از کدام سیاره آمدی؟
تئاتر «حذفیات» به نویسندگی و کارگردانی مهدی ضیاچمنی از مشهد تا تهران راهی پیموده و با حمایت الهام کردا و صابر ابر پس از اجرائی موفق در سیوششمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر به سالن مستقل تهران رسیده است تا صدایی تازه بر روی صحنه تئاتر باشد. در...
تئاتر «حذفیات» به نویسندگی و کارگردانی مهدی ضیاچمنی از مشهد تا تهران راهی پیموده و با حمایت الهام کردا و صابر ابر پس از اجرائی موفق در سیوششمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر به سالن مستقل تهران رسیده است تا صدایی تازه بر روی صحنه تئاتر باشد. در این اثر نمایشی که کاری از گروه تئاتر گیاه است، مهسا غفوریان در کنار دو بازیگر نوجوان، گلآرا غفرانی و محمدرضا حسینیان، به ایفای نقش میپردازد و آنها هر روز ساعت ۱۷ بر صحنه تئاتر مستقل به «حذفیات» جان میبخشند. با مهدی ضیاچمنی درباره این اثر گفتوگو کردیم که میخوانید.
اوضاع کلی تئاتر مشهد را چطور ارزیابی میکنید؟
همیشه در مصاحبههای قبلی نه تنها من، بلکه همه هنرمندان تئاتر مشهد به این نکته اشاره کردهاند که تئاتر مشهد بعد از تهران حرفهای زیادی برای گفتن دارد. تاریخ تئاتر خراسان خود گویای این موضوع است. اما نمیتوان این مسئله را نادیده گرفت که در تئاتر شهرستان، بهخصوص در مشهد پستی و بلندیهای زیادی را از سر میگذرانیم. نکته قابلتوجه این است که در 10 سال اخیر تئاتر مشهد پیشرفت قابل توجهی را نه تنها از نظر کیفی، بلکه از نظر استقبال و افزایش حضور و حمایت مخاطبان شاهد بودیم. اما متأسفانه این پیشرفت فقط به دلیل همت و پشتکار هنرمندان تئاتر شهر است و مسئولان تأثیر چشمگیری در آن نداشتهاند. قطعا پیگیری و توجه مسئولان این عرصه در مشهد میتواند تأثیر چشمگیری در بهترشدن اوضاع تئاتر مشهد داشته باشد.
تفاوت اجرا در تهران و شهرستان چطور است؟
اگر تئاتر را به عنوان یک حرفه جدی در نظر بگیریم برای من کارکردن در تهران یا شهرستان از نظر تئاتری که قرار است بر روی صحنه ببرم تفاوتی ندارد. تفاوت در محیط کار و افراد هنرمندی است که میتوانم با آنها در ارتباط باشم.
مختصری از کارهای قبلیتان بگویید.
تئاتر مشهد را به دلیل حضور برادرم در این عرصه از سال 73 به خاطر دارم. اما شروع فعالیتم به سال 81 برمیگردد. از همان شروع علاوه بر نویسندگی و کارگردانی به بازیگری هم علاقهمند بودم و در هر سه فعالیت داشتم. اما بیشتر فعالیتم در آن دوران معطوف به بازیگری بود. یکی از مهمترین اتفاقات من در تئاتر به سال 88 و آشنایی من با مهسا غفوریان برمیگردد. از همان زمان کم کم ما تبدیل به یک گروه کوچک شدیم و این اتفاق باعث شد تا آنچه در ذهن داشتم، شکل واضحتر و جدیتری به خود بگیرد.
دغدغه اصلی شما در تئاتر و تمهای مورد علاقهتان چیست؟
من فکر میکنم پاسخ به این سؤال برای من به عنوان کارگردان تئاتر خطرناک است یا حتی برای کسانی که قرار است مخاطب کار من باشند نیز سؤال مناسبی نیست. طبیعتا هر کارگردان دغدغه و تم مورد علاقه خود را برای کارکردن دارد اما صحبتکردن درباره آن، آن هم به طور مستقیم میتواند در کیفیت اثر و جهتدادن به ذهنیت تماشاچی تأثیرگذار باشد و من این نوع تأثیرگذاری را نمیپسندم.
ضمن اینکه دغدغه و نوع نگاه هنرمند در گذر زمان تغییر خواهد کرد و این خود بخشی از هنر است.
چرا اسم این کار اخیرتان شده حذفیات؟
حذفیات نه تنها برگرفته از ساختار نمایشنامه است بلکه در محتوا و تم نمایش بسیار تأثیرگذار است.
نحوه کار با بازیگرهای کمسنوسال و کمتجربه چگونه است؟
خب اگر مهسا غفوریان را فاکتور بگیریم (چون او بازیگر باتجربه و به نظر من بهترین بازیگر تئاتر خراسان است) کارکردن با بازیگر کمتجربه و بهخصوص کمسنوسال همان قدر که سخت است، به همان اندازه راحت است. چون این دسته از بازیگران بکر و بدون ذهنیتی عجیب از ارائه نقش، خود را برای اجرا آماده میکنند. زمانی کارگردان میتواند از کارکردن با این بازیگران لذت ببرد که آنها از هوش بالایی برخوردار باشند که خوشبختانه بازیگران نوجوان حذفیات از پس این کار برآمدند.
نحوه نگاهتان به روابط میان آدمها چگونه است؟
همیشه جزئیات در روابط آدمها برای من از کلینگری جذابتر بوده است. جزئیات است که شخصیت آدمها را شکل میدهد. جزئیاتی که شاید بهراحتی دیده نشود یا نادیده گرفته شود.
تغییر در شکل اجرا به واسطه مکانهای اجرائی متفاوت برایتان چطور اتفاق میافتد؟
اکثر اوقات تغییر چشمگیری در شکل اجرا صورت نمیگیرد و ما عمدتا با مسائل سختافزاری سروکار داریم و گاه مجبوریم تا حدودی منعطف با امکانات موجود، اجرا را در فضاهای متفاوت تجربه کنیم.
سرچشمه ایده طراحی صحنه برایتان چه بود؟
طراحی صحنه حذفیات به همراه طراحی لباس به عهده مهسا غفوریان بوده است. زمانی که با او درباره طراحی صحنه صحبت کردم به من پیشنهاد داد که ما در صحنه فقط آنچه را که لازم است نشان دهیم و این نوع طراحی به نمایشنامه بسیار وفادار و کاملا در راستای کانسپت نمایش بود. استفاده او از رنگ سفید و فرم دایرهایشکل در اجزای مختصر صحنه نیز با مفهوم نمایش و خلأ حاکم بر فضا کاملا هماهنگ بود.
در پایان باید اشاره کنم به اینکه مشهد، حتی کوچکترین حمایت، کمک و حتی دلگرمی برای اجرای عمومی حذفیات در تهران را از ما دریغ کرد و ما رویصحنهبودن حذفیات در تهران را مدیون کمکهای گروه نمایش در تهران هستیم. روحالله زندی، ریحانه رنجبر، رضا جاویدی و تمام دوستان همراه و البته تئاتر مستقل تهران و مصطفی کوشکی که این فرصت را برای ما فراهم کردند. همچنین از اعتماد و حمایت صابر ابر بیاندازه ممنونم.
و قطعا فراهمشدن این فرصت برای ما حقیقی نمیشد اگر الهام کردا اینطور جانانه و پرمهر در کنارمان نبود.
«وقتی مارادونا در جام جهانی 1986 از وسط زمین، بازیکنان انگلیس را یک به یک جا گذاشت و گل دوم را به انگلیس زد، گزارشگر آرژانتینی با تمام وجود فریاد زد: مارادونا تو از کدوم سیاره ظهور کردی؟ و این سؤال برای گروه کوچک حذفیات همیشه خواهد بود که... الهام کردا، تو از کدوم سیاره ظهور کردی؟!».