زندگى مو جنون گرفته، برگرد/جلو چشامو خون گرفته، برگرد/شعر زن ذلیل


زندگى مو جنون گرفته، برگرد/جلو چشامو خون گرفته، برگرد/شعر زن ذلیل

زندگى مو جنون گرفته، برگرد / جلو چشامو خون گرفته، برگرد التیماتوم دادن مرد ذلیل، مر همسر را! نامه هاى مرد ذلیل; نامه سوم زندگى... ادامه مطلب نوشته زندگى مو جنون گرفته، برگرد/جلو چشامو خون گرفته، برگرد/شعر زن ذلیل اولین بار در پایگاه خبری شیرین طنز. پدیدار شد.

زندگى مو جنون گرفته، برگرد / جلو چشامو خون گرفته، برگرد

التیماتوم دادن مرد ذلیل، مر همسر را!

نامه هاى مرد ذلیل; نامه سوم

زندگى مو جنون گرفته، برگرد
جلو چشامو خون گرفته، برگرد

این دفه دیگه نقل هر سالیت نیست
انگارى که زبون خوش حالیت نیست

حکم تو شلاقه، اگه قاضى ام
جیک بزنى، به مرگتم راضى ام

مثل یخ، آبت مى کنم ضعیفه
خونه خرابت مى کنم ضعیفه

من نه از او چشم سیات مى ترسم
نه از ننه ت، نه از بابات مى ترسم

هرچى ازت تلخى چشیدم، بسه
تو زندگى هر چى کشیدم، بسه

این دفه مى خوام نوکتو بچینم
من نخوامت، کیو باید ببینم؟

خانوم شدى پیش یه مشتى فَعله
یابو ورت داشته که یعنى بعله؟

همه ش مى خواى بگم که «بعله قربان»؟
«جنیفر»ى یا دختر اوتورخان؟

نذار بگم تو کوچه زیرت کنن
یا آبجى هام خرد و خمیرت کنن

نذار بگم تو رو تو شر بندازن
نذار بگم نسل تو ور بندازن

تا سر شب، خلاصه ختم کلام
خودت میاى یا خبرت، والسلام!

•••

اینها رو من از این و اون شنفتم
اما از این حرفا بهت نگفتم

نوشتمش به خوارى و به خفت
آخه من و حرف خلاف عفت

مى خوام بگم اهل بخیه نیستم
مودبم، مثل بقیه نیستم

خسته شدى، دِ باشه جونم فدات
یه جفت کفش نو خریدم برات

الانه مى فرستمش، روم سیا
جلدى پاشو، کفشاتو پاکن بیا!

شاعر : ابوالفضل زرویی نصرآباد

منبع : سایت زرویی

نامه هاى مرد ذلیل;نامه اول

نامه هاى مرد ذلیل;نامه دوم

#gallery-1 { margin: auto; } #gallery-1 .gallery-item { float: right; margin-top: 10px; text-align: center; width: 100%; } #gallery-1 img { border: 2px solid #cfcfcf; } #gallery-1 .gallery-caption { margin-left: 0; } /* see gallery_shortcode() in wp-includes/media.php */ قطعه ای از آلبوم “بامعرفت‌های عالم” با خوانش زنده یاد ابوالفضل زرویی نصرآباد :
تمام مختصات یک طنزپرداز واقعی

به گزارش شیرین طنز، داریوش کاردان درباره تیزی کلام طنز مرحوم زرویی، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: ابوالفضل زرویی تمام مختصات یک طنزپرداز واقعی را داشت. یعنی هم به مردم و ادبیات تعهد داشت و هم با طنز قدیم و معاصر آشنا بود. طنز او نجیب بود. یعنی با اینکه حرف‌هایش را می‌زد آن تیزی لازم هم در آثارش مشهود بود.

طنز اگر تیز نباشد و نیشگون نگیرد و انسان را تا حدودی آزار ندهد، طنز نیست. طنز به این معنی است که کسی تا حدودی باید از آن دلخور شود، چون کمبود و مشکلی را با خنده مطرح می‌کند.

خرید کتاب های ابوالفضل زرویی نصرآباد

هم می‌توانست آدم را بخنداند و هم بیدار کند

این طنزپرداز با اعلام اینکه «ورای همه طنزپردازها، یک نجابتی در طنز زرویی وجود دارد» درباره ویژگی آثار این هنرمند فقید عنوان کرد: کلام او انگار گوش آدم را می‌کِشید و می‌گفت که اینجا را اشتباه کردی. حال یا گوش مردم یا گوش وزیر یا گوش دولت را می‌کشید.

اما به قدری زیبا و نجیب حرف می‌زد که اصلاً نمی‌شد از حرفش ناراحت شد. بدترین مشکلات را به حدی قشنگ مطرح می‌کرد که هم می‌توانست آدم را بخنداند و هم بیدار کند. زرویی کاری کرد که آدم‌ها به طنز علاقه بیشتری نشان دهند، غیر از این که می‌خندیدند و خوششان می‌آمد. احساس می‌کنم که این ویژگی‌های طنز زرویی است که او را خاص می‌کند.


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

جملات زیبا درباره غذا با متن های مفهومی