شفقنا آینده/ دکتر علی‌اصغر زرگر: چالش آب فرامرزی است/ مساله آب به تنش‌های مرزی کشور‌های همجوار می‌انجامد/ طرح‌های توسعه در ایران آینده‌محور نبود/ در روابط خارجی باید تنش‌ها را کم کنیم


شفقنا آینده/ دکتر علی‌اصغر زرگر: چالش آب فرامرزی است/ مساله آب به تنش‌های مرزی کشور‌های همجوار می‌انجامد/ طرح‌های توسعه در ایران آینده‌محور نبود/ در روابط خارجی باید تنش‌ها را کم کنیم

شفقنا آینده- دکتر علی اصغر زرگر، استاد دانشگاه آزاد و کارشناس امور خاورمیانه در حوزه نقت و انرژی درباره چشم‌انداز مساله آب در آینده اظهار داشت: در مورد مساله آب باید هم از الگوی مصرف و الگوی مدیریتی آب در داخل استفاده کرد و این به منابع مالی نیاز دارد. در مورد کشت هایی که از نظر مصرف آب پرمصرف […]

شفقنا آینده/ دکتر علی‌اصغر زرگر: چالش آب فرامرزی است/ مساله آب به تنش‌های مرزی کشور‌های همجوار می‌انجامد/ طرح‌های توسعه در ایران آینده‌محور نبود/ در روابط خارجی باید تنش‌ها را کم کنیمشفقنا آینده/ دکتر علی‌اصغر زرگر: چالش آب فرامرزی است/ مساله آب به تنش‌های مرزی کشور‌های همجوار می‌انجامد/ طرح‌های توسعه در ایران آینده‌محور نبود/ در روابط خارجی باید تنش‌ها را کم کنیم

شفقنا آینده- دکتر علی اصغر زرگر، استاد دانشگاه آزاد و کارشناس امور خاورمیانه در حوزه نقت و انرژی درباره چشم‌انداز مساله آب در آینده اظهار داشت: در مورد مساله آب باید هم از الگوی مصرف و الگوی مدیریتی آب در داخل استفاده کرد و این به منابع مالی نیاز دارد. در مورد کشت هایی که از نظر مصرف آب پرمصرف هستند و کشت های غرقآبی که امروزه در دنیا منسوخ است باید به سمت آبیاری های گلخانه ای و سایر تکنیک های جدید پیش رفت تا از کمترین مصرف آب بیشترین استفاده را ببرند.

وی می افزاید: برنامه های پنج ساله و برنامه ریزی های استراتژیک ۱۴۰۰ و ۱۴۰۴ و… نوشته شده است. ولی این ها نیاز به سرمایه دارد که سرمایه از سه بخش دولتی و خصوصی و خارجی تامین می شود. در ایران برای مدت ها سرمایه گذاری خارجی اندک بود و بخش خصوصی نیز به دلیل ناپایداری و بی ثباتی اقتصاد ایران معمولا ۲۰% اقتصاد بخش خصوصی زیرزمینی است و آن طور که باید و شاید مولد نشده است تا بیاید و سرمایه گذاری کند. بخش دولتی نیز معمولا سرمایه گذاری کافی ندارد بخصوص که سرمایه های عظیمی از ایران در کشور های مختلف بلوکه شده است و در چند سال اخیر نیز آنطور که باید و شاید موفق به فروش نفت نشده ایم لذا دولت نیز به روزمرگی گذرانده است و نتوانسته با سرمایه گذاری بخش خصوصی را مشارکت بدهد.

متن گفت وگوی خبرنگار شفقنا آینده با دکتر زرگر را می خوانید:

_ بحث جنگ بر سر آب چقدر جدی است؟ با روندی که کشور ایران به خصوص منطقه خاورمیانه با وجود خشکسالی های متمادی در حال طی کردن است فکر می کنید در نهایت چه خواهد شد؟ آیا تنش های آبی نیز در آینده یکی از مهم ترین تنش ها در حوزه خاورمیانه تبدیل خواهد شد؟

چالش آب فرامرزی است

در مورد مساله آب باید هم از الگوی مصرف و الگوی مدیریتی آب در داخل استفاده کرد

باید به سمت آبیاری های گلخانه ای و تکنولوژی های جدید در مصرف آب برویم

بیش از چهل سال پیش که من در ژنو سوییس درس می خواندم، در لندن موسسه ای تحقیقاتی کتاب کوچکی در حدود ۵۰ تا ۶۰ صفحه در رابطه با جنگ آب در منطقه خاورمیانه چاپ کرده بودند به نظر می آید چالش آب فرامرزی است و تنها مساله داخل نیست. اما موضوع جدیدی نیست. در داخل نیز به این صورت نیست که ما تجربیات گذشته را نداشته باشیم. ایران سرزمینی بود که بارها دچار خشکسالی و کم بارانی شده است. وقتی از تهران بیرون می رویم و به طرف قم و کاشان و کویر مرکزی و بیرجند و یزد و … می رویم می بینیم که هزاران کیلومتر در کیلومتر صحاری داریم. صحراهای بی آب و علفی که آب و رودخانه ای ندارد. بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا مثل استانبول و لندن و پاریس و نیویورک رودخانه های عظیمی دارند ولی تهران و شهرهای بزرگ ما به استثنای اصفهان قدیم رودخانه ای آنچنانی ندارند تا آب به لایه های زیر زمینی برسد و در سال های خشکسالی بتوان از آب های زیر زمینی استفاده کرد. در مورد مساله آب باید هم از الگوی مصرف و الگوی مدیریتی آب در داخل استفاده کرد و این به منابع مالی نیاز دارد. در مورد کشت هایی که از نظر مصرف آب پرمصرف هستند و کشت های غرقآبی که امروزه در دنیا منسوخ است باید به سمت آبیاری های گلخانه ای و سایر تکنیک های جدید پیش رفت تا از کمترین مصرف آب بیشترین استفاده را ببرند. آمار ها نشان می دهد ۸۵% از منابع آبی ما به سمت کشاورزی می رود درحالیکه بخشی از کشاورزی ما غرق آبی است. احتمالا بتوان در مواردی از روش های دیگر کشت استفاده کرد و آمار ۸۵% را کاهش داد و بخشی از آب را به مصارف دیگر اختصاص داد.

به مدیریتی صحیح در رابطه با الگوی مصرف نیاز داریم

در خاورمیانه دیپلماسی آب می طلبد

استفاده ای که ترک ها از سرشاخه های دجله و فرات می برند

بنابراین آنچه که ما در داخل با آن روبرو هستیم به مدیریتی صحیح و تفکری در رابطه با الگوی مصرف نیاز دارد تا اگر خشکسالی تداوم پیدا می کند و بارندگی کمتر خواهد بود، بتوانیم بر این بحران فایق بیاییم. اما در ارتباط با جنگ فرامرزی آب و تنش های فرامرزی باید گفت این یک واقعیت است و مثل روز روشن است که سرشاخه های دجله و فرات که به سوریه می آیند و بعد به عراق می آید و نهایتا به کارون پیوند می خورد و اروندرود یا شط العرب را تشکیل می داد به دلیل سدسازی ترک ها بر روی این سرشاخه ها در کوه های جنوبی ترکیه و آب گیری این سدها و تبخیری که ایجاد می کند و استفاده ای که ترک ها می برند؛ آب را در دجله و فرات کاهش خواهد داد و دیگر دجله و فرات قبلی نیست که به صورت رودخانه هایی پر آب بتواند نیازمندی های سوریه را بر طرف کند و جلگه عراق را سیراب کند و در نهایت به طرف مرز ایران بیاید و کارون و اروند رود را تشکیل بدهد. این مساله دیپلماسی آب می طلبد و تنش ها در این مرحله فرامرزی است. یا در مورد رودخانه کرخه در ایران که بخشی از آن به داخل عراق می رود و بر می گردد و همچنین در شرق کشور که بخش مهمی به طور طبیعی حق آبه ای دارد و به ایران اختصاص داده شده و این از زمان رژیم گذشته گفته شده است و مسیر طبیعی خود را طی می کرد ولی افغان ها در آن جا سد سازی کرده اند و اگر چه نیمه کاره است و هنوز به طور کامل تشکیل نشده است ولی زمزمه هایی وجود دارد که اگر ایران حق آبه و آب می خواهد باید در مقابلش به ما نفت و گاز مجانی بدهد.

در منطقه خاورمیانه مصر نیز تنش آبی فراوانی دارد

راهی جز دیپلماسی وجود ندارد وگرنه مساله آب به تنش های مرزی کشور های همجوار می انجامد

ولی در همان منطقه هم بهترین آب، آب برفی بود که ذوب می شد و بهترین آب شیرین بود که می آمد ولی امروز به این صورت نیست و توده های برف ناپدید شده است و آبی است که کیفیت بالایی ندارد. در بخش شمال غربی ایران نیز در ارس سد مشترکی ساخته شده و برق مشترک و آبیاری مشترکی انجام می شود و به این صورت نیست که رودخانه ارس تماما متعلق به ایران باشد، البته آنجا هم درگیر خشکسالی ها شده و به نظر می رسد در مورد آنجا هم نمی توانیم روی آب منطقه حساب کنیم. در منطقه خاورمیانه مصر نیز تنش فراوانی دارد و حتی تهدید کرده است که به اقدام نظامی بر علیه اتیوپی دست خواهد زد. چون اتیوپی نیز سدی زده است رودخانه نیل نیز از دو بخش تشکیل می شود؛ یک بخش از کشور های آفریقایی می گذرد و می آید و به صورت نیل سفید است و یک نیل آبی است که از دریاچه ای در اتیوپی سرچشمه می گیرد و آنجا نیز سد سازی هایی صورت گرفته است که اگر آب گیری شود خصوصا اگر ارتفاع تاج آن بسیار بلند مرتبه باشد می تواند بخش مهمی از آب نیل آبی را مهار کند و دیگر آبی برای پیوستن به رودخانه سفید وجود نخواهد داشت لذا در آن جا نیز تنش آب به تنشی فرامرزی در منطقه شمال آفریقا تبدیل شده است. در کشورهایی نظیر اردن نیز تنش های آبی وجود دارد لذا کشورهایی مثل ایران که هم از جانب شرق و غرب و شمال با همسایگانی روبرو است که رودخانه های مشترکی دارند و بخشی از آب این مناطق از خارج از مرزها و یا به صورت مشترک می آید نیازمند یک دیپلماسی هستند که هر چه زودتر شروع شود بهتر خواهد بود تا به توافقاتی برسند. البته این وضعیت بسیار مشکل است اگر تغییر آب و هوا و وضعیت خشکسالی ها در دنیا به این صورت باشد هر کشوری براساس منافع ملی خود خود را صاحب و مالک آن آب می داند و به زحمت و با دیپلماسی فعالی می تواند به توافق برسد و حق آبه ای را به کشور همسایه برساند. با فنون جدید و تکنیک های جدید و با سد سازی ها به راحتی می توان رود ها را مهار کرد و دیگر راهی جز دیپلماسی وجود ندارد وگرنه به تنش های مرزی کشور های همجوار می انجامد.

_ در مورد حق آبه های مشترک مرزی کنوانسیون های بین المللی وجود ندارد؟

کنوانسیون بین المللی بیشتر مربوط به دریا ها و دریاچه ها و گذرگاه های آبی و تنگه ها و… است و فکر نمی کنم کنوانسیون های مستحکم و روشنی در این رابطه وجود داشته باشد. البته در ارتباط با رودخانه های مرزی وضعیت روشن است اما در این مورد که اگر سرچشمه رودخانه ای در کشور دیگری باشد تا چه میزان حق سد سازی وجود دارد و آیا می توان جریان کل رودخانه را مهار کرد و سد کرد؟ در این خصوص باید تحقیقی انجام داد.

_ ایران در چهار دهه گذشته روند توسعه ای در پیش گرفته بود، که به سرعت کشور را در بخش های مختلف به خصوص نفت و گاز و پتروشیمی و سدسازی توسعه دهد. چه چیزی و چه نکاتی باید رعایت می شد تا امروز با خشکسالی ها روبرو نباشیم؟ روندی که طی شد چقدر آینده نگر بود؟ آیا مسائل امروز در گذشته آینده نگری شده بود؟

باید دید توسعه ما چه چیزی برای آیندگان باقی می گذارد

توسعه پایدار یعنی نگاهی به آینده وجود دارد و اینطور نباشد که ما نگاهی کوتاه مدت و میان مدت داشته باشیم. باید دید توسعه ما چه چیزی برای آیندگان باقی می گذارد و در آینده چگونه با این توسعه روبرو خواهند شد. کشور ها در مورد توسعه ویژگی های خود را دارند؛ ایران در ناحیه ای گرم و خشک قرار دارد و بارندگی به اندازه کافی وجود ندارد. بخش بزرگ و مهمی از ایران در بیابان قرار دارد. اگر این مساله در مورد سد سازی باشد بخش مهمی از سد های ساخته شده برای این بود که جلوی سیلاب هایی را که در فصول مختلف بوجود می آمد بگیرند و این آب ها را برای دراز مدت مهار کنند در گذشته های دورتر در خوزستان سد هایی ساخته شد که هم برق تولید کرده و هم سیلاب های فصلی را مهار کرده است. سد هایی جدید ساخته شد که برای تولید برق و مهار آب بود تا آب را در پایین دست برای کشت بهاره و پاییزه تامین کند.

با توجه به گرمای هوا در ایران تبخیر از دریاچه های پشت سد بسیار بالا ست

در ایران برای مدت ها سرمایه گذاری خارجی اندک بود

دولت امور را به روزمرگی گذرانده است

همواره سعی شده صنایع مادر در جاهایی باشد که از تیررس دشمنان دور باشد

با توجه به گرمای هوا در ایران تبخیر از دریاچه های پشت سد بسیار بالا ست. از گذشته های دور نیز بخشی از آب کارون در پایین دست هدر می رفت و تصمیم گرفته شده بود بخشی از این آب ها را از طریق تونل به مرکز بیاورند که معمولا به طرف اصفهان و زاینده رود می رفت و امروز هم بخشی از این کار در حال انجام است و کار چندان عجیب و غریبی نیست. برنامه های پنج ساله و برنامه ریزی های استراتژیک ۱۴۰۰ و ۱۴۰۴ و… نوشته شده است. ولی این ها نیاز به سرمایه دارد که سرمایه از سه بخش دولتی و خصوصی و خارجی تامین می شود. در ایران برای مدت ها سرمایه گذاری خارجی اندک بود و بخش خصوصی نیز به دلیل ناپایداری و بی ثباتی اقتصاد ایران معمولا ۲۰% اقتصاد بخش خصوصی زیرزمینی است و آن طور که باید و شاید مولد نشده است تا بیاید و سرمایه گذاری کند. بخش دولتی نیز معمولا سرمایه گذاری کافی ندارد بخصوص که سرمایه های عظیمی از ایران در کشور های مختلف بلوکه شده است و در چند سال اخیر نیز آنطور که باید و شاید موفق به فروش نفت نشده ایم لذا دولت نیز به روزمرگی گذرانده است و نتوانسته با سرمایه گذاری بخش خصوصی را مشارکت بدهد. از طرفی بسیاری به سیاست گذاری ها و اقدامات انتقاد دارند. در مورد تاسیس ذوب آهن که در رژیم گذشته بنا شده این انتقاد وجود دارد که به دلیل نیاز این صنعت به آب باید در کنار دریا بنا می شد و یا در مورد پتروشیمی ها و پالایشگاه ها و… اما ایران در محیط ژئوپولتیک خاصی قرار داشته و دارد بنابراین مساله به این صورت بود که همواره سعی شده صنایع مادر در جاهایی باشد که از تیررس دشمنان دور باشد و در جاهایی نباشد که آسیب پذیر باشد و از دریا و از مرز ها تهدید شود.

آبی که کارخانجان پس می دهند پساب صنعتی است و قابل بازیافت نیست

اکثر کشور ها پالایشگاه های عظیم و کارخانجات ذوب فلزات معمولا در نزدیکی دریاچه ها و دریا ها تاسیس می شود

همانطور که از نظر استقرار پایتخت نیز از قدیم الایام جغرافیای ایران به این صورت بود که اگر پایتخت در نزدیکی مرز بنا می شد آسیب پذر بود و نسبت به حملات دشمن و جنگ ها آسیب پذیر بود. از این رو اغلب صنایع سنگین به مرکز آورده شده است. ولی انتقاد وارد است چون این صنایع به آب نیاز دارند و آبی که کارخانجان پس می دهند پساب صنعتی است و قابل بازیافت نیست. از این رو در اکثر کشور ها پالایشگاه های عظیم و کارخانجات ذوب فلزات معمولا در نزدیکی دریاچه ها و دریا ها تاسیس می شود تا از آبی که به وفور وجود دارد استفاده کنند و نیاز نباشد آب را به یزد و اصفهان ببرند. امروز ما از این منظر هم دچار مشکلات هستیم. در کشور ما که در منطقه ای خشک و کم باران قرار دارد در طرح های زیر بنایی که به آب نیاز دارند و یا در طرح هایی که از منظر اجتماعی و محیط زیست به مطالعه نیاز دارد باید با تامل بیشتری عمل شود البته اخیرا مطالعاتی صورت می گیرد و طرح های پتروشیمی و پالایشگاه ها قبل از کلنگ خوردن توسط مهندسین مشاور در خصوص مطالعات اجتماعی و مطالعات زیست محیطی و… بررسی می شوند تا بعدها محیط زیست با مشکل روبرو نشود. این کار ها امروز انجام می شود ولی به نظر می رسد قبلا چنین مطالعات زیر بنایی روی طرح ها انجام نمی شده است.

_ آیا می توان گفت طرح های توسعه در ایران آینده محور نبود؟

بله؛ البته علت این است که بعد از جنگ جهانی دوم تا ده پانزده سالی نه بودجه ای بود و نه نفت به آن صورت قیمت داشت. بعد از مساله مصدق و ملی شدن صنعت نفت ایران و نرخ کم نفت وضعیت موجود به کشور اجازه توسعه نمی داد ولی از سال ۵۰ به بعد قیمت نفت بالا رفت و پترو دلاری وارد شد و به سرعت خواستار انجام طرح های توسعه ای شدند تا این پول در این راه هزینه شود. ولی به این صورت نبود که طی سالیان دراز و بر اساس الگوی توسعه ای خاصی عمل شود. هر زمانی که پول بود سعی شده یک سری از طرح های توسعه ای به صورت نمایشی یا بر اساس نیاز کشور انجام شود. بعد از انقلاب نیز باز وقفه ای بوجود می آید و مساله توسعه کشور برای مدت ها در محاق قرار می گیرد و تعطیل می شود و بعد جنگ تحمیلی هشت ساله است و دیگر بودجه ای نیست و بعد دوران سازندگی شروع می شود. در این دوران نیز سعی می شود هر چه سریعتر طرح هایی توسعه ای اجرا شود تا کار و اشتغال ایجاد شود و رکود اقتصادی را بشکنند و خرابی های جنگ را از بین ببرند از این رو فرصت مطالعه ای وجود ندارد و بر اساس مبنا و الگوی خاصی دست به توسعه نزده اند همه این ها دست به دست هم داده است و شاهد این اوضاع در حوزه توسعه در ایران هستیم.

_ آیا مشاغل نباید مطابق با مساله خشکسالی و کم آبی تغییر کنند؟ مثلا واردات میوه از سایر کشور ها صورت بگیرد و الگوئی کشاورزی و مصرف آب تغییر کند؟ ضمن اینکه بسیاری از معترضان به کم آبی به از دست دادن مشاغل خود نیز اعتراض دارند..

وقتی شما آب ندارید تا محصولات آب بر بکارید باید به طرف کشت گلخانه ای بروید

در این شکی نیست باید فکر و برنامه ریزی بشود، وقتی شما آب ندارید تا محصولات آب بر بکارید باید به طرف کشت گلخانه ای بروید تا آب کمتری مصرف شود. حتی زمانی که خاک ندارید می توان مثل ژاپنی ها و بسیاری دیگر کشت بدون خاک انجام داد. وقتی مواد اولیه ای وجود ندارد خواه و ناخواه باید صنایع را تبدیل کرد و با واردات مواد اولیه به تولید صنعتی پرداخت. همه این ها به تفکر و برنامه ریزی خاص نیاز دارد. این کاری است که باید در ایران انجام شود. بیشتر این تصمیمات جدید به زیر ساخت نیاز دارد. زیرساخت ها باید بوجود بیاید. در کشور چین با توجه به صحرا هایی که وجود دارد با تکنیک های خاصی صحرا های بی آب و علف را با هزینه های کم درخت کاری می کنند و آنها را به صحرا هایی پر درخت و به علفزار تبدیل می کنند که روی آب و هوا تاثیر دارد. امروزه در کشور های بسیاری مساله دنیای مجازی و کامپیوتر و تجارت مجازی و برنامه نویسی به اوج رسیده است. می توان بخشی از نیروی کار کشور را به این سمت سوق داد تا از این صنعت نوپا برای ارتزاق استفاده کنند. یا در صنایع دیگری که به آب کمتری نیاز دارد فعالیت کنید.

امروزه نیازی به احداث کارخانجات عظیم برای تولید برق نیست

برق را می توان از انرژی خورشیدی گرفت

می توان کارخانه های عظیم آب شیرین کن احداث کرد

در مورد تولید برق نیز امروزه نیازی به احداث کارخانجات عظیم برای تولید برق نیست و از طریق بخار و … توربین ها را به کار نمی اندازند و ژنراتور نمی چرخانند. می توان با این بیابان های لم یزرع و آفتاب سوزانی که وجود دارد انرژی خورشیدی تولید کرد انرژی ارزانی وجود دارد و می توان با آن آب اقیانوس را تصفیه کرد و آب شیرین را در اختیار شهر ها گذاشت تا حداقل برای مصرف شرب مورد استفاده قرار بدهند. این موارد به برنامه ریزی نیاز دارد و در صورت وقوع می توان آب شرب را تامین کند و به صنعت کمک کند و اشتغال ایجاد کند. برق را می توان از انرژی خورشیدی گرفت این تکنولوژی امروز وجود دارد در این رابطه وام های دراز مدتی داده می شود تا انرژی پاک تولید شود. وقتی به اندازه کافی و بیش از نیاز خود کشور انرژی و برق تولید شود می توان کارخانه های عظیم آب شیرین کن احداث کرد و آب را از دریای خزر و از خلیج فارس شیرین کرد. این یک مزیت ایران است. ما مثل افغانستان محصور در خشکی نیستیم و به آب های آزاد دسترسی داریم. این موارد تنها به برنامه ریزی نیاز دارد و سرمایه های عظیمی نمی خواهد و بیشتر به فکر و تولید نیاز دارد و می توان از این طریق از زمین های خشک و صحرا های بی آب و علفی که آمادگی تولید انرژی خورشیدی را دارند استفاده شود و برق به گونه ای برای شیرین کردن آب استفاده شود و برای یکبار به این بحران فایق شوند.

_ در یکی دو دهه گذشته ایران در زمینه طرح های توسعه ای چندان فعال نبود و به این بخش ها پیشرفت خاصی نداشتند و از تجارب کشور های دیگر هم استفاده نکرد. آیا این کمبود به نحوه مدیریت مسئولان داخلی ما مرتبط است یا نقش تحریم ها در این حوزه نیز پر رنگ بود؟

روابط بین الملل به این معنی نیست که ما در مقابل کشور های دیگر تسلیم می شویم

باید فتیله ها را پایین کشید و تنش ها را کم کرد

در این شکی نیست. مثلی داریم بی مایه فطیر آید، بدون مایه خمیر نمی توان نان خوبی داشت. همه این کارها سرمایه ای می خواهد و بدون سرمایه نمی توان کار خوبی انجام داد ولی بخشی از مساله به سیاست خارجی کشور ما مرتبط است. وقتی سیاست خارجی در ایران به صورتی است که نمی توانید از سرمایه های خودتان در خارج از کشور استفاده کنید چگونه می خواهید در این بخش های سرمایه گذاری کنید؟ از این رو دولت ها به روزمرگی مشغولند و در واقع نمی توانند و دست آنها بسته است. شاید اگر دولت هایی دلسوز بودند و کنترلی بر ماجرا داشتند و باری بر هر جهت نبودند شاید به اندازه کافی این سرمایه بوجود می آمد ولی این بهانه یا در دست دولتمردان شده است. روابط بین الملل به این معنی نیست که ما در مقابل کشور های دیگر تسلیم می شویم باید فتیله ها را پایین کشید و تنش ها را کم کرد. ما هم منافعی در سایر کشور ها داریم. اگر موقعیت کشور های منطقه را شناسایی کنیم آنها هم مجبور به شناسایی موقعیت ما هستند.

ایران به عنوان بازیگری مهم و توانمند در منطقه باید راه مشارکت در تامین امنیت منطقه را در پیش بگیرد

باید جایی بین صفر تا صد را انتخاب کنیم و ببینیم در کجا منافع ملی ما اجازه می دهد به مبادلات و تعاملات بین المللی بپردازیم

ایران به عنوان بازیگری مهم و توانمند در منطقه باید راه مشارکت در تامین امنیت منطقه را در پیش بگیرد. این یک بازی برد برد است. در واقع اینجا است که باید تقسیم نفوذ و منافع صورت بگیرد. هر کشوری منافعی امنیتی و نظامی و … در کشور های پیرامونی خود و در منطقه دارد، همه کشور ها به همین صورت هستند لذا شناسایی موقعیت کشور های مختلف منطقه به این معنی است که ما در این بازی برد برد مشارکت کنیم و به عنوان بازیگری قدرتمند در منطقه مشارکت داشته باشیم و کشورهای دیگر نیز مایل به مشارکت خواهند بود ولی وقتی مبنا را بر صفر و صد می گذاریم این تفکر در دنیای امروز کارایی نخواهد داشت. باید جایی بین صفر تا صد را انتخاب کنیم و ببینیم در کجا منافع ملی ما اجازه می دهد به مبادلات و تعاملات بین المللی بپردازیم. لذا با این ترفند و دیپلماسی می توانیم به جایگاه اصلی خود در منطقه و جهان برسیم و با کشور های دیگر تعامل کنیم. اگر سرمایه های کشور آزاد شود و کنترل کاملی صورت بگیرد در چنین شرایطی دولت ها می توانند از مشاورین خوب و نیوری کار ایران استفاده کنند و اتاق های فکر درست کنند و کاری صورت بدهند.

سرمایه های عظیم انسانی ما از کشور می روند

تا زمانی که ما به تعاملات مسالمت آمیز بین المللی دست پیدا نکنیم در این راه موفق نمی شویم

توسعه در محیطی امن قابل اجرا است و در محیطی تنش آلود معمولا انرژی ها منحرف می شود

در روابط خارجی تنش را کم کنیم و محیط برون مرزی آرام و کم تنش تری برای کشور ایجاد کنیم

متاسفانه امروز نیروی کار ایران پاشنه خود را ورکشیده تا از ایران فرار کند و به کشور دیگری برود و سرمایه های عظیم انسانی ما از کشور می روند چون این برنامه ها و اتاق فکر ها وجود ندارد و ثبات اقتصادی نیست و امیدواری به آینده به طور باید و شاید وجود ندارد. البته امید است که حاکمیت امروز یکدست شود و رهبری و مجلس و دولت بیشتر هم فکر هستند و رقیبی برای کارشکنی وجود ندارد و امید است که امروز بنشینند و ببینند راه چاره در چیست اما تا زمانی که ما به تعاملات مسالمت آمیز بین المللی دست پیدا نکنیم در این راه موفق نمی شویم. توسعه در محیطی امن قابل اجرا است و در محیطی تنش آلود معمولا انرژی ها منحرف می شود. امروز طالبان در حال تسلط پیدا کردن بر همسایه شرقی ما است و در حال جنگیدن هستند تا دولت مرکزی را به تصرف خود در بیاورند بخشی از انرژی و فکر ایران در چنین شرایطی به سمت مرز های شرقی منحرف شده است همینطور در عراق و در سوریه و در لبنان و در جاهای دیگر و وقتی انرژی ها به این صورت منحرف شود نه وقتی و نه سرمایه ای و نه اتاق فکری برای کار و سرمایه گذاری در داخل باقی نمی ماند از این رو به نظر من باید در روابط خارجی تنش را کم کنیم و محیط برون مرزی آرام و کم تنش تری برای کشور ایجاد کنیم تا بتوانیم سرمایه های ایران را از خارج از کشور به داخل وارد کنیم و با یک نظارت و کنترل شدید بر واردات و صادرات در داخل کشور با اولویت بندی سرمایه گذاری کنیم. و یکی بعد از دیگری بر بحران های چند لایه ای که وجود دارد فایق شویم.

انتهای پیام

fa.shafaqna.com

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


حضور شبانه رئیس جمهور موقت در خانه شهید رئیسی