جهان داستان کوتاه/ هر روز یک داستان: «نشان و گاو وحشی»


مامور کنترل مواد مخدر به یک دامداری در ایالت تکزاس امریکا می‌رود و به صاحب سالخورده‌ی آن می‌گوید:...

جهان داستان کوتاه/ هر روز یک داستان: «نشان و گاو وحشی»مامور کنترل مواد مخدر به یک دامداری در ایالت تکزاس امریکا می‌رود و به صاحب سالخورده‌ی آن می‌گوید: «باید دامداری‌ات را برای جلوگیری از کشت مواد مخدر بازدید کنم»

دامدار، با اشاره به بخشی از مرتع ، می‌گوید:«باشه، ولی اونجا نرو»

مامور فریاد می زنه:« آقا ! من از طرف دولت فدرال اختیار دارم»

بعد هم دستش را می‌برد و از جیب پشتش نشان خود را بیرون می‌کشد و با افتخار به دامدار پیر نشان داده و اضافه می‌کند: «اینو می‌بینی؟ این نشان به این معناست که من اجازه دارم هرجا دلم می‌خواد برم..در هر منطقه‌یی... بدون پرسش و پاسخ. حالی‌ات شد؟ می‌فهمی؟»

دامدار محترمانه سری تکان می‌دهد، پوزش می‌خواهد و دنبال کارش می‌رود.

کمی بعد، دامدار پیر فریادهایی بلند می‌شنود و می‌بیند که مامور از ترس گاو بزرگ وحشی که هر لحظه به او نزدیک‌تر می‌شود، دوان دوان فرار می‌کند. به نظر می‌رسد که مامور راه فراری ندارد و قبل از این که به منطقه‌ی امن برسد، گرفتار شاخ گاو خواهد شد.

دامدار لوازمش را پرت می‌کند، باسرعت خود را به نرده‌ها می‌رساند و از ته دل فریاد می‌کشد: «نشان، نشانت را نشونش بده!»

بیشتر بخوانید:

جهان داستان کوتاه/ هر روز یک داستان: «2 کوزه»

آیا "همیشه پای انگلیس در میان است"؟

معرفی پنج سریال جذاب خارجی که در قرنطینه خانگی کرونا ببینید (فیلم)


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

جملات تولدت مبارک پسرم (جملات زیبای تبریک تولد مادر به پسر)