من


. پس از فربهی و گران‌وزنی‌ اراده‌ای سخت کردم و دست بر زانوی خویش زدم برای...
. پس از فربهی و گران‌وزنی‌ اراده‌ای سخت کردم و دست بر زانوی خویش زدم برای اقدام آن‌گاه به تمامی خود را شستم و شستم و شستم و آرام و آرام و آرام سـر بریدم و آرام‌تر و آرامتر پختم و به قوام...
.
پس از فربهی و گران‌وزنی‌
اراده‌ای سخت کردم و
دست بر زانوی خویش زدم برای اقدام
آن‌گاه به تمامی
خود را شستم و شستم و شستم
و آرام و آرام و آرام سـر بریدم
و آرام‌تر و آرامتر پختم و به قوام آوردم
حال
با هر لقمه‌ای
که از خود می‌خورم و به آرامی می‌جوم
لاغر و لاغـر و لاغـرتـر می‌شوم
بدان امید که دیگر هیچ منی از من نماند



03 03 03