حسنک وزیر که بود و چه کرد و چرا اعدام شد ؟!
حسنک وزیر کسی که سلطان محمود او را به خاطر دانش و تجربهاش به وزارت حکومت خویش منصوب کرد.
حسنک وزیر کی بود؟
حسن بن محمد میکالی شناخته شده به حسنک وزیر، آخرین وزیر سلطان محمود غزنوی بود که به دستور مسعود غزنوی و به فتوای خلیفهٔ بغداد، تحت عنوان قرمطی یا اسماعیلی، در روز ۲۴ بهمن سال ۴۱۰ خورشیدی،به دار آویخته شد.
داستان حسنک وزیر
بیوگرافی حسنک وزیر
میر حسنک، پسر میکال از خاندان دیواشتیج شاهزادهٔ سغدی بود. سلطان محمود او را به خاطر دانش و تجربهاش به وزارت حکومت خویش منصوب کرد. حسنک در زمان حیات محمود به حج رفت و در هنگام بازگشت به دلیل ناامنی راهها از مسیر مصر به غزنی برگشت. در مصر خلعت خلیفهٔ فاطمی مصر را که شیعهٔ اسماعیلی بود قبول کرده و در غزنی تسلیم سلطان محمود کرد. خلیفهٔ عباسی، حسنک را در واقع بخاطر قبول خلعت فاطمیان و به خدمت نرسیدن وی ولی در ظاهر و با بهانه کردن قرمطیگری ساختگی او از محمود خواست وی را تسلیم کند. سلطان محمود که به وزیرش اعتماد داشت و مطمئن بود که وی قرمطی نیست به خواست خلیفه جواب رد داد. ابوالفضل بیهقی میگوید که سلطان محمود نسبت به پافشاری خلیفه بر اعدام حسنک محمود به خشم آمد و گفت: «به این خلیفهٔ خرف شده بباید نبشت که من از بهر عباسیان انگشت در کردهام در همهٔ جهان و قرمطی میجویم و آنچه یافته آید و درست گردد بردار میکشند، و اگر مرا درست شدی که حسنک قرمطی است خبر به امیرالمؤمنین رسیدی که در باب وی چه رفتی. وی را من پروردهام و با فرزندان و برادران من برابر است. اگر وی قرمطی است من هم قرمطی باشم!»
روایتی دیگر
محمد دهقانی نویسنده و منتقد ادبی اما نظر دیگری در مورد حسنک وزیر دارد. او می گوید: حسنک وزیر خود به حد کافی ظالم بوده و بیهقی هم به این مسئله اشاره میکند، اینطور نیست که حسنک آدم مظلوم و معصوم پاکی باشد و حالا یکعده ظالم او را نابود کرده باشند. کسی که تمام تاریخ بیهقی را نخوانده باشد و با تاریخ غزنوی آشنا نباشد و صرفا داستان را بخواند، چنین تصوری برایش پیش میآید. فکر میکنم داستان «بر دار کردن حسنک» فقط یکی از داستانهای جذاب تاریخ بیهقی است و نه حتی جذابترین داستانها. زمینه فرهنگی قهرمانپروری و پررنگ بودن دوگانه خیر وشر، ساده بودن داستان و تقلید کردن در کتابها باعث شده که بیهقی به داستان حسنکوزیر تقلیل پیدا کند.
ماجرای اعدام حسنک وزیر
پس از مرگ محمود غزنوی، حسنک وزیر از جمله کسانی بود که در به سلطنت رساندن محمد پسر محمود و برادر مسعود تلاش فراوان کرد. زمانی که محمد شکست خورد و مسعود غزنوی زمام امور را در دست گرفت، قرمطیگری وزیر پدرش را بهانه گرفته و به درخواست خلیفهٔ بغداد و با پافشاری بوسهل زوزنی، او را به دار آویخت .
مادر حسنک وزیر
در تاریخ بیهقی آمده است که زمانی که مادر حسنک وزیر را پس از سه ماه از مرگ پسرش مطلع کردند، گفت: «بزرگا مردا که این پسرم بود! که پادشاهی چون محمود این جهان بدو داد و پادشاهی چون مسعود آن جهان را» جسد حسنک پیش از دفن هفت سال بر سر دار ماند.