بحران غذا، ریال و انحلال مجلس
در ستون «پاورقی» از شماره 333 بخشهایی از کتاب «سیاستورزی در ایران مدرن*؛ اقتصاد سیاسی ایران، 1320-1325» نوشتۀ دکتر محمود عبداللهزاده را میخوانید. این کتاب بهزودی توسط نشر «فرهنگ جاوید» منتشر خواهد شد.
محمود عبداللهزاده| شرایط تحمیلی جنگ و اشغال، نبودِ ارتباط کافی بین شهرها و روستاها، عدم امنیت عمومی، کاهش صادرات و واردات، افزایش تقاضابرای غذا و مواد اساسی که تاحدودی بهخاطر حضور نیروهای بیگانه در کشور بود، احتکار و قاچاق گندم به عراق و ترکیه، همگی بحران غذایی شدیدی را در سراسر کشور به وجود آورده بودند.
مناطق دورافتاده کشور غالباً دچار قحطی و شهرهای بزرگ دچار شورشهای خیابانی برای نان بودند. دولت سهیلی، عمدتاً به دلیل اختلافاتی در میان اعضای کابینه و مبارزه دائم با مجلس برای خنثی کردن مانع تراشیهای نمایندگان، قادر به مقابله با این بحران نبود.
بنابراین، این کشمکش داخلی در کل دولت را به یک دستگاه بیخاصیت تبدیل کرده بود که نمیتوانست به مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور بپردازد. از اینگذشته، درخواستهای بیشمار متفقین و جاروجنجالهای بعضی از روزنامهها هم اوضاع را وخیمتر کرده بودند.
بنابراین، این کشمکش داخلی در کل دولت را به یک دستگاه بیخاصیت تبدیل کرده بود که نمیتوانست به مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور بپردازد. از اینگذشته، درخواستهای بیشمار متفقین و جاروجنجالهای بعضی از روزنامهها هم اوضاع را وخیمتر کرده بودند.
برای مثال، یکی از روزنامههای طرفدار حزب توده، روزنامۀ «فریاد تبریز»، چند ماه پس از وقوع بلوای نان مقالۀتحریکآمیزی نوشت و در آن تأکید کرد که شکم گرسنه واهمهای از رویارویی با قمه و سرنیزه ندارد،۱
سهیلی برای حل «مسأله» مطبوعات لایحهای تهیه کرد، ولی نهایتا در برابر اعتراضهای عمومی درمورد این لایحه که آزادی نویسندگان مطبوعات را محدود میکرد تسلیم شد. درمورد رفتار نمایندگان کار زیادی از دست او برنمیآمد، ولی یکبار تلویحاً به آنان هشدار داد که اگر میخواهند شغلشان را حفظ کنند بهتر است رفتار بهتری با دولت داشته باشند.
سهیلی برای حل «مسأله» مطبوعات لایحهای تهیه کرد، ولی نهایتا در برابر اعتراضهای عمومی درمورد این لایحه که آزادی نویسندگان مطبوعات را محدود میکرد تسلیم شد. درمورد رفتار نمایندگان کار زیادی از دست او برنمیآمد، ولی یکبار تلویحاً به آنان هشدار داد که اگر میخواهند شغلشان را حفظ کنند بهتر است رفتار بهتری با دولت داشته باشند.
در واقع اشاره او به انحلال مجلس بود، ولی در عمل نمیتوانست بهانهای برای این کار پیدا کند. بهعلاوه، شاه احتمالاً فکر میکرد که اگر انتخابات جدیدی برگزار شود میتواند در آن اعمال نفوذ کند، زیرا به تدریج توانسته بود، بهویژه در میان افسران جوان ارتش، قدرت و محبوبیت کسب کند.
اما او و دولت نمیخواستند مجلس را به دلیل شرایط سؤالبرانگیز سال۱۳۲۰ منحل کنند و مسلماً او مایل نبود نامعتبر بودن انتخابات آن دوره را بهعنوان دلیل انحلال اعلام کند، زیرا عملاً دوران حکومت پدرش را زیر سؤال میبرد. از طرف دیگر، دولت با آنکه از مجلس ناراضی بود، ولی ترجیح میداد اعتراضها در مجلس ابراز شوند تا در خیابان.
در طرف خارجی، ایالات متحده ترجیح میداد نسبت به انحلال مجلس بیطرف باشد. شاید برای حکومت آمریکا حمایت از فکر انحلال مجلس مضحک بود چرا که آمریکا خود را همواره حامی نظام پارلمانی و مأمن دموکراسی میدانست. روسها زمان انحلال مجلس را مناسب نمیدانستند.
اما او و دولت نمیخواستند مجلس را به دلیل شرایط سؤالبرانگیز سال۱۳۲۰ منحل کنند و مسلماً او مایل نبود نامعتبر بودن انتخابات آن دوره را بهعنوان دلیل انحلال اعلام کند، زیرا عملاً دوران حکومت پدرش را زیر سؤال میبرد. از طرف دیگر، دولت با آنکه از مجلس ناراضی بود، ولی ترجیح میداد اعتراضها در مجلس ابراز شوند تا در خیابان.
در طرف خارجی، ایالات متحده ترجیح میداد نسبت به انحلال مجلس بیطرف باشد. شاید برای حکومت آمریکا حمایت از فکر انحلال مجلس مضحک بود چرا که آمریکا خود را همواره حامی نظام پارلمانی و مأمن دموکراسی میدانست. روسها زمان انحلال مجلس را مناسب نمیدانستند.
اما بولارد حامی سرسخت انحلال مجلس بود. او نوشت: «معلوم نیست که سهیلی هرگز بتواند مجلس را کنترل کند ... بنابراین فکر میکنم ما باید یک بار دیگر تلاش کنیم تا تقیزاده را به عنوان نخست وزیر جایگزین کنیم. همان طور که میدانید مجلس بهوسیله شاه فقید منصوب شده است و از هیچ اعتباری برخوردار نیست درحالیکه بیاعتباری عنوانش احتمالا آن را وادار میکند که ملتگرایانهتر از مجلسی باشد که بهدرستی انتخاب شده است.
هیچ کسی جز خودِ نمایندگان از انحلال [مجلس]متاسف نخواهد شد... میتوان گفت که انتخابات جدیدی برگزار خواهد شد، ولی میتوانیم آن را به تقیزاده واگذار کنیم که در اعلام برگزاری انتخابات عجله نکند،۲»
منحل کردن مجلس طبق پیشنهاد بولارد، یعنی بیاعتبار اعلام نمودن انتخابات سال ۱۳۲۰، بیتردید میتوانست یک خطای بزرگ باشد، زیرا اعتبار تصمیمهایی را که مجلس گرفته بود، از جمله تصویب پیمان اتحاد سه جانبه را، از اعتبار ساقط میکرد، اما، اظهارنظر وزارت خارجه بریتانیا چنین بود: «واقعاً بهنظر میرسد که گویی مجلس فعلی باید منحل شود مگر اینکه ما آماده باشیم با یک هرجومرج کامل بسازیم... البته هیچ تضمینی وجود ندارد که مجلس جدید بهتر از مجلس فعلی باشد، ولی اعضای آن در هر حال درک خواهند کرد که اگر درست رفتار نکنند، همانند پیشینیانشان، در معرض اخراج شدن هستند،۳»
منحل کردن مجلس طبق پیشنهاد بولارد، یعنی بیاعتبار اعلام نمودن انتخابات سال ۱۳۲۰، بیتردید میتوانست یک خطای بزرگ باشد، زیرا اعتبار تصمیمهایی را که مجلس گرفته بود، از جمله تصویب پیمان اتحاد سه جانبه را، از اعتبار ساقط میکرد، اما، اظهارنظر وزارت خارجه بریتانیا چنین بود: «واقعاً بهنظر میرسد که گویی مجلس فعلی باید منحل شود مگر اینکه ما آماده باشیم با یک هرجومرج کامل بسازیم... البته هیچ تضمینی وجود ندارد که مجلس جدید بهتر از مجلس فعلی باشد، ولی اعضای آن در هر حال درک خواهند کرد که اگر درست رفتار نکنند، همانند پیشینیانشان، در معرض اخراج شدن هستند،۳»
*این کتاب بهزودی توسط نشر فرهنگ جاوید منتشر خواهد شد
پینوشت:
۱. فریاد، شمارۀ ۲۱، ۲۲ تیر ۱۳۲۲.
۲. Bullard to FO, No. ۵۱۲, April ۲۱، ۱۹۴۲. E. ۲۴۹۳/۱۴/۳۴. FO ۳۷۱/۳۱۳۸۵.
تقیزاده وزیر مختار ایران در لندن بود. وزارت خارجه بریتانیا دو بار از او خواسته بود که برای اشغال پست نخستوزیری به تهران بازگردد، ولی او این درخواستها را رد کرده بود. وزارت خارجه بریتانیا ترجیح داد که درخواست بعدی باید از طرف ایران، مثلاً، از طرف شاه صورت بگیرد. نگاه کنید به: FO to Tehran, April ۲۸، ۱۹۴۲. Ibid.
۳. Minute by Pink on Bullard. Ibid.
منبع: سازندگی