بهامیدا: بودای خاوران


بهامیدا: بودای خاوران

از متن کتاب: ۱) ستایش و نیرنگهای خود را بسوی که تقدیم کنیم؟ کیست آن ذات یکتا و جاودان که ماه و خورشید در چم اویند و روح شیفته اوست؟ مزدای پاک، فرمانروای هستی پدید کننده خرد و آئین، در خور والاترین ستایش است، ذاتی که «ارشام هستی» به مشیت او...

از متن کتاب:
۱) ستایش و نیرنگهای خود را بسوی که تقدیم کنیم؟ کیست آن ذات یکتا و جاودان که ماه و خورشید در چم اویند و روح شیفته اوست؟ مزدای پاک، فرمانروای هستی پدید کننده خرد و آئین، در خور والاترین ستایش است، ذاتی که «ارشام هستی» به مشیت او استوار، و تریگون فروز است.
۲) به ارادت مهیمن کسی که خواستار ستائیدن است فراز آمده، ترا می ستایم ای پدر راستی و دادار بزرگ مزدای خرد پرور و را یومند. بخشنده پیکر هستی که تا فرگاه تابناکت دو گام بیش نیست. آنجا، گلهای « توسانلو » پرورش می یابند. سر بهای من بادا ای مزدا، بهای من.
۳) آن گلهای نیلوپر بمانند «چیستای» تو عطر آگین، فرح بخش، خوشبو و شیرین است. غم از دل می زداید، ایستاده برروی آبها، تابنده چون خورشید، و کامک خواستار اوست...


بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

عکس پروفایل پرسپولیس