به گزارش عصر سه شنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، سینمای جهان همواره به ورزش به عنوان یکی از ابزار نشاط اجتماعی و ایجاد احساس غرور و افتخار ملی و صدالبته روحیۀ جنگندگی و پایداری و ایستادگی در برابر تهاجم، نگاه ویژهای داشته است. در این بین شاید هیچ موضوعی به اندازۀ پرداخت به زندگی ورزشکاران و قهرمانان نامی مهم نباشد چراکه عموماً زندگی این افراد مملو از رخدادها و اتفاقات نادر و موفقیتهای بزرگی است که در نتیجۀ تلاشهای منحصربفرد و امیدواری به آینده حاصل میشود.
این ورزشکاران جدا از رشتۀ تخصصی خود، غالباً توانستهاند در پیشامدهای جامعه و کنشهای اجتماعی تأثیرگذاری بالایی از خود نشان دهند و به عنوان فرد مورد وثوق و آزاده، جامعه را در یک مسیر همگرا کنند.
در تاریخ ورزش جهان نامهای بزرگی دیده میشوند که هر بُعد از زندگی فردی، اجتماعی و حرفهای آنان میتواند موضوع نابی برای نگارش فیلمنامه و ساخت فیلم باشد. ورزشکارانی که در بین مردم زندگی کردهاند، با پیروزیهایشان یک ملت را حتی در شکستهای نظامی و بحرانهای اقتصادی به شادابی رساندهاند و با شکستهایشان امید یک جامعه ناامید شده است. ورزشکارانی که هنوز قصههایشان را خیلی از داستانسرایان با افسانه در هم میآمیزند تا مرز بین واقعیت و تخیل گم شود.
به همین بهانه چند اثر در ژانر زندگینامۀ ورزشی در سینمای جهان را مورد بررسی قرار دادهایم:
دستِ زیر سنگ را قطع کن تا زنده بمانی
۱۲۷ساعت؛ این فیلم آمریکایی به کارگردانی دنی بویل، بر اساس فیلمنامهای بر مبنای داستان واقعی یک کوهنورد، با بازی جیمز فرانکو ساخته شده است.
۱۲۷ساعت داستان واقعی یک کوهنورد به نام آرون رالستونا است که در حین کوهنوردی در گراند کانیونیک تخته سنگ روی دستش میافتد و او در یک کوه ایزوله به مدت پنج روز زندانی و مجبور میشود از همۀ امکاناتاتش برای ادامۀ حیات استفاده کند.
او به هیچکس نگفته که کجا میرود و به همین دلیل کوچکتری اثری از او وجود ندارد تا اینکه پس از پنج روز تصمیم میگرد با قطع کردن دستش از مچ، خود را از زیر سنگ رها کند. او با این کار از ارتفاع بلندی سقوط میکند و بعد از کیلومترها پیادهروی میتواند خود را نجات دهد.
این فیلم در شش حوزه نامزد هشتادوسومین جشنواره اسکار شد و در دو بخش بهترین فیلم (دنیل بویل و کریستین کولسن) و بهترین بازیگر نقش اول مرد (جیمز فرانکو) توانست جایزه را از آن خود کند.
پله؛ این شما و این آقای فوتبال
ادسون آرانتس دو ناسیمیونتو ملقّب به پله بیترید مهمترین فوتبالیست تاریخ است و هنوز که هنوز است بزرگان فوتبال جهان را با او مقایسه میکنند. گویا پله، نماد فوتبال است تا جاییکه هیچکس فوتبالِ قبل از پله را به یاد ندارد و نمیداند اول پله به دنیا آمد یا فوتبال.
این شخصیت به حدی در دنیای ورزش و نه فقط فوتبال مورد احترام و توجه است که ساختن فیلمی به نام پله اصلاً دور از ذهن نبود.
از بازیگران این فیلم میتوان به کالم مینی، دیهگو بونتا، رودریگو سانتورو، و وینسنت دن آفریو اشاره کرد.
داستان فیلم پله، زندگینامه این اسطوره بیبدیل را به تصویر میکشد و تلاش دارد که نشان دهد چگونه یک کودک ریزنقش، لاغر و فقیر در محلههای محروم سائوپائولو در ۱۷ سالگی تمام جهان را مجذوب فوتبال و توپ فوتبال را متحیر هنرنمایی خود کرد و اینگونه نام برزیل را که تا آن موقع برای خیلیها ناشناخته بود، با قهرمانی جهان و با لقب سرزمین الماس سیاه بر سر زبانها انداخت و این مهم را در دو جامجهانی دیگر نیز انجام داد.
البته این فیلم، بر رابطه پله و پدر پله هم تمرکز دارد و تلخی بازی برزیل و اروگوئه در فینال ۱۹۵۰ را نیز به یاد بینندگان میاندازد.
دنگل؛ اثری متفاوت از سینمای هند
دنگل (در زبان هندی به معنای کشتی) محصول سینمای هند در سال ۲۰۱۶ است که توانست پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای هند با فروش بیسابقهای در کل این صنعت باشد. این فیلم برگرفته از زندگی کشتیگیر معروف هندی، ماهاویر سینگ ساخته شد.
ماهاویر سینگ پوگات کشتیگیر سابق تیم ملی هندوستان به دلیل مشکلات زندگی در حالیکه هیچوقت نتوانست به مدال طلا برسد، مجبور میشود از تشک کشتی خداحافظی کند. سالها بعد با این امید که بتواند پسرانش را به کشتیگیرانی بزرگ تبدیل کند، ازدواج میکند اما او صاحب فرزندان دختر میشود.
این کشتیگیر سرانجام تصمیم میگیرد دخترانش را با تمرین سخت به کشتیگیرانی همتراز بهترین کشتیگیران مرد تبدیل کند تا اینکه پس از سالها تمرین و ممارست دختر اول او، گیتا کوماریهمه در بزرگسالی با گرفتن مدال طلای جهانی و به اهتزاز درآوردن پرچم هند، رؤیای پدرش را به حقیقت تبدیل کرد. خواهر گیتا نیز بعدها کشتیگیر بزرگی شد.
بیتوجهی به محدودیتهای سنتی و اشتباه و هدف قرار دادن بحرانهای جنسیتی دو نکتهای است که این فیلم را به اثری شاخص در سینمای هند تبدیل کرده گرچه در این فیلم نیز مؤلفههای همیشگی این سینما مانند موسیقیهای متعدد و احساسات گلدرشت دیده میشود.
مونرو؛ فرزند باد
سریعترین ایندین جهان؛ محصول سال ۲۰۰۵ نیوزلند و روایتگر زندگی بارت مونرو؛ موتورسوار مشهور نیوزلندی و البته چگونگی ساخت موتور شرکت ایندین است.
مونرو رکوردهای سرعت متعددی را در اواخر دهه۱۹۵۰ و دهه۱۹۶۰ برای موتورهای زیر ۱۰۰۰ سیسی بنام خود ثبت کرد.
این فیلم به کارگردانی راجر دونالدسونو؛ فیلمساز نیوزلندی و با درخشش آنتونی هاپکینز، توانست تحسین منتقدان و مخاطبان سینما را جلب کند و به سرعت با فروش ۷٬۰۴۳٬۰۰۰ دلار، تبدیل به پرفروشترین فیلم داخلی شود. این فیلم در سراسر جهان فروش ۱۸٬۲۹۷٬۶۹۰ دلاری را تجربه کرد.
دست خدا بر سر فوتبال است
مهم نیست در کجای دنیای فوتبال قرار داشته باشید؛ شما در هر نقطهای از جهان فوتبال که ایستاده باشید، چه در فینال جامجهانی در یک شهر اروپایی و چه با توپی پلاستیکی در درهای دورافتاده در شاخ آفریقا، هر جا که باشید، خواهید دید همگان با انگشت یک نفر را نشان میدهند؛ بله! او کسی نیست جز دیهگو آرماندو مارادونا. او آنقدر اسطوره و دستنیافتنی است که نابغهای مثل مسی با شش توپ طلایش، همچنان زیر سایۀ او نفس میکشد. مارادونا فراتر از هر توپ طلایی است، این را تاریخ ثابت کرد.
مارادونا اما فقط در مستطیل سبز افسونگر نبود بلکه در زندگی رومزه و در جهتگیریهای سیاسی اجتماعیاش همیشه چیزی شگفتانگیز داشت. او یک افسانۀ تکرار نشدنی است. هر دیوانهای میتواند خود را فیدلکاسترو، چگوآرا و همینگوی بنامد اما همۀ دیوانهها میدانند مارادونا از هر جنونی بالاتر بود. دست مارادونا دست خدا بود چه وقتی دروازه انگلستان مغرور را در فینال جامجهانی فتح کرد و چه حتی وقتی فاتحانه از سیگار برگ کام میگرفت.
مستند دیهگو مارادونا محصول ۲۰۱۹ انگلستان، اثری فرامتنی از زندگی اسطوره آرژانتینی فوتبال جهان به کارگردانی آصف کاپادیا است که پیشتر جایزۀ اسکار را گرفته بود. او این بار با بهرهگیری از بیش از پانصد ساعت تصاویر آرشیوی و بکر که تاکنون دیده نشدهاند، روایتی تکرارنشدنی از زندگی و فعالیت حرفهای مارادونا خاصه دوران اوجش در ناپولی به تصویر کشید. ناپولی، فقیرترین شهر ایتالیا حالا با مارادونا بر قلۀ ایتالیا ایستاده بود.
شکستناپذیران میمانند؛ چه در جنگ چه در المپیک
شکستناپذیر، فیلمی جنگی و درام به کارگردانی آنجلینا جولی است. این فیلم بر پایه رمان ناگسستنی اثر لورا هیلن برند ساخته شده و داستان واقعی یک قهرمان المپیک به اسم لوئی زامپرینی را روایت میکند که در دوران جنگ جهانی دوم به عضویت نیروی ارتش آمریکا درآمد.
او یکی از سه بازماندۀ سقوط هواپیما در اقیانوس آرام بود که بدون آب آشامیدنی و غذا، ۴۷ روز کامل در اقیانوس سرگردان بودند و در نهایت توسط نیروهای ژاپن اسیر شدند و تا آخر جنگ در اسارت شکنجههای زیادی تحمل کردند.
شکستناپذیر با استقبال نسبتاً خوب منتقدان مواجه شد و توانست نزدیک به دویست میلیون دلار در بازار جهانی فروش کند که با توجه به بودجه ۶۵ میلیونی آن رقم قابلقبولی محسوب میشود. فیلم در سه رشته نیز نامزد جایزه اسکار شد.
پرشهایی برای بازیابی غرور یک ملت
ماتی: جهنم برای قهرمانان، محصول فنلاند فیلمی به کارگردانی آلکسی مکلا است که در سال ۲۰۰۶ عرضه شد.
این فیلم روایتگر زندگی ماتی نوکانن؛ قهرمان فنلاندی در رشتۀ اسکی و در بخش پرش است که در سال ۲۰۰۶ نیز پرفروشترین فیلم این کشور شد و توانست موجی از حس غرور و افتخار را در این کشور به راه بیاندازد.
این قهرمان در بین سالهای۱۹۸۴تا ۱۹۸۸ میلادی در مسابقات بازیهای المپیک زمستانی در مجموع ۵ مدال، شامل ۴ مدال طلا و ۱نقره را کسب کرد. نوکانن در سال ۲۰۱۹ درگذشت.
از مدال قهرمانی جهان تا کلاه گدایی
مرد سیندرلایی، محصول سال ۲۰۰۵ آمریکا به کارگردانی ران هاوارد است که بازیگرانی همچون راسل کرو، رنی زلوگر، پل جیاماتی، پدی کانسیدینه، بروس مکگیل، کریگ برکو و رزمری دویت در آن به ایفای نقش پرداختند.
مرد سیندرلایی زندگی واقعی یک ورزشکار در شرایط بد اقتصادی آمریکا را به نمایش گذاشت. این فیلم جزو ۵ فیلم برتر بوکس هالیوود نیز شناخته شد و درباره زندگی جیمز جی برادک؛ بوکسور سنگین وزن آمریکایی است که توانست در سال ۱۹۳۵ مقابل مکس بیر، بوکسور قدرتمند به پیروزی برسد و عنوان قهرمانی جهان را کسب کند.
جیمز جی برادک، بوکسور ایرلندی-آمریکایی اهل نیوجرسی، پس از شکستن دستش در رینگ، مجبور به ترک بوکس میشود. این برای همسرش مئی از یک طرف باعث آرامش خاطر است که همسرش دیگر به روی رینگ نمیرود و هم باعث تشویش چون میداند بدون بوکس زندگی آنها با مشکل روبرو خواهد شد.
برادک با دست مصدوم برای گذران زندگی به عنوان کارگر روز مزد مشغول به کار میشود اما به علت تعداد بالای متقاضی کارگری او نمیتواند هر روز کار کند. شرایط سخت زندگی و بیکاری چنان برادک را در هم میشکند تا در نهایت روزی برای اینکه قبض برق خانهاش را بتواند پرداخت کند و فرزندانش را به خانه برگرداند، مجبور میشود برای گدایی به کلوپ اعضای سندیکای بوکس برود و کلاهش را به حالت گدایی بین آنها بگرداند.
مشتزن؛ مشت اول دیوید او راسل
مشتزن محصول ۲۰۱۰ به کارگردانی دیوید او راسل و بازی مارک والبرگ، کریستین بیلو امی آدامز است که قصۀ ایریش میکی وارد و برادر بزرگتر او را روایت میکند.
این فیلم اولین اثر مهم دیوید او راسل محسوب میشود که او را نامزد اسکار بهترین کارگردانی (در مجموع ۷ نامزدی در اسکار) و گلدن گلوب بهترین کارگردانی کرد.
این فیلم در دو بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و بهترین بازیگر نقش مکمل زن، هم در اسکار و هم در گلدنکلوپ جایزه دریافت کرد.
گاو خشمگین؛ گاوی که اسکورسیزی را احیا کرد
گاو خشمگین محصول ۱۹۸۰، به کارگردانی مارتین اسکورسیزی زندگی جیک لاموتا، مشتزن معروف آمریکایی را تعریف میکند.
فیلمنامه فیلم را پل شریدر و مادریک مارتین بر اساس کتاب گاو خشمگین نوشتهاند.
رابرت دنیرو سفارش ساخت این فیلم را به مارتین اسکورسیزی داد که در آن زمان به دلیل عدمموفقیت فیلم قبلیاش کاملاً مأیوش بود.
دنیرو برای بازی بهتر در نقش لاموتا چند جلسه با او تمرین مشتزنی کرد و برای بهتر نشان دادن وضعیت بدنی لاموتا پس از دوران افول و قرار گرفتن در نقش، وزن خود را حدود ۳۰ کیلوگرم زیاد کرد.
این فیلم به نظر بیشتر صاحبنظران بهترین فیلم مارتین اسکورسیزی و یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما محسوب میشود. این فیلم تحسین بسیاری از چهرهها برانگیخت تا جاییکه فرانسیس فورد کاپولا و یا راجر ایبرت منتقد معروف سینما آن را یکی از ۱۰ فیلم برتر جهان نامیدند.
رابرت دِنیرو برای بازی در این فیلم، اسکار و گلدنگلوب و جایزه حلقه منتقدان نیویورک و انجمن منتقدان و هچنین نامزدی بفتا را بدست آورد.
این فیلم همچنین در رایگیری بنیاد فیلم آمریکا به عنوان بهترین فیلم تاریخ در ژانر ورزشی انتخاب شد.
علی؛ روایتی از قهرمان قرن
همواره بزرگان ورزش جهان الهامبخش ورزشکاران دیگر بودهاند و تلاش و کوشش و دستیافتنشان به دستنیافتنیها، یک الگوی مطمئن برای آنان بوده اما در این بین برخی از ورزشکارن پا را فراتر از میدان گذاشته و با شخصیتی چندوجهی توانستهاند خود را از حصار ورزشکار بودن رها کنند و نماد هویت، آزادی و یا جنگندگی یک ملت یا یک آیین باشند. قهرمانانی که حتی بعد از دوران ورزشی، هنوز قصههای زیادی از آنان میمانند و میشوند سنگمحک و عیار دیگر قهرمانان!
محمدعلی کلی، یکی از این افراد است. برترین مشتزن تاریخ بوکس، از دوازده سالگی مشتزنی را شروع کرد و تنها ۱۰ سال بعد (۱۹۶۴) قهرمان جهان شد و این عنوان را دو بار دیگر نیز تکرار کرد. او دوران حرفهایاش را با کسب ۵۶ برد (۳۷ ناکاوت) و ۵ باخت به پایان برد. اما محمدعلی پس از گرویدن به اسلام، دیگر فقط یک بوکسور و یک قهرمان ملی برای آمریکاییها نبود. فعالیتهای سیاسیاش و امتناع از حضورش در ارتش و در جنگ ویتنام به دلیل باورهای مذهبی و اعتقادیاش، این قهرمان بوکس را به یک ابرقهرمان تبدیل کرد. مردی که بیش از هر شخصیت دیگری، به شهرت رسید و همۀ جهان او را میشناختند.
محمدعلی را پلیس آمریکا بازداشت کرد و عناوین قهرمانیاش هم از او سلب شد و به اتهام فرار از خدمت، گناهکار شناخته شد اما این مبارز، آنقدر جنگید تا در دهه ۷۰ دادگاه عالی آمریکا حصر او را لغو کرد.
محمدعلی، در دوران اوجش، تقریباً مشهورترین آدم دنیا بود. کاخ سفید در سال ۲۰۰۵ بالاترین مدال افتخار را به او اهدا کرد. در این سال دو نشان عالی دولت آمریکا، مدال شهروندی و مدال آزادی را که به شهروندان غیرنظامی اعطا میشود، به پاس «خدمات مثالزدنیاش» به او اهدا کردند. همان سال یک نهاد غیردولتی هم به نام او در لوییویل کنتاکی راهاندازی شد؛ نهادی که هدفش ترویج صلح، مسئولیت اجتماعی و احترام است.
محمدعلی از سوی نشریهٔ اسپورتس ایلوستریتد «ورزشکار قرن» و از سوی مردم در نظرسنجی بیبیسی «شخصیت ورزشی قرن» لقب گرفته است.
مایکلمان در سال ۲۰۰۱ فیلم علی را به پاس ادای دین به این ابرقهرمان ساخت و ویلاسمیت نیز در این فیلم در نقش محمدعلی بازی کرد و نامزد دریافت اسکار نیز شد. این فیلم زندگی محمدعلی را در سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۴ روایت میکند.