال حملههای بی هدف نیست. گل میخواهد و به آن میرسد. شاید در این راه هم بخشی از زیباییهای فوتبال را فدا کند و فوتبال چشمنوازی را خلق نکرده باشد اما هدف، پیروزی است که برای آنها حاصل شده و این سیاست و مکتب خیلی از اهالی فوتبال است.
در این جام نمونههای مشابه این چنینی کم نداشتهایم. نمونههایی از تیمهایی که بدون اینکه در آمار، برتری داشته باشند، در زمین برنده بازی بودهاند. هفته اول رقابتها بود که اردن با شرایط مشابهی موفق شد استرالیا را شکست دهد و اولین شگفتی جام را خلق کند.
اردن علیرغم پیروزی یک بر صفر مقابل استرالیا، در میان بدترین تیمها از نظر پاسکاری قرار داشت. طوری که این تیم در یک بازی تنها 194 پاس ارسالی داشت و بعد از فیلیپین در رده دوم بدترین تیمهای مسابقات از این نظر قرار داشت. اردن اتفاقاً در بازیهای بعد هم موفق شد با همین شیوه بازی سوریه را با نتیجه 2 بر صفر شکست دهد و بازی با فلسطین را با تساوی بدون گل تمام کند. در مرحله حذفی هم بعد از تساوی یک – یک مقابل ویتنام، در ضربات پنالتی 4 – 2 باخت و حذف شد. در مجموع اما بازیکنان این تیم به عنوان تیمی که از گروه خود صعود کرده بود، اعتقادی به پاس نداشتند اما با همین شیوه موفق شدند تا یک هشتم نهایی بالا بیایند.
البته که شانس همیشه بخش جدایی ناپذیری از فوتبال بوده و شاید بتوان پیروزیهای این چنینی را به حساب خوششانسی تیم برنده دانست که علیرغم اینکه آمارها به ضررش بوده توانسته پیروز زمین باشد اما نمیتوان منکر این شد که تفاوت در نتیجه حاصل شده با آمارها یکی از نشانههای الگوبرداری کورکورانه تیمهای آسیایی از فوتبال اروپایی است. بدون توجه به اینکه آیا این متد با پتانسیل بازیکنان این تیمها تناسبی دارد یا میتواند در این تیم به نتیجه مثبتی ختم شود یا نه؟
در روزهایی که بسیاری از تیمهای آسیایی به دنبال پیادهسازی تکنیکهای فوتبال اروپایی و کسب نتیجه از این طریق هستند، به نظر میرسد یک نکته مهم را فراموش کردهاند و آن هم توانایی و پتانسیل بازیکنانی است که در اختیار دارند و قرار است تکنیکهای اروپایی روی آنها پیاده شود.
2- 1