دیوار…در سیامین سالگرد فروپاشی دیوار برلین
شفقنا- سید مسعود رضوی در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشت، سی سال پیش، طی رخدادهایی شگفت و فوقالعاده، در شهری که میان ساکنان آن دیوار بلندی کشیده و در دو سوی آن، دو دیدگاه دو نوع تفکر، دو شیوه زندگی و دو نظام سیاسی برزندگی مردم سیطره داشت، یکباره فروریخت. دریایی از انسانها به سوی دیوار حایل و سنگ و […]
شفقنا- سید مسعود رضوی در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشت، سی سال پیش، طی رخدادهایی شگفت و فوقالعاده، در شهری که میان ساکنان آن دیوار بلندی کشیده و در دو سوی آن، دو دیدگاه دو نوع تفکر، دو شیوه زندگی و دو نظام سیاسی برزندگی مردم سیطره داشت، یکباره فروریخت. دریایی از انسانها به سوی دیوار حایل و سنگ و آجر و بتن، و نیز سنگرها و سلاحهای محافظ رفتند و برای همیشه دیواری را که دیوانگان بنا کرده بودند از میان برداشتند.
این که چگونه میان خواهران و برادران، پدران و مادران و همسایگان و دوستان، یکباره به دلیل اختلافات سیاسی یا معادلات نظامی و امنیتی دیواری برپا میشود و چندین دهه، از ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۹ دوام مییابد، از شگفتیهای تاریخ معاصر است. سرگذشت و سرنوشت این دیوار، نماد تغییرات بزرگی بود که در همه جا در حال رخ دادن بود و این تحولات هنوز ادامه دارد. هیچ دیواری دیگر نمیتواند انسانها را از هم جدا کند، خبرها را ممیزی و کنترل نماید، مردم را در بیخبری از همنوعان و دیگر نقاط جهان به بند و حصار اسیر کند. وقتی دیوار برلین فروریخت، جهان تازهای متولد شد و مرزهای سنتی، همچون نظامهای سنتی ـ کمونیسم، کاپیتالیسم، لیبرالیسم، سوسیالیسم، استبدادهای فردی و نظامی و حزبی و… همه دچار بحران هویت شدند و در واقع پرسشهای بزرگ و خاستهای مشروع ملتها رودرروی آنان قرار گرفت.
مهمترین حق، تعیین سرنوشت بود و پاسخ به این پرسش که نظامها و حکومتها ارباب مردمند یا خادم و وکیل ملت و مردم؟ آگاهی و آزادی، برابری فرصتها و حرمت مال و جان و سرنوشت انسانها، حقی بنیادین برای تمام ابنای بشر است یا لطف و عنایت حکام و فرمانروایان؟
دیوار برلین، واپسین نظام یکسویه نگر، جبار و فاقد مشروعیت را در عرصهای جهانی به ورشکستگی کشاند و از آن پس برخی کوشیدند لیبرالیسم و کاپیتالیسم را به عنوان بدیل نهایی تمام نظامهای سیاسی و تجارب تاریخی بشر نمایش دهند. اما این گزاره و گزینه، ساده لوحانه بود، هنوز قرن بیست و یکم فرا نرسیده بود تا چینش تازه ملتها و تحولات شگرف در مناسبات، اطلاعات، ارتباطات، و نیز دریافت عظیم انسانها از حقوق بشر، برابریهای مشروع و فرصتهای بیکران هویدا شود.
اینک سیسال پس از آن واقعه، تغییرات بزرگ در چهارگوشه عالم آغاز شده و این دیباچه جهانی است که انسان دیگر برده و متکی به غیر، در قید نظامهای ظالم و خودکامه و فاسد نخواهد ماند، همچنان که طبیعت و محیطزیست و گنبد مینای ثروت و اقتصاد نابرابرانه جهان … نمیتواند بیش از این دوام یابد و به تخریب زمین و شهروندان این کره زیبا ادامه دهد…