هم‌نشینی «سعدی» و «پترارک» در تهران


گروه هنر: امسال همایش «سعدی و پترارک» در دو روز، ۱۸ و ۲۹ فروردین‌ماه برگزار شد. در روز نخست این همایش مائورو کونچاتوری (سفیر ایتالیا در ایران)، دکتر میرجلال‌الدین کزازی، دکتر فائزه مردانی، دکتر نسرین فقیه‌ملک‌مرزبان، دکتر فاطمه عسگری، دکتر ایمان...

گروه هنر: امسال همایش «سعدی و پترارک» در دو روز، ۱۸ و ۲۹ فروردین‌ماه برگزار شد. در روز نخست این همایش مائورو کونچاتوری (سفیر ایتالیا در ایران)، دکتر میرجلال‌الدین کزازی، دکتر فائزه مردانی، دکتر نسرین فقیه‌ملک‌مرزبان، دکتر فاطمه عسگری، دکتر ایمان منسوب‌بصیری، دکتر کوروش کمالی‌سروستانی و دکتر رافائل مائوریلو سخنرانی کردند.
در ابتدای همایش، علی‌اصغر محمدخانی درباره چرایی انتخاب پترارک در کنار سعدی گفت: ترابادورها معتقد بودند که عشق انگیزه اعتلای نفسانی و تکامل اخلاقی است. نوع ارتباط ترابادورها با معشوق در آثار پترارک نمود دارد. عشق در دیدگاه پترارک و ترابادورها به عشق در ادبیات کلاسیک فارسی و به‌ویژه سعدی نزدیک است. ترابادور هرچه می‌کند برای بانوی دیرآشناست که عشق پترارک به لائورا نمودی از همین عشق است. نزد پترارک معشوق مظهر فرزانگی و ایمان و دیانت است و این عشق راستین هم طریق سعدی است. معشوق نزد سعدی از بسیاری جهات به توصیف‌های پترارک در سانت‌ها شبیه است. مهم‌ترین وجه اشتراک پترارک و سعدی مسئله معشوق و عشق است.
پس از آن مائورو کونچاتوری، سفیر ایتالیا در ایران، ضمن تقدیر و تحسین موضوع همایش درباره این دو شخصیت گفت: هر دو شخصیت پترارک و سعدی جزء شخصیت‌های ادبی هستند که برای گسترش فرهنگ و ادبیات دو فرهنگ ایران و ایتالیا به یک اندازه نقش مهمی ایفا می‌کنند. این همایش که به وجه شباهت دو شخصیت بزرگ ایران و ایتالیا می‌پردازد، هم‌خوانی بسیاری با یک برنامه مهم فرهنگی وزارت امور خارجه ایتالیا دارد که در کشورهای حوزه مدیترانه و خاورمیانه برگزار خواهد شد». در ادامه، رافائل مائوریلو، ایران‌شناس و اسلام‌شناس ایتالیایی، با خواندن غزلی از سعدی و سُنِتی از پترارک، بحث خود را چنین مطرح کرد: پترارک هرگز در زندگی‌اش غزل ننوشت و آنچه نوشت «سُنِت» است که یک نوع قالب شعری است که در ایتالیا به دنیا آمد و در دنیا پخش شد. چندوقت پیش یک کتاب آموزشی درباره ادبیات جهان را که به‌تازگی به چاپ رسیده، مطالعه کردم. زندگی‌نامه کوچکی درباره پترارک آنجا بود. دو جمله در این کتاب درباره پترارک آمده که قابل‌تأمل است: «پترارک نه‌تنها نخستین اومانیست عصر رنسانس است بلکه پیشگام فرهنگ کلاسیک و بنیان‌گذار تمدن عصر جدید هم به شمار می‌رود». او‌ادامه داد : «پترارک مبتکر غزل نیست اما آن را به حد کمال رساند». دکتر میرجلال‌الدین کزازی سخنرانی خود با نام «چالش سعدی و سنایی» را با اشاره به خرده‌ای بر سعدی در بی‌مهری به سنایی آغاز کرد و گفت: خرده‌ای که سعدی بر سنایی گرفته و من به پاس آن به سعدی خرده می‌گیرم این بیت است: «باطل است آنچه مدعی گوید/ خفته را خفته کی کند بیدار؟» که مقصود سعدی از مدعی در اینجا، سنایی است. واژه‌ای که سعدی به کار می‌برد تا دیدگاه و اندیشه سنایی را خوار بدارد و بی‌ارج بشمارد. واژه‌ای که درخور، سزاوار و به‌آیین نیست». دکتر فائزه مردانی، در سخنرانی خود با نام «سعدی‌پژوهی در ایتالیا» به ارائه گزارشی از ترجمه‌های گلستان به زبان ایتالیایی پرداخت. او نخستین گام برای ترجمه بخشی از گلستان را به یک‌ونیم قرن پیش معطوف دانست که گراردو د وینچنتیس دیباچه و حکایتی بلند از باب سوم را ترجمه کرد و گفت:« مترجم در مقدمه‌ای کوتاه به اهمیت ترجمه سخن سعدی به ایتالیایی می‌پردازد و تأکید می‌کند که زمان آن است خوانندگان ایتالیایی از این درّ سفته زبان و ادب فارسی بی‌بهره نمانند. برگردان او متنی دقیق و پربار است و مرجعی علمی و مفید برای پژوهش‌ها و برگردان‌های پس از او به شمار می‌رود. در سال ۱۹۱۷ ایتالو پیتزی نخستین ترجمه کامل گلستان را منتشر کرد. گرچه این کتاب متنی کامل از گلستان است اما در قیاس با ترجمه نخست کاستی‌های مفهومی و زبانی دارد. در سال ۱۹۶۵ دومین ترجمه کامل گلستان به اهتمام پیو فیلیپانی رونکونی منتشر شد. در نگاهی تطبیقی به متن این ترجمه در کنار دو ترجمه پیشین باید گفت که مترجم از زبانی نوتر و نزدیک به ذهن خواننده دهه 60 بهره گرفته است. نثر، ساده و قابل فهم و عاری از لغات فصیح ادبی قرن نوزدهمی است. وی بر آن است با توازن و هماهنگی جملات و با استفاده از اوزان آزاد و قابل انعطاف شعری در زبان ایتالیایی، متنی آزاد از قوافی و اوزان اما آهنگین و روان به دست دهد».
او در ادامه با بیان اینکه ترجمه کامل دیگر گلستان را ریتا بارجیلی از گلستان در سال ۱۹۷۶ منتشر کرد گفت: «‌او برای ترجمه گلستان از تصحیح محمدعلی فروغی استفاده کرد. به دلیل نزدیکی زمان ترجمه به عصر ما و توجه خاص مترجم به وفاداری در برگردان و رساندن مفاهیم به خواننده، این متن ساختاری مدرن و دور از تکلف ادبی دارد. آخرین ترجمه کامل از گلستان به اهتمام کروبینو ماریو گوتزتتی در سال ۱۹۹۱ صورت گرفته است. این برگردان زبانی دقیق‌تر و معاصرتر دارد و اشعار در ساختاری آزاد و بدون اوزان کلاسیک ترجمه شده‌اند. مترجم به اقتضای سادگی و روانی کلام از بازسازی قالب‌های شاعرانه در زبان ایتالیایی می‌پرهیزد. با کنار هم نهادن ترجمه‌ها می‌توان گفت که تلاش ارزشمند ایران‌شناسان ایتالیایی در راه شناخت و شناساندن سخن دلنشین و والای سعدی نمونه‌های مفیدی در اختیار علاقه‌مندان به زبان و ادب فارسی قرار داده است».


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

بیوگرافی و عکسهای آمنه سادات ذبیح پور خبرنگار و همسرش