3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
2
شب جمعه
شب جمعه که میشه از حرم امام رضا دل ما پر میزنه به سوی دشت کربلا تو حریم رضوی دل میکنه یاد حسین خودت حس می کنی تو صحن بین الحرمین به عنایت امام رضا...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
2
آزادی
کبوترها که میخوابند، آزادی پر از تنهاییست... رها فلاحی
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
3
خانه پدری
به انتهای کوچه رسید اما نه خانه پدری مانده بود نه پدر مانده بود نه مادر در انتهای کوچه مردی بلند بلند گریه می کند در انتهای کوچه پسر بچهای خانه اش...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
2
فرار از خود
فرار از خود............ آه ای پنجره ها آه ای روزگار نامهربان فرار از خود می کنم نه از روی نادانی خویش و نه بخاطر بهانه ای دیگر چرا که دیگر نمی...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
2
شاکیِ آفریدگار 3
ادامه اقرار آدم ابوالبشر در دادگاه عدل الهی ( ( ضمیمه شاکیِ آفریدگار 2) به لطفِ بی حدِ شاهِ کرامت شناساندند به من شأنِ امامت لسانم تا بیان کرد نام...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
3
کاروان.........
کاروان... کاروان می رود و من به تمنا غمگین دل رها کرده به دریای تمنا غمگین گَردٕ گم کرده عزیز و رخ کنعانی من یوسفی مانده به چَه.. بی کس و تنها غمگین...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
3
بیزاری
میگفت ای کوفیان بیزارم از یزیدیان از خدایی که میگویند دین و راهی که میگویند منبر و محرابهای شیطانی ظلم های آشکار و پنهانی جهل و تعصب عالمان چاپلوسی...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
مداوا
پرسیدم او را صد هزاران بار اما این بار هم پیچیده تر گشته معما داد من و پژواک اصوات و سکوتت حرف من و تو بوده خارج از سخن ها آب از سرم بگذشت و چون...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
3
مَنــوط
من منظره ای بودم مَنــوط منظره ای کنار ِ آه کنار ِ من هیچ کَس نبود دلم پنجره می خواست برای دیده شدن بهانه ای شبیه به دود ِ سیگار میخواست دلم جاده یا...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
3
مکث
ساعتی هم بر دقایق مکث کن بر وجودت ،بر حقایق مکث کن بر عبورت از عدم در زندگی در طلوعت ای شقایق مکث کن هر کجا تنها شدی در یک خلا روی دریا، حال قایق...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
3
مثل شبنم
در نگاهت غــرق دریا می شود گاهی دلم مثل شبنم سر به رویا می شود گاهی دلم بال و پر دارم ولیــــکن میل پروازم توئـی چون نباشی مرغ عنقا می شودگاهی دلــم...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
زخم کاری
پنجره ها با بازوان ِ شکسته شان درها با فوارهای از کلمات درهم فرو رفته و مرگ در این میانه، مشتری می فروشد آنجا که کهنه زخمها خود زخمی تازهاند و...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
3
چشمه آفتاب
روی من با دیدن آفتاب زرد روح تازه می خواست آنگاه که تشنه ی ذره ذره گنج خاک ابریشم با چشم بازید آرزوی تک تماسم می بینی هوس زیر بال ها ی باز بالای...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
2
پرنده
پرنده ی در بند پرواز را بریده بریده می خواند و پرنده ی زخمی آواز معجزه اش، قلب قانون طبیعت را نشانه رفته است آسمان، برای هر پر و بال صفحه ای سفید با...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
3
رخ چون مهت
یا حسین ای بفدای رخ همچون مهت کن نظری گاه به خوار رهت ای که خدا هست خریدار تو هر دو جهانند گرفتار تو کوی تو شد قبله هر اهل دل خاک بشر از می عشق تو...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
3
نازنینم ناز کم کن
ناز کم کن..... بنازم ناز چشمت را که نازی اینچنین داری برای ناز کردن هم تو نازی دلنشین دارد اگر نازت کشم سالی تو طنازم شوی عمری بنازم بهترین روزی که...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
3
مادر
با چی شروع کنم وقتی چیزی نگفتن بهتره کی میتونه شعری بگه برای اون که مادره چطور میشه حرف دل و روی زبون جاری کنی چطور میشه برای این دل غریب کاری کنی...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
2
تولد بهاری
صدبار اگر به خاک غم افتادم هربار اگر به باد دهی بنیادم خیزم زخاک چو لاله ای بشکفته از جنس بهار و زاده ی خردادم سیروس مظفری (سیاوش) به مناسبت تولدم...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
2
جمالِ علی ع
طالبِ جنت نشدم من ،مگر؛ بهرِ تماشایِ جمالِ علی ع متقیان و هــمــه ی انبیاء ؛ محو شدند ، محوِ کمالِ علی ع نیست ، نبودهست و نیاید دگر هیچ کسی شبه و...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
2
می شود جانم شوی؟
میشود ماهم شوی ماهی شوم بینم تو را؟ یا بری بالا مرا یا آورم پیشم تو را؟ میشود یک گل شوی، دورت بچرخم بویمت؟ یک بغل محوت شوم من، بعد از آن چینم تو...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
2
گل الفاظ
در ظهر تب آلوده خورشید هوایت ماندم به خنک سایه تکبیر رسایت در قامت موزون اذان سر شوقت مشتاق به سینوس نوای خوش نایت با وزن قرائت به رکوع و به سجودی...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
3
خواهدشد
بگمانم .که جهان زیر وزبرخواهد شد کاسه ای صبری وطن نیز بسر خواهد شد این جوان پیرشده گانی که دل ازعشق کنداند صاحب عشق وهم عمر دگر خواهد شد دخترانم که...
3 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
2
چشمه امید
آسمان را مهلتی دادی ببارد حال ما حال ما سرخوش به باران اندر آن احوال ما احوال ما بنگر زمین است تشنه باران خدا باران خدا بین زِ سر لطف. همین اقبال ما...